
fariad13.mihanblog.com
یادداشت های منیادداشت های من - ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم...
http://fariad13.mihanblog.com/
یادداشت های من - ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم...
http://fariad13.mihanblog.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
40
SITE IP
5.144.133.146
LOAD TIME
1.812 sec
SCORE
6.2
یادداشت های من | fariad13.mihanblog.com Reviews
https://fariad13.mihanblog.com
یادداشت های من - ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم...
یادداشت های من - انتظار...
http://fariad13.mihanblog.com/post/120
ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم. تاکی باید سرود شعر غم از عمق جان. تاکی باید نوشت حرفهای ناتمام. شب که رسد خون دل. صبح فرار از همه،خسته ازین اب وگ ل. صاقت من پس کجاست؟ این همه ناله چراست؟ عمر به سر میشود. تکیه گهت ان خداست. عزم سفر باعشق کن. تاکه شوی زنده تو ،از نفس گرم عشق. از همه ی صخره ها،بگذرو غمگین مشو. این سفرعشق است،راه پر از اشک وخون. گرچه به غم مبتلا،گرچه ز رویش جدا. هست ولی عشق او در دل ودر جان ما. بهر وصالش کنم سینه خود چاک،چاک. با دلی از کینه پاک.
یادداشت های من - گل یاس...
http://fariad13.mihanblog.com/post/112
ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم. شهادت سوزناک و مظلومانه ام ابیها،صدیقه کبری،حضرت زهرا(س)بر تمام پیروان حضرتش وبر امام عصر،مهدی(عج)ارواحنا فداه تسلیت باد.برای تعجیل در فرج گل نرگس3صلوات. نوشته شده در دوشنبه 27 اردیبهشت 1389 ساعت 11:43 ق.ظ توسط امین. من امین متولد13/01/13.هستم به نظر خودم ادم منطقی هستم حالا تا نظر دیگران چی باشه! خوش اخلاقم خداییش.باعاشقای واقعی حال میکنم.پرسپلیسیم! توشوخی کردن جنبم بالاست اینو قاطعانه میگم! کاش نمی آمدی کاش نمیرفتی. دل نوشته های من.
یادداشت های من - روز مرد مبارک...
http://fariad13.mihanblog.com/post/128
ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم. باسلام خدمت شما پس از یه غیبت طولانی اومدم ولادت باسعادت وپر بار حضرت امیرمومنان علی(ع) رو به همه علی الخصوص پدرای زحمت کش و گلبل صفت تبریک بگم.مخصوصا پدرخودم وامید جان! ایشالا که سایشون همیشه بالا سرمون باشه.الهی آمین. روزتون مبارک اقایون اقا. نوشته شده در شنبه 5 تیر 1389 ساعت 05:17 ب.ظ توسط امین. من امین متولد13/01/13.هستم به نظر خودم ادم منطقی هستم حالا تا نظر دیگران چی باشه! توشوخی کردن جنبم بالاست اینو قاطعانه میگم! دل نوشته های من.
یادداشت های من - کاش...
http://fariad13.mihanblog.com/post/121
ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم. آنچه از چسم تو تاعمق وجودم جاریست! آه،وقتی که تو،لبخند نگاهت را. بال مژگان بلندت را می خوابانی. آه،وقتی که تو چشمانت،. ان جام لبالب از جان دارو را. سوی این تشنه جان سوخته،می گردانی. از دلم می گذرد. پرپرم میکند،ای غنچه رنگین،پرپر. من در ان لحظه،که چشم تو به من مینگرد. برگ خشکیده ایمان را. رقص شیطانی خواهش را. نور پنهانی بخشش را. اهتزاز ابدیت را میبینم. اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست. آنچه از چشم تو،تا عمق وجودم جاریست.
