felertishia666.blogfa.com

serenade-l0ve.blogfa.com

دلتنگیهای من - زندگی را زیباتر ببین...

http://www.serenade-l0ve.blogfa.com/post-66.aspx

كوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد و من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. زندگی را زیباتر ببین. سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو. زندگی را در خود منعکس کن. ذهن خود را به آلبوم خاطرات مرده تبدیل نکن. همچون آیینه باش و لحظه لحظه زندگی کن. آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است. عشق رایحه و روشنایی شناخت خویشتن و خود بودن است. عشق لبریزی شور و مستی است.سهیم شدن خویشتن با دیگران است. وقتی در میابی که از هستی جدا نیستی عشق تحقق میابد. عشق رابطه نیست مرتبه ای از وجود است. هر انسانی آی...

royal72.blogfa.com

خودت خوب ميدوني كه دوستت دارم - داستان...

http://www.royal72.blogfa.com/post-226.aspx

خودت خوب ميدوني كه دوستت دارم. به نام آنکه اشک را آفريد تا سرزمين وداع آتش نگيرد. هر یک از داستانها ، از آنجا آغاز می شوند که روایت ها پایان می یابند. تاريخ یکشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۰۳ساعت 12:36 نويسنده S.H.SH and F.S.P. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۱. هفته سوم فروردین ۱۳۹۱. هفته دوم اسفند ۱۳۹۰. هفته دوم آبان ۱۳۹۰. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۰. هفته دوم فروردین ۱۳۹۰. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۸. هفته او ل بهمن ۱۳۸۸. هفته چهارم دی ۱۳۸۸. هفته چهارم آذر ۱۳۸۸. هفته دوم آذر ۱۳۸۸.

royal72.blogfa.com

خودت خوب ميدوني كه دوستت دارم - دیگر نبود...

http://www.royal72.blogfa.com/post-217.aspx

خودت خوب ميدوني كه دوستت دارم. به نام آنکه اشک را آفريد تا سرزمين وداع آتش نگيرد. وقتی که دیگر نبود. من به بودنش نیازمند شدم. وقتی که دیگر رفت. من در انتظار آمدنش نشستم . وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد. من او را دوست داشتم. وقتی که او تمام کرد. وقتی او تمام شد . و چه سخت است تنها متولد شدن. مثل تنها زندگی کردن. تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۱/۳۱ساعت 8:48 نويسنده S.H.SH and F.S.P. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۱. هفته سوم فروردین ۱۳۹۱. هفته دوم اسفند ۱۳۹۰. SHSH and F...

serenade-l0ve.blogfa.com

دلتنگیهای من - و جهان زیبا شد...

http://www.serenade-l0ve.blogfa.com/post-60.aspx

كوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد و من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. و جهان زیبا شد. کلاغ لکه ای بود بر دامن آسمان و وصله ای ناجور بر لباس هستی . صدای نا هموار و ناموزونش، خراشی بود بر صورت احساس . با صدایش نه گلی می شکفت و نه لبخندی بر لبی می نشست.صدایش اعتراضی بود که در گوش هستی می پیچید. کلاغ خودش را دوست نداشت . بودنش را هم. کلاغ از کائنات گله داشت. خدا گفت: " عزیز من! صدایت ترنمی است که هر گوشی شنوای آن نیست. اما فرشته ها با صدای تو به وجد می آیند. بخوان . فرشته ها منتظرند. و چقدر...

serenade-l0ve.blogfa.com

دلتنگیهای من - امید...

http://www.serenade-l0ve.blogfa.com/post-72.aspx

كوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد و من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. پرستار پاسخ داد: شاید او می خواسته به تو قوت قلب بدهد. چون آن مرد اصلا نابینا بود و حتی نمی توانست دیوار را ببیند. نوشته شده در جمعه پنجم شهریور ۱۳۸۹ساعت 15:19 توسط SeReNaDeR. هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود. هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم. و هنگامی تشنه آتش شدم،. که در برابرم دریا بود و دربا و دریا! راستی یادتون نره به آرشیو بلاگ سر بزنین. انتخاب یک کلمه ترکی به عنوان زیباترین کلمه جهان.

