mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: April 2015
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2015_04_01_archive.html
بیدهای مجنونِ شبانهی اصفهان. بیدهای مجنونِ شبانهی اصفهان. تقدیم به چند دوست. گفتم زیتون سفتی و لیز خوردنش به پوست انسان شباهت میبرد، دقت کردی؟ که برگشت گفت دقت کردی خیلی وقت است نمینویسی؟ ننوشتن خرابم کرده بود. صدای پرندهی ناپیدایی میآمد، صدای پریدنش آمد، صدای نشستن در درختی نزدیک اما ندیدنی، صدای باد که برگها و پرندهی ناپیدا را میلرزاند، نمیبرد و میرقصاند. چرا در انتهای هر سفر، آنان که ندیدهایم یا خیلی وقت است لمس نکردهایم، در ذهن ما پررنگترند؟ بهار نود و چهار. هیچ نظری موجود نیست:. ورود*...
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: December 2013
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2013_12_01_archive.html
چه چیزها نوشتنی نیست. Alfred H. Maurer - Linoleum Cut with Tribute by Sherwood Anderson. حرف یادمان رفته بود. باید کناره گرفت. کنارههای هر حرفی یک حرکت جدید دارد. هیچ چیزی مثل سقوط همزمانِ دو ستاره زیبا نیست ، هنگامِ نومیدی. تنِ سرد و رگهایِ آبیِ گردن که سیاه میشود ، پدیدار میشود. هیچ ستارهای وقتِ سقوط ، خودش را به یاد نمیآورد. این دو کار، دو واریاسیون بر یک تِم، از میان سی و چند واریاسیون موجود از این آواز اپرایی، جانپناه من بودهاند. Andre Kostelanetz - Bizet Pearl Fishers. دهم دی ماه 1392.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: November 2013
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2013_11_01_archive.html
کابوسنامه / 3. خرمن-جاْ خیس . . . کفِ پاها (بیرنگِ پوست: نازک ؛ رگهای نازک: آبی) نه که بسوزد . . . نیست و نبودنش . . . 171;نیستنْ «نبودن نیست . تاریکی نبودِ نور است اما سایه نه . «نیستن سایه است . . . پدربزرگ ایستاده در طارمی ، خرمن-جا خیسْ در باد . . . بادْ برنخواهد داشت برگی از خَرمَنْ امشب . . .]. از عصر هی میگفتم. 171;به محل عبور گوزن نزدیک شو. از نامههای یک دوست:. بگذریم. این کاری که فرستادی را، حرفِ سالها پیش است، در خانهی صاحبش دیده بودم! هیچ نظری موجود نیست:. کابوسنامه / 2. البته بهتر آنک...
lateynaki.blogspot.com
لآت عینکی: شرت-شرط-short
http://lateynaki.blogspot.com/2013/08/short.html
رشته تحصیلی ای که قصد داشتم بخونمُ دزدیدنش, من موندم و یه هیچی و اینجا. شرطم بو مجردی میده. August 21, 2013 at 9:49 AM. این شورت یه شرته. که بو مجردی داره؟ مال مام داره یعنی؟ Subscribe to: Post Comments (Atom). وبلاگ ها خوبی هستند. روباه گفت مرا بکن. تک گویی های تخما تیک یک کولی. Streets Of Rage - Remake. آبان 95 : نه؛ نمیتوانم. گاوخونی؛ حسین نوروزی و بانو. بازدید کنندگان یک هفته اخیر.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: April 2014
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2014_04_01_archive.html
مجلهی «بیدار ، چاپ کلن. اگر بخواهم ردیف کنم در این ده شماره، بیذکرِ شمارهی مجله (چه فرقی میکند وقتی کسی ندارد و حواسش نیست؟) چه چیزها هست که باید هر آدم عاشقی ببیند و داشته باشد:. توضیحات در پرانتز از من است). دست آخر نوبت کلاغ است. داستانی از ایتالو کالوینو، به ترجمهی هوشنگ سبقتی. همو که گزینه شعرهای هوراس را به یاریِ م طاهر نوکنده ترجمه کرد و از انتشارات دوست چاپ شد.). جمالزاده و «یکی بود و یکی نبود- مقالهای از ا. بولتنی کوف، ترجمهی حسن طاهباز. داستانی از م. طاهر نوکنده. شعرهایی از گئورک تراکل.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: September 2013
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2013_09_01_archive.html
کابوس نامه - 1. همراهیِ او میکردم و دستهاش از کرکهای نازکی پوست داشت -. بعد صدای آوازی آمد ، از نزدیکترین هوایی که بر دستِ چپم بود ، چنان که میگفتم الان است بسوزم . از صداش میسوختم و صدا نبود . صدا توهمی از کلاویههای استخوانیِ پیانویی عتیقه بود که برای کلیسای جامع اصفهان ساخته بودند و انگشتهای لاغر و استخوانیِ زنی مغروق : بترس از مرگِ مفاجا -. دری نیمهباز ، نابسته ، رودخانهی باریکی از نور موحش ، نمیتابید ، میپاشید : چون کاهی که بر سر سوگواران-. خوابیدنِ آن وقت ، چیز معمولی نبود &#...8204;مثلن...