یادداشت های من - سربندهای فراموش شده....
http://fariad13.mihanblog.com/post/118
ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم. ممنون میشم اگه این شعروبخونید والبته نظر بدین. خاک پای همتونم اگه امشب بتونم خودمونی براتون یه خورده روضه بخونم. قصه ی امشب من صنعت شعری نداره مثل من غریبه وتوغصه هاکم میاره. زشراردل میسوزم زتمامی وجود بسم رب شهدا یکی بودیکی نبود. یکی بودیکی نبودزیرگنبدکبود روزای جبهه وجنگ روزای قشنگی بود. روزای قشنگی بودروزای سخت جدایی کاشکی جنگ تموم نمیشد میشدیم کربلایی. مادری چشمش به در چراعزیزم نیومد بعدچندروزپسرش به روی دستامیومد. چطوری روزقیامت آ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
خسته از زمونه - خاطره ي جووني!!!
http://www.dorahi64.blogfa.com/post-21.aspx
معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد. سلام دوستاي گلم. در چه حالين؟ نمي دونم چرا اين روزا احساس پوچي مي كنم.حس مي كنم خيلي راكد موندم.يادمه يه زماني همه كارا پشت سر هم انجام مي دادم.خسته هم نمي شدم.حالا كارام تموم شده! موندم حيرون ديگه چيكار كنم. چي ميشد اين رئيس سازمان سنجش عموم مي بود.بدون امتحان مي رفتم ارشدمو ميخوندم.ازين راكدي در ميومدم؟ امروز داشتم اتاقمو مرتب مي كردم روي صفحه ي اول يكي از كتابام يه شعري ديدم كه يادمه خيلي دوشتش داشتم.ماله حميد مصدقه.
نیمکت فلزی - من مرد تنهای شبم
http://farhadkuhkan.persianblog.ir/post/35
من مرد تنهای شبم. قلم به جای تیشه فرهاد به فریاد رسید. یکی دو ساعتی بود نشسته بودم. خیره شده بودم به مسجد نیمه کاره. حواسم به دور و برم نبود. نمی دونستم به چی فکر می کنم! برای شما هم حتما پیش اومده؟ به نظر می اومد فردای بهتری داشته باشم. می خواستم برایش بگویم. با تو فردای خوبی خواهم داشت. تو کنارم خواهی بود. با تو هر جا خوب است. با تو می توانم بخندم. زندگی تازه ای برایم بود. نا گهان صدایی شنیدم. در چنان راهی قدم نهاده بودم که راه برگشتش نبود. خب چی می تونستم بگم! خیلی باهوش بود- خودش فهمید! دعوام می کرد .
روزی این حنجره آوازی داشت - من مرد تنهای شبم
http://farhadkuhkan.persianblog.ir/post/31
من مرد تنهای شبم. قلم به جای تیشه فرهاد به فریاد رسید. روزی این حنجره آوازی داشت. روزی این حنجره آوازی داشت . ). او که در بهار زندگانیم. از آن من نشد. برای چه آمد و برای چه رفت ،. از غروبی این چنین سخن گفته بود. هر چه کرد به دو تایمان کرد. قصر رویاهایمان را این چنین غرور ویران ساخت. به آسانی فریبش دادند. مرا از یاد برد به هیچ و پوچ. و نگفت به کدامین گناه. به همه باور کرد جز کوه کن. رو در روی چشمانم عشقمان را انکار کرد. جدایی از چیست و برای چیست؟ به درستی انتخاب شده بود. یادش می آید دوستت دارم ، گفته بودم؟
خسته از زمونه -
http://www.dorahi64.blogfa.com/post-20.aspx
معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد. چشمانمان را بر گذر قاصدک ها باز کنیم که زمان ساز سفر می زند دست به دست دهیم دل هایمان را یکی کنیم بی هیچ پاداش حراج محبت کنیم که همه ما خاطره ایم دیر یا زود رهگذر قافله ایم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۷ شهریور۱۳۸۹ساعت 10:10 توسط سحر. سلام،من سحر هستم.دختری مهربون، اجتماعی، اهل تفریح و از همه مهمتر با مرام تو رفاقت! این وبلاگو واسه دل خودم ساختم تا هر چی دلم خواست توش بنویسم! خاطرات رونيك دانشجوي مجرد. از همه چيز مينويسم اونم بدون ترس.
من مرد تنهای شبم
http://farhadkuhkan.persianblog.ir/1390/12
من مرد تنهای شبم. قلم به جای تیشه فرهاد به فریاد رسید. نمی دونم کجاست. چه می کنه ! ولی می دونم که ندارمش . هیچ وقت نخواستم که تو رو با چشمات به یاد بیارم. نمی خواستم که تو رو . در گم ترین آرزوهام ببینم. نمی خواستم که بی تو به دیوار ها بگم . آخه تووو حول و ، ولای پریشونی تو رو نداشتن . تووو گیر و دار دل تو هیچ حال او خوش . دیگه دلی نمی مونه که جون دل کبوتر بتپه. که با شما از جون زندگیش بگه . بگه که هنوز زندس. اگه صدا. صدای منه. نفس اگه نفس تو. بزار که اون خوش غیرت هاش بدونن. دل من دیگه دل نیست. این چنین ر...