serenade-l0ve.blogfa.com

دلتنگیهای من - يك روز زندگي

http://www.serenade-l0ve.blogfa.com/post-65.aspx

كوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد و من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. بگذارد اين مشت زندگي را مصرف كنم.". آن وقت شروع به دويدن كرد، زندگي را به سر و رويش پاشيد، زندگي را نوشيد و زندگي را بوييد، چنان به وجد آمد كه ديد ميتواند تا ته دنيا بدود، مي تواند بال بزند، ميتواند پا روي خورشيد بگذارد، مي تواند . او در آن يك روز آسمانخراشي بنا نكرد، زميني را مالك نشد، مقامي را به دست نياورد، اما . امروز را از دست ندهيد، آيا ضمانتي براي طلوع خورشيد فردا وجود دارد! هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود.

serenade-l0ve.blogfa.com

دلتنگیهای من - طناب یا خدا!

http://www.serenade-l0ve.blogfa.com/post-71.aspx

كوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد و من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. کوهنوردی میخواست از بلندترین کوه ها بالا برود. او پس از سالها آماده سازی، ماجراجویی خود را آغاز کرد ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود. ناگهان احساس کرد که طناب به دور کمرش محکم شد. بدنش میان آسمان و زمین معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود. و در این لحظه ی سکون برایش چاره ای نمانده جز آن که فریاد بکشد:. ناگهان صدایی پر طنین که از آسمان شنیده می شد، جواب داد:.

serenade-l0ve.blogfa.com

دلتنگیهای من - عشق دو برادر به یک دختر زیبا...

http://www.serenade-l0ve.blogfa.com/post-67.aspx

كوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد و من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. عشق دو برادر به یک دختر زیبا. روزی دو برادر عاشق دختری زیبا شدند وقصد ازدواج با وی كردند. اما هیچكدام به نفع دیگری كنار نرفت پس قضاوت به حاكم شهر سپردند. حاكم گفت: آیا دلیل عشق شما به این دختر فقط زیبایی وی است؟ هر دو جواب دادند: آری! پس حاكم امر كرد كه هر كس امشب به فلان طویله برود و تا صبح فضولات بیشتری بخورد می تواند با دختر ازدواج كند! صبح خوشحال پیش حاكم رفت! برادر دیگر از فرصت استفاده كرد و با آن دختر ازدواج كرد!

royal72.blogfa.com

خودت خوب ميدوني كه دوستت دارم -

http://www.royal72.blogfa.com/post-230.aspx

خودت خوب ميدوني كه دوستت دارم. به نام آنکه اشک را آفريد تا سرزمين وداع آتش نگيرد. از عطر نگاه باغ ها دانستم. نام دگر بهار ، لبخند خداست. تاريخ سه شنبه ۱۳۹۱/۰۲/۰۵ساعت 11:39 نويسنده S.H.SH and F.S.P. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۱. هفته سوم فروردین ۱۳۹۱. هفته دوم اسفند ۱۳۹۰. هفته دوم آبان ۱۳۹۰. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۰. هفته دوم فروردین ۱۳۹۰. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۸. هفته او ل بهمن ۱۳۸۸. هفته چهارم دی ۱۳۸۸. هفته چهارم آذر ۱۳۸۸. هفته دوم آذر ۱۳۸۸. هفته سوم مهر ۱۳۸۸.

serenade-l0ve.blogfa.com

دلتنگیهای من - خیر و شر ...

http://www.serenade-l0ve.blogfa.com/post-74.aspx

كوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد و من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. خیر و شر . مرد بدكاری هنگام مرگ ملكه دربان دوزخ را دید. ملكه گفت:. کافی است كه فقط یك كار خوب كرده باشی، تا همان یك كار تو را برهاند. خوب فكر كن.". مرد به خاطر آورد یكبار كه در جنگلی قدم میزد. عنكبوتی سر راهش دیده بود و برای این كه عنكبوت را لگد نكند راهش را كج كرده بود. ملكه لبخندی به لب آورد و در این هنگام تار عنكبوتی از آسمان نازل كرد،. تا به مرد جوان اجازه صعود به بهشت را بدهد. آنگاه شنید كه ملكه میگوید:.