soloman.blogfa.com
آقای سولو
http://www.soloman.blogfa.com/1393/08
من و جیم هندریکس همش باهم دعوا داریم. چون در این باره که خمیر دندون زیاد دندون رو میپوسونه،. من میگم، هفته ای دوبار باهاس خمیر دندون زد. اون میگه هر روز باهاس زد، اما باید کم بمالی. قضیه واسه اون مالیدنه، واسه من پیتزاها. پ ن: پست قبلی حذف شد، چون از فضای غم انگیز خوشم نمیاد خیلی. همون چند روز که بود کافی بود. وقتی اینو نوشتم پنجشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۳ در ساعت 1:46 نویسنده، آقای سولو. مصرف کنید، مصرف اسطوره است. هر آنچه در مورد من باید دانست. قورماغه ای روی تیفال.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: September 2014
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2014_09_01_archive.html
رویای معماریِ نا-بوده. رویای معماریِ نا-بوده. 171;باغی میان دو خیابان چهارهزار و یک روز از زندگی کامران دیبا (نسخه پیدیاف). هوشنگ سیحون، حسین امانت، کامران دیبا. معماری متن، احترام به فضا، تعبیه کردن فضاهای ورودی، راه دادن نور، فضاهای مرتبطِ معنادار، همنشینی انواع مختلف جداکنندههای فضا، نیمبسته و گاهی روباز و گاهی بیهیچنوری حتی. کتاب را لطف دوستی ناشناس به دستم رساند. بعد شنیدم نشر «بنگاه دارد مجوز میگیرد برای چاپ! هیچ نظری موجود نیست:. تفریق دوستانِ دور. پستهای قدیمیتر. ژانلوک گُ...
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: June 2015
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2015_06_01_archive.html
سوگند به یادهای پران. سوگند به اسبانِ غازيان، آن دوندگانِ بانگدرگلوافتادگان. آن در دويدنْ آتشازسنگجهانندگان. آن بهغارتبرندگان، به سفيدهدمان. آن برانگيزندگانِ گرد در آن مكان. آن افكنندگان مر غازيان را در ميان سپاه كافران. بدين سوگندان كه آدمى نسپاس است و بازدارنده است. و ماقبلِ تحریر :. از نامهی یک روشنای دور،. شد حظ عمر حاصل گر زانکه با تو ما را. هرگز به عمر روزی، روزی شود وصالی. که هرگز میتواند به معنیی "یک بار" هم باشد. صاحب برهان قاطع در معنیی کلمه...ای طمع کرده به نادانی به عمر هرگزی.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: August 2013
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2013_08_01_archive.html
یک جای ارزانِ پرت. هیچ، هیچکاری نبود دلم بخواهد انجام بدهم. ایستاده بودم وسط اتاق، به هرچیزی فکر میکردم و هیچکاری نداشتم. حتی به تلفکردن و کشتنِ دلپذیر وقت هم فکر کردم، باز هم چیزی به ذهنم نرسید. «روی دست خودم مانده بودم. 215;- البته مال من نیست. شنیدهام فرزانهای آخرهای عمر هی تکرار میکرده «روی دست خودم ماندهام. هیچ نظری موجود نیست:. خیابان خالی بود ، خالیِ آدمها و باد . دیروقت . از آن کوچهی تاریکِ کنارِ بیمارستان آمدم. کوچهی خاموش ، راهپلههای تاریک، خانهْ...ولی صعب است خوابیدن در خانه...