من مرد تنهای شبم
http://farhadkuhkan.persianblog.ir/1389/9
من مرد تنهای شبم. قلم به جای تیشه فرهاد به فریاد رسید. آغازین روز های زمستان بود. خبری از آن آبی آسمان نبود. سبزی درختان هم به چشم نمی. سوز عجیبی حاکم بر فضای دانشگاه بود. حرف ، حرف ، حرف. حرف زدن از طلوع تا گرگ و میش آسمان. گویی می دانستیم که ثانیه هایی در آینده به انتظارمان نیستند. فقط آن جغد آواز خوان شوم. در میان لابه لای درختان چنار دانشگاه کم بود. تا رنگی بر این فضا می داد. فراهم بودن شرایط طبیعت. کمکی بود بر آنچه می خواست انجامش دهد. بعد از ظهر شوم. در گذر ثانیه هایی سنگین. شاهزاده ای سرخ رو.
خسته از زمونه
http://www.dorahi64.blogfa.com/8907.aspx
معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد. چهل مورد از کم هزینه ترین لذت های دنیا! اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم. بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی میخواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم. در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است. 1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم. 2 سعی كنیم بیشتر بخندیم. 3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم. 4 با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم. 25- وقتی ...
من مرد تنهای شبم
http://farhadkuhkan.persianblog.ir/1389/3
من مرد تنهای شبم. قلم به جای تیشه فرهاد به فریاد رسید. باخته و برنده مون هیچ! باخته و برننده مون هیچ! شب است شعر های آن دختر بینای دل را گوش می کنم. اگه دلم تنگ می شه خیلی برات منو ببخش ). منو ببخش اگه شبا ستاره ها. رو می شمارم ). اگه همش پیش همه بهت می گم دوست دارم ). منو ببخش اگه شبا فقط تو رو خواب می بینم ). خوب گوش کن . من خیلی وقته سکوت! می خواستی چیکار کنم؟ انتظار نداری شادی که از داشتنت. وقتی برام می خوندی:. من برات بئس می زنم – تا تو رو برقصونم). را داشته باشم . یا که نه منتظر کوه کنی هستی. البته...
نشون بی نشون من - من مرد تنهای شبم
http://farhadkuhkan.persianblog.ir/post/36
من مرد تنهای شبم. قلم به جای تیشه فرهاد به فریاد رسید. نشون بی نشون من. نشون بی نشون من. خیابون های شهر خیالم زیر قدم هایم سر می خوردند. فکر اینکه روزی که محتاجش بودم کمکم نکرد. مرا غرق در عالمی فراتر از خیال کرده بود! خاطراتی در گردش زمانه گم شده . اما لحظه ای هم از خاطرم رها نگشته بودند! نمی دانم آشفتگی ام از بی تابی اوست. یا به جرم پیشینم با او! او معنی گمشه را می قهمد من معنی اسارت دل را! قدم زنان یاد کلماتی بی مفهوم برای شما افتادم. که برای او و من دائرة المعارف بود . یاد کسی که هنوز در حریم قلبم.
من مرد تنهای شبم
http://farhadkuhkan.persianblog.ir/post/38
من مرد تنهای شبم. قلم به جای تیشه فرهاد به فریاد رسید. اولیل قرار ها . تجسم اولین قرار ها در آن روز های بهاری. در چنین شب پاییزی. چندان هم سخت نیست. حتی آن نگاه های خیره بر زمین. بازی با چمن هایی که در کنار جدولی سیمانی که زیر آن درخت روییده بودند. آن سو و این سو را نگاهی منتظر گونه می کرد. غافل از اینکه در بین دربدری خود. باور کرده بودم آن بانوی عشق را. با نگاه هایی که از دور نظاره گرش بودم. چشمانش هوش از سرم برده بود. کاش گیتار بلد بودم. ترانه ای می خواندم همراه با صدای ساز خود. و دستانت در دستم .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
40
.: فریاد درد :.
