FARZANEGAN2.COM

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند - متفاوت ۱

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/post-202.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. امروز حدود دو ساعت تو همین دنیای مجازی گرامی دنبال یه بیت شعر می گشم و هر چی گشتم دریغ از یه وبلاگ که این شعر رو توش داشته باشه. بعد که رفتم و کتابشو پیدا کردم گفتم بذارمش اینجا. چون هم قشنگه هم اونوقت وقتی یکی شنیدش و ازش لذت برد، بتونه کاملشو پیدا کنه. امروز در آیینه نظر کردم و گفتم. هان ای دل غافل ز جوانی خبری نیست. رو زرد شده موی سپید از غم ایام. مارا به جز این دو به جهان سیم و زری نیست.

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند - ۴

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/post-199.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. ۳۴ روز دیگه که صبر کنم، همین موقع ها، احتمالا تو ترافیک هستم و یه دستم به گوشی بابام که داره تند تند شماره ی خونه ی مامان بزرگ بابابزرگ ها و عمه و خاله ام رو می گیره و اون یکی دستم گوشی خودم که دارم به دوستام اس ام اس میدم. فقط این ۳۴ روز بگذره.فقط ۳۴ روز. ۳۴ روز دیگه، درست در پنج شنبه شبی، دوباره نفس هایم بوی خوش تهران را، مزه مزه می کنند. من یقین دارم که در رگ های من. خون رسولی یا امامی نیست.

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند - ۲

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/post-197.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. هوای مه آلود صبح، همراه با باد که زیر موهات می زنه، با نامجو که میخونه، ساعت هفت صبح. یک شروع عالی برای یک روز سخت و خسته کننده تو مدرسه. سه سال پیش، وقتی تازه داشتم تو ادبیات پارسی چیزی می شدم، اومدم اینجا! انگلیسیم در حد خیلی ضعیف، شروع کردم به فرانسه یاد گرفتن. دو سال انگلیسی خوندم و فرانسوی یاد گرفتم. اومدم تهران، به معلم انگلیسیم به جای yes می گفتم Oui! خلاصه اینقدر قاطی کردم این روزا.

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/91061.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. امروز حدود دو ساعت تو همین دنیای مجازی گرامی دنبال یه بیت شعر می گشم و هر چی گشتم دریغ از یه وبلاگ که این شعر رو توش داشته باشه. بعد که رفتم و کتابشو پیدا کردم گفتم بذارمش اینجا. چون هم قشنگه هم اونوقت وقتی یکی شنیدش و ازش لذت برد، بتونه کاملشو پیدا کنه. امروز در آیینه نظر کردم و گفتم. هان ای دل غافل ز جوانی خبری نیست. رو زرد شده موی سپید از غم ایام. مارا به جز این دو به جهان سیم و زری نیست.

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند - آ خ ر ی ن

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/post-105.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. از سه شنبه هی می آیم بنویسم ، هی نمی توانم شروع کنم. هی این چند روزه می آیم بگویم نه ، نمی روم! هی دوباره میگویم اشتباه می کنم و هی نمی گویم! هی می آیند به من می گویند در آنجا می درخشی ، خودت را پیدا می کنی ، بزرگ می شوی و تجربه ی خوبیست و لازم ، هی من قبول می کنم و هی می گویم آنها از کجا اینقدر مطمئن اند؟ ناهید ، مگر هر اطمینانی نمی لنگه؟ باور نمی توانم بکنم ر ف ت ن را . چند وقت دیگر . با خودم...

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/91024.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. ۳۴ روز دیگه که صبر کنم، همین موقع ها، احتمالا تو ترافیک هستم و یه دستم به گوشی بابام که داره تند تند شماره ی خونه ی مامان بزرگ بابابزرگ ها و عمه و خاله ام رو می گیره و اون یکی دستم گوشی خودم که دارم به دوستام اس ام اس میدم. فقط این ۳۴ روز بگذره.فقط ۳۴ روز. ۳۴ روز دیگه، درست در پنج شنبه شبی، دوباره نفس هایم بوی خوش تهران را، مزه مزه می کنند. من یقین دارم که در رگ های من. خون رسولی یا امامی نیست.

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند - ۵

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/post-201.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. یک ساعت از هجده سالگی ام می گذرد. من می ترسم. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۴/۱۵ساعت ۱:۲۷ قبل از ظهر توسط س ا ی ه. من یقین دارم که در رگ های من. خون رسولی یا امامی نیست. نیست خون هیچ خان و پادشاهی نیست. وین ندیم ژنده پیرم دوش با من گفت. کاندر این بی فخر بودن ها. کنون رزم جومونگ و رستم شنو. گم و گور شدگان. یکی نیست به من بفهماند. من همین حالا ، خیلی زود به این شکست رسیده ام. همه مان دعوت شده ایم .

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/90104.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. که نمی نویسه چون نمیخواد این همه خوبی ها و خاطره های تلخ برن تو پست های قدیمی تر و قدیمی تر و قدیمی تر و کم کم محو بشن، من هم نمینوشتم - واسه ی دو سال - چون میترسیدم فراموش کنم. میترسیدم فراموش کنم تمام سال های قبل از دو سال پیش ام رو. واحد موسیقی دارم میخونم و عشقی که از لحظه لحظه گذشتن هفدهمین سال زندگیم توی این کلاس دارم، غیر قابل توصیف هست. ۲۶ دی ماه ۱۳۹۰. من یقین دارم که در رگ های من.

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/90124.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. در حسرت عیدی هستم که دو سال است نیامده است. یعنی دیگر دوسال است که سال م نو نشده است. یعنی هفت صد و سی روز است که منتظر سیصد و شصت و پنجمین روز سالی هستم که نویی و تازگی و عید را برایم بیاورد باز هم نمیشود. دو سال است که هیچ چیز نو نمیشود. در این شرایط، خیلی خوب بود. در به موقع ترین شرایط ممکن دیدمش و عاشق لحظه لحظه ی قسمت اولش شدم. فیلم اینجا بدون من. عالی بود. بلیزی رو که باهاش رفتم چهارشنبه ...

sayehadarshab.blogfa.com

اینجا ، سکوت می شکند

http://www.sayehadarshab.blogfa.com/88053.aspx

اینجا ، سکوت می شکند. وقتی می بینی هیچ کس نیستی و دیده نمی شوی، مجبور هستی بنویسی. بنویسی: هی! من هستم باور کن. از سه شنبه هی می آیم بنویسم ، هی نمی توانم شروع کنم. هی این چند روزه می آیم بگویم نه ، نمی روم! هی دوباره میگویم اشتباه می کنم و هی نمی گویم! هی می آیند به من می گویند در آنجا می درخشی ، خودت را پیدا می کنی ، بزرگ می شوی و تجربه ی خوبیست و لازم ، هی من قبول می کنم و هی می گویم آنها از کجا اینقدر مطمئن اند؟ ناهید ، مگر هر اطمینانی نمی لنگه؟ باور نمی توانم بکنم ر ف ت ن را . چند وقت دیگر . با خودم...