farhadshakeri.blogfa.com

parmis1385.parsiblog.com

زمستان 88 - پارمیس

http://www.parmis1385.parsiblog.com/Archive/زمستان%2088

چه میخواهی تو از جانم؟ مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی. به زیر پای نامردان بیاندازی. و شب آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر میگویی. اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایه ی دیوار بگشایی. لبت بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرفتر. و اعصابت برای سکه ای اینسو و آنسو در روان باشد. زمین و آسمان را کفر میگویی. اگر روزی بشر گردی. ز حال بندگانت با خبر گردی. خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن.

parmis1385.parsiblog.com

پاییز 89 - پارمیس

http://www.parmis1385.parsiblog.com/Archive/پاييز%2089

جوان با تحصیلات عالی برای شغل مدیریتی. در یک شرکت بزرگ درخواست داد. در اولین مصاحبه پذیرفته. رئیس شرکت آخرین مصاحبه را انجام داد. رئیس شرکت از شرح. سوابق متوجه شد که پیشرفت های تحصیلی جوان از دبیرستان تا پژوهشهای. پس از لیسانس تماما بسیار خوب بوده است، و هرگز سالی نبوده که نمره نگرفته باشد. رئیس پرسید: آیا هیچ گونه بورس آموزشی در مدرسه کسب کردید؟ جوان پاسخ داد: ( هیچ.). رئیس پرسید: آیا پدرتان بود که شهریه های مدرسه شما را پرداخت کرد؟ مدرسه ام را پرداخت می کرد. رئیس پرسید: مادرتان کجا کار می کرد؟ و اینکه ...

parmis1385.parsiblog.com

فقط بخوانید - پارمیس

http://parmis1385.parsiblog.com/Posts/105/فقط%20بخوانيد

ما امروزه خانه های بزرگتر اما خانواده های کوچکتر داریم. راحتی بیشتر اما زمان کمتر. مدارک تحصیلی بالاتر اما درک عمومی پایین تر. آگاهی بیشتر اما قدرت تشخیص کمتر داریم. متخصصان بیشتر اما مشکلات نیز بیشتر داروهای بیشتر اما سلامتی کمتر. بدون ملاحظه ایام را می گذرانیم، خیلی کم می خندیم،. خیلی تند رانندگی میکنیم، خیلی زود عصبانی می شویم،. تا دیروقت بیدار می مانیم، خیلی خسته از خواب برمی خیزیم، خیلی کم. مطالعه می کنیم، اغلب اوقات تلویزیون نگاه می کنیم و خیلی بندرت دعا می کنیم. از یک سوی خیابان به آن سو برویم.

sereshkegham1390.persianblog.ir

آسمان با وسعتش تقدیم تو... - ..:: گورستان تنهایی من ::..

http://sereshkegham1390.persianblog.ir/post/15

گورستان تنهایی من : . خداوندا به من شهامتی عطا فرما که آنچه را نمیتوانم تغییردهم بپذیرم. آسمان با وسعتش تقدیم تو. خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست! باشی نباشی پیشه من تو بهترین همنفسی. هرجای دنیا که میری به ارزوهات برسی. روزه تولده توئه میلاده هرچی خاطره. روزی که غیره ممکنه هیچ جوری از یادم بره. تمام وجودم را در قلبم. قلبم را در چشمانم. چشمانم را در زبانم. خلاصه میکنم تا بگویم روز تولدت. خداوندا به پاس تمام خوبیهای که به من داده ای ، بهترینها را برایش آرزو کن . . . چقدر دلم هوایت را می کند. من و آينده من.

parmis1385.parsiblog.com

حضرت داود و مورچه عاشق - پارمیس

http://parmis1385.parsiblog.com/Posts/107/حضرت%20داود%20و%20مورچه%20عاشق

حضرت داود و مورچه عاشق. حضرت داود در حال عبور از بیابانی مورچه‌ای را دید که مرتب کارش این بود. که از تپه‌ای خاک برمی‌دارد و به جای دیگری می‌ریزد. از خداوند خواست که از راز این کار آگاه شود.، مورچه به سخن آمد که معشوقی دارم که شرط وصل خود را آوردن تمام خاک‌های آن تپه در این محل قرار داده است! حضرت فرمود: با این جثة کوچک، تو تا کی می‌توانی خاک‌های این تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل کنی؟ و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد؟ مورچه گفت: همة اینها را می‌دانم، ولی خوشم! Design by : Night Skin.

sereshkegham1390.persianblog.ir

از انتهای خیالت تا هر کجا که بروی ... به هم می رسیم... زمین بیهوده گرد نیست - ..:: گورستان تنهایی من ::..