1740;کشنبه ٦ اردیبهشت ۱۳۸۸. و هر غروبی را طلوعی است! که این رسم روزگار است و قانون طبیعت و حکمتی خدایی! و به وجود آن غروب است که این طلوع معنا می یابد و آن زمستان است که فرصت تجربه این بهار را به جسم خسته زمین می دهد و آن سکوت است که امکان تامل برای فریادی دوباره را فراهم می آورد. پس گاه ساکن می ایستم و سکوت می کنم و به گذشته و آینده می نگرم و جهتم را دوباره مرور می کنم و قوایم را جمع می کنم و برای جهشی آگاهانه خیز بر می دارم. که نه غروب ماندنی است،. و نه سکون و سکوت پایدار! فریاد شده توسط مصطفی. این قان...
دلنوشته ها
هر چه فریاد می زنم فریادهایم به جایی نمی رسد تا جایی که تبدیل به سکوت شده است. داشتن مادر نعمت بزرگي است، وقتي چند روزي تو خونه نيست خونه يه جورايي سرد و بي روحه. مادر يعني زندگي، صميميت خانواده، فداکاري، عشق خالص نسبت به فرزند. مادر يعني اميد، کسي که هميشه پشتت هست در هر شرايطي. مادر يعني درمان و مرهم دردها. بوي خوش محبتش و درخشش چشمانش زماني که فرزندش را مي بيند که شاد است. لحظاتي که هر کسي که روزي از دستش داده متوجه ميشود که زندگي يعني مادر. زندگي چيزي براي از دست دادن ندارد؟ واي اين چه حکمتي داره .
سکوت
همه می خواهند بشریت را عوض کنند. هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند. نوشته شده در 1390/02/15 ساعت 11:36 توسط یسنا. باد هم مبهوت است که چه سرگردانم. که با تمام خستگی ام خستگی را خسته می کنم. نوشته شده در 1390/01/30 ساعت 20:06 توسط یسنا. سکوت در حد نیاز و ضرورت سخن گفتن ،نشانه ی خرد است. نوشته شده در 1390/01/25 ساعت 16:20 توسط یسنا. غرق میشوم در دریایی که نه سرخ است نه سیاه و نه آرام. اما افسوس که ماهیگیری که مرا می گیرد تو نیستی. و من قلاب را دوباره رها می کنم. و غرق می شوم. پورتال مسبی - ورژن 6.
fariad.com - This website is for sale! - ghana volunteer Resources and Information.
The owner of fariad.com. Is offering it for sale for an asking price of 2880 EUR! This webpage was generated by the domain owner using Sedo Domain Parking. Disclaimer: Sedo maintains no relationship with third party advertisers. Reference to any specific service or trade mark is not controlled by Sedo nor does it constitute or imply its association, endorsement or recommendation.
فریاد
دوشنبه 26 اردیبهشت 1384. مد در جامعه امروزوشاید هم فرداها). آنهایی که اهل مد هستند،این روزها ترجیح میدهند پاچه شلوارشان را تا بزنند. آنهایی که در مد دهه هشتاد میلادی مانده اند ( لوله تفنگی) را ترجیح میدهند ویک نسل قبل ترشان با 55 سال سن هنوز چند روز اول عید را با شلوارهای پاچه گشاد وکت های یقه پهن میگذرانند. اما کدام یک از این مد ها زیبا تر است؟ لوله تفنگی،کت شلواریقه پهن یا پاچه گشاد والبته موهای بلند وفر خورده؟ یقه پهن آرتیستیک تر است یا لوله تفنگی؟ دیروز 20نفر در حملات شورشیان عراق کشته شدند. به نام خ...
یادداشت های من
ما آمده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر یمتی زندگی کنیم. واقعها من حرفی برای گفتن ندارم! اخه قرار بود هفته ای آپ کنم الان خیلی وقته حتی به وب سرنزدم چه برسه به اپ کردن! شما ببخشید دیگه.راستی چقد خوبه آدم به چیزی که ارزوشو داره برسه مگه نه؟ لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو "شام آخر" دچارمشکل بزرگی شد:. داوینچی شگفت زده پرسید:کی؟ درواقع میتوان گفت:نیکی وبدی یک چهره دارند همه چیزبه این بسته است که هرکدام کی سر راه انسان قرار بگیرند! نوشته شده در شنبه 13 آذر 1389 ساعت 06:49 ب.ظ توسط امین. به دل...
