faraz-mehr.blogfa.com

k-m.blogsky.com

Siavash Eshgh Yar || Personal Handwriting                                   &nbsp

http://www.k-m.blogsky.com/page/2

آن که مست آمد ودستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت. بابایی و دنیای تنهایی. نه دیگر وقتش نیست. یکی بود ، یکی نبود. نه دیگر وقتش نیست. دریچه ی چشمان تو. عشق با غرور زیباست ، ولی اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی آن وقت است که دیگر عشق نیست "صدقه است ".

daily-notes.blogfa.com

گوشه اتاق ذهنم

http://www.daily-notes.blogfa.com/8701.aspx

راه صاف بود و آسمان دنیای آفاق. خانه سرد بود و مردمان رویای آزاد. کس را رنگی نبود بالای بی رنگی. آن که نوایش سادگی بود. غنچه ی پابست سرو یاور آزادگی بود. باورش شد نیست هیچ رنگی بالای بی رنگی. اما نفهمیدش چه شد؟ آن همه رنگ از کجا آمد جلو. آن که تا حال بود اصلا چه بود. حال او ماند و. رویایی که اصلا رنگ رویایی نبود. باوری با سادگی هم ساز و لالایی نبود. آن که با او بود اصلا او نبود. آن همه رنگ را او از کجا پیدا نمود. از درون خالی شد از هر ابتلا. باید او می رفت. باید او رنگی به رویا می کشید. دفترش را ورق می زد.

daftaretanhaem.blogfa.com

دلنوشته های من و تنهایی من -

http://www.daftaretanhaem.blogfa.com/post-27.aspx

دلنوشته های من و تنهایی من. دیگران را ببخش نه اینکه آنها سزاوار بخشش اند بلکه تو مستحق آرامشی. یکی نیست نگاه متلاشی مرا. از روی دیوار خانه ی شما. امروز هجدهم اسفند هشتادونه. حساب روزهای م ردنم دستم نیست! و نمیدانم ساعت چرا خوابید. تا در تو بیدار شوم . من بازی بلد نیستم. و حالا که پلکهات ورقهای سوخته ی من و. آس دست توست ،. ژتون های سنگین را روی زبان من بریز! دوست داری این پنجره بسته باشد یا که باز. اما دوست دارم پرده ها را کنار بزنم ،. یکی باید باشد حس متلاشی ترا. از کاغذباطله ها ی این تقویم. آس را رو کن!

lordoflight.blogfa.com

كوروش ، شهريار روشنايي ها

http://www.lordoflight.blogfa.com/1387/02

كوروش ، شهريار روشنايي ها. اين بلاگ مطالبي است برگرفته از باز سرايي كتيبه هاي كوروش. ارتش هاي ايران و روم - ارتش روم (جستار یکم). درست است كه دولت روم به ضرب شمشير و زور بازوي سربازان خويش موفق به تسخير عالم گرديد ولي ارتش رومي در طول زمان تغييرات بزرگي حاصل نمود تا اينكه به صورت منظم دوره ژول سزار رسيد . از بين طبقات مردم آنهايي كه از وضعيت مالي خوبي برخوردار بودند به صورت سواره حاضر مي شدند ( به آنها. مي گفتند) از شرف سربازي محروم ماندند . كلاه خود ، سپر گرد فلزي ، جوشن ، زانوبند ، نيزه و شمشير بودند .

ghoolghool.blogfa.com

دروازه

http://www.ghoolghool.blogfa.com/9204.aspx

دروازه ای به روی میدان مبارزه. براي كسي توضيح بدم كه چه احساسي دارم وقتي. رو روي گردنم مياندازم. و عينك كوچولوي قهوهايم رو ميزنم به. تكونهاي كيف كوچيك پيپ م. رو روي كمربندم احساس ميكنم كجاي عامل قرار ميگيرم. نزديك به 4 ماهه كه از. آدم زندهاي كه بخواد بهم پول بده عكس نگرفتم. كمكم دارم از عكاسي پرتره بازنشست ميشم يا شايدم اين روزا زيادي. از انسانيت حس ميكنم. يك مرد حدود 40 ساله نشسته روي صندلي چرم قهوهاي. روبهروي من پشت يك ميز شيك از جنس گردو. اولين شو لباس مردونه در ايران. اين مرد قد بلند و شيك نمونه.

payam-khalajjj.blogfa.com

شعر پر خطر ! - ! L o v e

http://www.payam-khalajjj.blogfa.com/post-85.aspx

به شعرم خرده مگیر گر توانستی از دلم ایراد بگیر! بزن ، ر گ احساسمو بزن. بذار این ناخوشی ، ناخوش بشه از اشکبارون ساز من! بزن ، سر بب ر فریادمو. بذار میله ها داد بزنن شهادتو. بذار ، آره بذار قفس سیراب بشه از طعم سکوت! بذار خجالت بکشه خدا از محکوم نکردن این همه دروغ! خستم ، بکش شادیهامو. نابود کن فردای تلخ خنده هامو! بکش تا خستگی ها ، خسته تر بشن! انقدر که بیوفتن روی خاک و دونه به دونه پرپر بشن! تو اگه از دوباره مردن یه تنها به جایی می رسی. اگه از مرگ رویاهای پیر به جاه و مقامی می رسی. زنده ام نگه داشته است ).

payam-khalajjj.blogfa.com

شعر پر خطر ! - پروانه ی فراموشی !

http://www.payam-khalajjj.blogfa.com/post-82.aspx

به شعرم خرده مگیر گر توانستی از دلم ایراد بگیر! دست تو نوازش می خواهد. قلب من اما ، تکرار تو را. همزبانی برای من ،. سایه بانی برای تو . و این درخواست زیادی نیست! آنشب که پروانه ی فراموشی. شهد گل های باغ ذهنم را نوشید. روی آیینه ی همیشه غمگین تنم. برای تو نوشت :. روی قاب سینه ات نقش بسته است. می دانم که سینه ات. می سوزد از خالی پروانه ها . ولی فعلا چاره ای نیست! از همیشه بیمارتر . قلبت را به من نشان بده. شاید گلی بی خار داشته باشم. برای کاشتن میان س رخ لحظه ها! رفتن ، استخاره نمی خواهد. هم اکنون باید رفت ،.

payam-khalajjj.blogfa.com

شعر پر خطر ! - سفری به بزرگ شدن

http://www.payam-khalajjj.blogfa.com/post-61.aspx

به شعرم خرده مگیر گر توانستی از دلم ایراد بگیر! سفری به بزرگ شدن. سفری به بزرگ شدن. قص ه که تموم شد ملوسک! خورشید خانم پاک قصمون ،. چادر ماتم به سر کشید. قص ه که تموم شد عزیزم! خستگی هزار و یک شب سفر روی سیاهی تنم نشست! سفری دور و دراز به فردای بزرگ شدن. تو کوچه های بی کسی زمین خوردن و هی گم شدن. سفری به صورتک ، به چهره ی نامرئی خیال. به شکست و نرسیدن و پرپر کردن رویای بهار. سفری به خودکشی ، به پاگذاشتن به خطه ی ننگ. به بیهودگی و تلف کردن خروارها لحظه ی قشنگ. قص ه که تموم شد عزیزم! ستاره ها هم خوابیدن.

turth.blogfa.com

"عقاید یک غاز خاکستری .:. ملوان خسته" - این متن فقط چند دقیقه از وقت شما را می گیرد.. لطفا مطالعه کنید..

http://www.turth.blogfa.com/post-42.aspx

عقاید یک غاز خاکستری .:. ملوان خسته. عزیز جمعه های عشق و آزادی ، کلاغ پر بازی با تو عالمی داره. این متن فقط چند دقیقه از وقت شما را می گیرد. لطفا مطالعه کنید. این پیغام دعوت به یاری مجید بهرامی. این متن فقط چند دقیقه از وقت شما را می گیرد. مجيد بهرامي ، بازيگر جوان تئاتر تاكنون در نمايشهايي همچون سياها ، خانه در گذشته ما و. بازي كرده است. او سال گذشته بعد از مدتها دوري از صحنه با بازي در نمايش عجايبالمخولقات به كارگرداني رضا ثروتي بار ديگر به تئاتر بازگشت كه اين نمايش به عنوان اثر برگزيده بيست و ...نوع م...