http://sereshkegham1390.persianblog.ir/post/11

گورستان تنهایی من : . خداوندا به من شهامتی عطا فرما که آنچه را نمیتوانم تغییردهم بپذیرم. از انتهای خیالت تا هر کجا که بروی . به هم می رسیم. زمین بیهوده گرد نیست. باورت گر بشود ، یا نشود ، حرفی نیست. در هوایی که نفس های تونیست. غصه نخور کنار آمده ام با نبودنت . . . خیلی که دلم بگیرد ، گریه میکنم! آدم ، آن آدم است. و نه حوا ، آن حوا. من و تو زاده ی کدامین دو نخستینیم. که نه بوی آدمیت داریم و نه هوس حوا ؟ دیدن عکست تمام سهم من است. آن را هم جیره بندی کرده ام. ممکن است فردا خودت را از من بخواهد. من و آينده من.

sereshkegham1390.persianblog.ir

..:: گورستان تنهایی من ::..

http://sereshkegham1390.persianblog.ir/1390/9

گورستان تنهایی من : . خداوندا به من شهامتی عطا فرما که آنچه را نمیتوانم تغییردهم بپذیرم. اما به حسرت من! دانم تو می دانی که من بی تو بهاران را نمی خواهم. نمی دانم تو می دانی که من بی تو درخت خشک پاییزم که باران را نمی خواهد. ی دانم تو می دانی که من بی تو وجودم از وجودت اشک می خواهد. من از آب زلال چشمه ها چیزی نمی خواهم. نمی دانم تو می دانی که بی تو. تو از دردی که افتادست بر جانم چه می دانی. دلم تنها تو را دارد ولی با او نمی مانی. تمام سعی تو کتمان عشقت بود در حالی. که از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهانی.

sereshkegham1390.persianblog.ir

تو که هر روز برایم نامه می نویسی .... مگه نه ؟!! - ..:: گورستان تنهایی من ::..

http://sereshkegham1390.persianblog.ir/post/10

گورستان تنهایی من : . خداوندا به من شهامتی عطا فرما که آنچه را نمیتوانم تغییردهم بپذیرم. تو که هر روز برایم نامه می نویسی . مگه نه؟ من اگه خدا بودم. اینقدر هوای دو نفره رو به رخ تک نفره ها نمیکشیدم. نترس از هج وم. تنهایی با من نیست. نوشته شده در ۱۳٩٠/۸/٢۱ساعت ۸:٥٧ ‎ق.ظ توسط یادگاری های ماندنی نظرات . چه می شد گر دل اشفته ی من به شهر چشم تو عادت نمی کرد پرستوی نگاهت ناگهان از دل اشفته ام هجرت نمی کرد چه می شد اولین روز جدایی برایم تا قیامت شب نمی شد وجود پاک و سر شار از امیدت گرفتار سکوت و شب نمی شد.

sereshkegham1390.persianblog.ir

..:: گورستان تنهایی من ::..

http://sereshkegham1390.persianblog.ir/1390/8

گورستان تنهایی من : . خداوندا به من شهامتی عطا فرما که آنچه را نمیتوانم تغییردهم بپذیرم. تمام آسمانم وقف نگاهت گل من * * * *. چه کسی باور کرد. چه کسی خواهد دید مردنم را بی تو؟ گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟ آن زمان که خبر مرگ مرا می شنوی. روی تو را کاش می دیدم. شانه بالا زدنت را.بی قید. و تکان دادن دست که مهم نیست زیاد. و تکان دادن سر که:. من به خود می گویم:چه کسی باور کرد؟ آتش عشق تو خاکستر کرد. یک عمر قفس بست مسیر نفسم را حالا که دری هست. مرابال و پری نیست. در هوایی که نفس های تونیست.

sereshkegham1390.persianblog.ir

حال که رفتنت ممکن شد ... باورش ممکن نیست ... - ..:: گورستان تنهایی من ::..

http://sereshkegham1390.persianblog.ir/post/19

گورستان تنهایی من : . خداوندا به من شهامتی عطا فرما که آنچه را نمیتوانم تغییردهم بپذیرم. حال که رفتنت ممکن شد . باورش ممکن نیست . اگر مثل من تنها تو این شبها رو سر کردی. تمام لحظه های من تو رویای تو سر مییشه. هنوزم با خیال تو شبای من سحر میشه. بیا برگرد تا چشمات حریم عشقمون باشه. بذار این بغض بی وقفه تو آغوش خودت واشه. اگه دیروز برگرده تو بازم رد شی از پیشم. به چشمات خیره میمونم دوباره عاشقت میشم. نباشی من نمیتونم به اوج قصه برگردم. منی که پا به پای شب سکوتو زندگی کردم. بودن که به همین سادگی نیست! تا دیا...