...یه دریا خاطره...
از دریا اموختم غرقش کنم . هر که را . که از حدش گذشت. نزدیک که میشوم موج دریا. دور که می شوم صدای باران. بگو تکلیفم با چشمهایم چیست؟ لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم؟ سلام دوستای گلم مرسی بابت کامنتای قشنگتون. من دیگه وب نمیام. ببخشید اگه حرفی چیزی گفتم و ناراحت شدین. شنبه هشتم شهریور 1393 ساعت 14:20 توسط نفس:. جمعه هفدهم مرداد 1393 ساعت 20:42 توسط نفس:. من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز دوست داشتن تو. من بلد نیستم دوستت نداشته باشم. بلد نیستم حرف دلم را نگویم. بلد نیستم نخندم وقتی باتوم.
درد دل
امروز مي خواهم سلام كنم به تمام خاطرات با شما بودن و دل راهي كنم به زماني كه شما بوديد امروز بازهم مثل هميشه با يادتان مي خواهم ببارم اي ياران رفته از ديده مانده بر دل مدتها از پيچيدن صداي خنده هايمان در كوچه هاي شهر غريب مي گذرد ولي هنوز باد صداي شاديهايمان را به يادم مي آورد. دوستانم برايتان بهترينها را آرزومندم. نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم فروردین 1389ساعت 23:3 توسط مصطفی. عشق غالبا یک نوع عذاب است ، اما محروم بودن از آن مرگ است. نوشته شده در دوشنبه یکم تیر 1388ساعت 1:0 توسط مصطفی. با یک سبد تنهایی.
تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی
تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی. پروفایل من : طلا نوری مهر. Http:/ mdecor.persianblog.ir. Http:/ bazekremanba.persianblog.ir. ساعت ۱:٤٥ ب.ظ روز ۱۳٩۳/۱٠/٧ : توسط : طلا راستی. لحظه ی با شکوه مرگ برگ. سقوط قطره ی باران دراقیانوس. و فرو رفتن آن در خاک صبور صحرا. برای نو شدن تازه شدن را. لحظه ی با شکوه مرگ من. جدایی تار از پود پود از تار تنم. به دست خاک سرد بی ریا. برای نو شدن تازه شدن را. دوباره می رویم می شکفم. در چه جاری می شوم؟ در غنچه ای بسته دهان. تا حرف هایم گل کند. جدا از تن بیجان سفری در پیش است.
هه ژار
من عاشق همه چيز شدم بجز غم*غم عاشق هيچ چيز نشد بجز من. قلبم را نوشتم برایش. قلبم را بر کاغذ. نوشتم برایش حکایتهای اهم را. خشکی اسمان,سقفهای سنگی. ریشه های سوخته ,دلتنگی های دنیای قشنگی. ویز ویز مگسان,ساعت زنگی. چشمانی تار,دنیای رنگی. گرگ و میش قلاف خالی. ظلمت شب,عشق و بی حالی. خداییش را,گریه های این همه ناله. خاری در چشم ماه,نگاهی پنج ساله. در بهار,خزان,نظرم را. حکایت گل و خار,دنیای بی اثرم را. گریه های بی صدا هنرم را. شمع و پروانه تاریکی دنیای دیگرم را. عالم روءیا,آب شرنگ. پیکر خواب,هوا و هیاهوی جنگ.
M..I..L..@..D
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم. بعد از این بوسه دگر بار خطائی نکنم. بوسه دادی و چو برخواست لبم از لب تو. توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم. نوشته شده در یکشنبه هشتم دی ۱۳۹۲ ساعت 22:17 توسط M.I.L.@.D. از اونی که هیچ وقت نبود! از اونی که هیچ وقت نخواست! از اونی که رفته ز یاد! از اونی که دادم به باد. هیچ کس هیچ جا هیچ چیز نبود. منو اون تو یه راه زیر سقف آسمون. نه اصلا به جز خدا آسمونم حتی نبود. وقتی بیدار میشم ببینم. که هیچ وقت هیچ کی هیچ جا نبود. یکی بود یکی نبود. با من سرد برخورد نکن:. ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ.