firooze-moradi.blogfa.com
روتینروتین - فیروزه مرادی
http://firooze-moradi.blogfa.com/
روتین - فیروزه مرادی
http://firooze-moradi.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.5 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
60
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.5 sec
SCORE
6.2
روتین | firooze-moradi.blogfa.com Reviews
https://firooze-moradi.blogfa.com
روتین - فیروزه مرادی
firooze-moradi.blogfa.com
روتین -
http://www.firooze-moradi.blogfa.com/post-54.aspx
با کتانی های خسته ای از چهار راه ولی عصر برای نوازش شانه های تو خیز برمی دارم. و اینقدر هم پول ندارم که برای هرزه گردی های فلسفی ام تا ونک دربست بگیرم. این ساز تازه را که هنوز نخریده ام به شانه می اندازم. و جای مرد سنتوری آن گوشه ی خیابان را سبز.نت علف های هرز روییده بنوازم. دفترچه ی کوچکی در پیشانی ام. و پاکتی بی سیگار در جیب تو. این خطوط از اثر انگشت های یک مظنون به مرگ رخ می دهند. و تو گاهی مرا باور نکن. تو گاهی باور نکن با زنی باریک اندام در کافه نشستی که انگشتانت را برای بوسه به ۵شرط متوالی تقسیم کرد.
روتین -
http://www.firooze-moradi.blogfa.com/post-53.aspx
دیگر سرود شادی نباید خواند. مدرسهجاییست برای سوختن و گلوله خوردن! تاریخ یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۱ ساعت به قلم Firooze Moradi.
روتین - ننوشتن خسته ام کرد و نوشتن سیگارها با من ته نشین شد
http://www.firooze-moradi.blogfa.com/post-39.aspx
ننوشتن خسته ام کرد و نوشتن سیگارها با من ته نشین شد. شروع کلمه کلمه ام از آن کتاب های چاپ نشده ی تو. سطرهای تازه به نامم کن. تا دست از" طلسم اشیاء سوخته"* بردارم. انگار اتاق این بی مرگی. از آغاز دوست داشتن تو. عادت به عاریه کردن سلام و خداحافظ ها داشت. دیگر شبیه دوشیزگی هایم نیستم. از آینه ها که فاصله می گیرم. چهره ی پرچروک و پیر جاری این جیوه. طرف دیگر اتاق سایه می اندازد. انگار این تخت هرگز سکنه ای جز من نخواهد داشت. و قرص سالهای هشتاد سالگی ام. دیگر در هیچ داروخانه ای پیدا نخواهد شد.
روتین -
http://www.firooze-moradi.blogfa.com/post-41.aspx
آویز گوش های تاک حیاط می شوم. لا به لای خوشه های شراب. در خانه ای استیجاری. با حرف های پشت سرم کنار می آیم. با طعنه ها لبه ی خاک آلود جدول می نشینم. و با استیصال غریبی چپق می کشم. نگاه می کنم به پیرمردها. که تقریبا چشمانشان پیوسته نمناک است. دوچرخه ها که خسته از پیاده رو ها پایین می روند. برای گفت و گو نمیاستند. تکرار واج های بی مصوت در فضا. سکوت را از طعنه لبالب می کند. پیرزنها در اتاق های بی نور. به طلسم چین های پیشانی من مشغولند. چه مخمصه ای در بن بست ها نشسته است. کدام در را بزنم؟ که می داند شبح است.
روتین -
http://www.firooze-moradi.blogfa.com/post-49.aspx
این پاییز قطعه ای ست که نواختنش دارد اشک همه مان را در می آورد. حالا که تنها چند نت به تولدم مانده زانوی غم بغل بگیرم. و بزنم به دشت های اندوه. بی شرمانه است.من تولدم را برای کسی. که دوستم دارد دوست دارم اما لعنت. به ماجراهای بی گدار به آب زدن. آدم ها در زندگیمان برای خودم دلم گرفته تنها. ادامه دادن راهی که تا. جاهای باریکش را با کسی رفته ای و حالا آن همراه. محو می شود کار دشواریست. حالا این مرثیه را برای نت های قبل تولدم می نویسم:. می گذارم اتاق از کتاب های تو خالی شود. کمدها را یواشکی خالی کنی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دریچه
http://www.hatch.blogfa.com/post-18.aspx
بیراهه ای در باد. زیستنی به اندازه یک فنجان چای. قورماقه اي روي تيفال. جمعه بیستم آذر ۱۳۸۸. ساعت يازده و ده دقيقه صبح و موعد اجراي حكم بود، من چيز زيادي نمي ديدم،يعني نمي شد ببينم،جز همان ديوارهاي خاكستري بلند هميشگي با همان سيم خاردارهاي نا منظم و زنگ زده كه هر از چند گاهي يك تكه پارچه يا كيسه پلاستيكي كه باد آورده بود از آنها آويزان بود وتكان ميخورد. مثل هميشه نبود كه به ستون اعدام ببندند،وقت ميگرفت! همينطور چهار نفر چهار نفر به رديف كنار ديوار، چشمها را مي بستند و تو آخرين كلمه اي كه مي شنيدي آتش بود.
دریچه
http://www.hatch.blogfa.com/post-11.aspx
بیراهه ای در باد. زیستنی به اندازه یک فنجان چای. قورماقه اي روي تيفال. دوشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۸۸. توسط مهرداد در 1:56.
دریچه
http://www.hatch.blogfa.com/post-10.aspx
بیراهه ای در باد. زیستنی به اندازه یک فنجان چای. قورماقه اي روي تيفال. شنبه هفدهم مرداد ۱۳۸۸. از اعتماد تهي شدم. اين شايد يك اتفاق ساده باشد. از اتفاق هم تهي شدم! توسط مهرداد در 9:54.
...از من تا کوه... - تَلَکه...
http://www.ak0-siapo0sh.blogfa.com/post-28.aspx
از من تا کوه. صبحونه به صرف سیگار و چای. کلی برده بودم و داشتم برمی گشتم. چشام دو دو میزد.سلونه سلونه میومدم سمت خونه، جایی که چند سالی بود ب ش میگفتم خونه بابام.قطره های ریز بارون میش ستن رو صورتم. گاهی یه ت لوی ریز میخوردم.خدا نزدیک بود. دستشو گرف جلو ابروهاش و سایه بون چشاش کرد، با صدای گرفته گفت:. اجازه ی چی بابا جان؟ با دست به جای خالی کنارش اشاره کردم و همینطور که گیج می خوردم گفتم. سرمو دو سه بار به نشون تأیید بالا و پایین کردم و گفتم. با بی تفاوتی گفت. تیر سه ستاره، گمون نکنم به کارت بیاد. نه نیا...
...از من تا کوه... - یک ساله که نیست...
http://www.ak0-siapo0sh.blogfa.com/post-16.aspx
از من تا کوه. صبحونه به صرف سیگار و چای. یک ساله که نیست. یه گوشه واستادم و منتظرم تا جمعیت ا دورو برت برن تا تنها بشی. تا خودت باشی و خودم! سیگارمو میندازم رو زمین.استه استه میام سمتت.ا زیر چشام دزدکی میپامت. با نفس خسته و صدای گرفتم اروم میگمت:سام علکم بامرام! تو هیچی نمیگی فقط نیگام میکنی و میخندی. ابرومو میندازم بالا و میگم:علیکش واجبه ها مشتی! تو فقط نیگام میکنی و میخندی. سیگارمو روشن میکنم زیر لب بت میگم:بینم چطو روت میشه بخندی؟ جدی چه رقمه میتونی این تیرپ برا خودت حال کنی؟ فقط نیگام میکنی و میخندی.
...از من تا کوه... - نمدونم چه عنوانی به این پست بدم!
http://www.ak0-siapo0sh.blogfa.com/post-20.aspx
از من تا کوه. صبحونه به صرف سیگار و چای. نمدونم چه عنوانی به این پست بدم! سیگارمو انداختم و رومو کردم طرفش. گفتمش:تا نگفتم حرف نمیزنی! رفتیم تو.یارو گفت گوشیاتونو بدین.گوشیمو خاموش کردمو انداختم رو دفترش. و تمام خاطرات ت.خ.م.ی که ا کلان جماعت داشتم.ا یه گاگول(که ا قیاف مسخرش تابیل بود که ا پشت کوه اومده) که داشت تو ساعت کاری برا خودش تو راهروی کلانتری قدم میزدو حال میکرد پرسیدم. ستوان برا نومه ی ازادی کجا باس بریم؟ با دست پله هارو نشون داد.با خنده گفتم. امیر:داشی به چی فک میکنی! امیر:گذشته ا شوخی بگو!
...از من تا کوه... - آه...میشد...!!!
http://www.ak0-siapo0sh.blogfa.com/post-21.aspx
از من تا کوه. صبحونه به صرف سیگار و چای. در روزگاری که همه فکر نجات لحظه از دره ی عمرند. که یکباره ز روحش خبری یاد کند. و همه قربانی افت بی سم زمانند. که کمی با خدا گپ بزنم گه گاهی. از دکان مرد بقال که همه مانده دو چشمش به راه سکه ای. روح من سایه ای از جنس یخ است و. آهای کاش میشد قفسی از دلخوشی ها داشتم. و به آزادی دگر. در اسمان غم زدگی ها پر نمیزدم. و مرا دانه ای از جنس خدا میدادند. پن: اسوده بر کنار چو پرگار میشدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت. یک سیگار دارم و هزاران معمای لاینحل.
...از من تا کوه... - پایانِ داستانِ این حماقت عاشقانه...
http://www.ak0-siapo0sh.blogfa.com/post-23.aspx
از من تا کوه. صبحونه به صرف سیگار و چای. پایان داستان این حماقت عاشقانه. با آخرین و تلخ ترین سیگاری که با یادت ک شیدم. به ت ه کفشم میسپارم. تو ل ه شدی درست زیر پاهای عقلم. پایان داستان این حماقت عاشقانه. سیگار "خودم" را روشن میکنم و با قدمهای سنگینم از نعش تو دور میشوم. پن۱:دیرو دومین سالگرد داش رضا بود.چه غریبونه. نوشته شده در جمعه بیستم اسفند ۱۳۸۹ساعت 12:53 توسط سیه جامه. یک سیگار دارم و هزاران معمای لاینحل. نقلی از ورای دل.برای قلب بزرگ مردان و! از تو تا تو کلی فاصله ست! دغدغه های دختری 17 ساله.
...از من تا کوه... - باران
http://www.ak0-siapo0sh.blogfa.com/post-18.aspx
از من تا کوه. صبحونه به صرف سیگار و چای. من تماشاگر چشم نمناک فلک. مردم در حال عبور را مینگرم. برخی خیس از شوق. برخی خیس از فقر. برخی رفته به جنگ لشکر قطره های باران با چتر. برخی گرم سخن رفته در بستر لبخند به عیش. برخی یخ زده از گرمی فکر. برخی شعله ور از سردی اه. رفت و امد "به حرف انسان ها". با نهانی پر ز درد. با گلویی پر ز اه. عزم یک عادت دیرین دارم/. پن:خودمم نمدونم چرا بعد اینهمه مدت پست گذاشتم! به هر حال سام علکم! نوشته شده در دوشنبه بیستم دی ۱۳۸۹ساعت 0:56 توسط سیه جامه. از تو تا تو کلی فاصله ست!
...از من تا کوه... - از پس نگاهم...
http://www.ak0-siapo0sh.blogfa.com/post-19.aspx
از من تا کوه. صبحونه به صرف سیگار و چای. شادی همان غم است که با غم نهفته است/. رازی که با خدا هم نگفته است. میان لایه های نگاه سرد کسی. که در کند و کاو ان شبهاست نخفته است! نوشته شده در پنجشنبه سی ام دی ۱۳۸۹ساعت 15:53 توسط سیه جامه. یک سیگار دارم و هزاران معمای لاینحل. نقلی از ورای دل.برای قلب بزرگ مردان و! از تو تا تو کلی فاصله ست! دغدغه های دختری 17 ساله. بگذارید این وطن دوباره وطن شود. زندگی یعنی دوستی با خدا (افرینش). سفید تا بینهایت (فاطیما).
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
60
FiroozBahram Highschool
دیدار دوباره از دوستان. و گذری بر گذشته ها. برای ورود به سایت جدید فیروزبهرام اینجا کلیک نمایید. Powered by B. VAFADARI. استفاده از مطالب وعكسهاي اين سايت بدون اطلاع اين دبيرستان مجاز نيست. FiroozBahram firooz bahram iran highschool history iranian zoroastrian zoroaster behzad vafadari.
صفحه اصلی
مرا به خاطر بسپار. کلمه عبور را فراموش کردهاید؟ مرورگر شما قدیمی است. لطفا آن را بروز نمایید. فضا ها و امکانات. اهداف و برنامه ها. آیین نامه ها و مقررات. آیین نامه اجرایی مدرسه. کادر اداری و اجرایی. کادر آموزشی و علمی. امور فرهنگی و هنری. اردو ها و باز دید ها. انجمن اولیا و مربیان. یکشنبه, ۲۰ فروردین ۱۳۹۶. وضعیت آب و هوا. روز پنج شنبه 21 اردیبهشت 1396 برگزار میشود. هر فردی که یکسال تحصیلی در فیروزبهرام درس خوانده یا خدمت کرده باشد، فیروزبهرامی به حساب می آید. گردهم آیی بعدی فیروزبهرامی ها. ساعت 7:30 هر ر...
فیروز دنتال | تولید کننده و وارد کننده تجهیزات دندانپزشکی
همه دسته بندی ها. جرم گیر (خارج یونیتی). یونیت صندلی فیروز 100. یونیت صندلی فیروز 1000. یونیت صندلی فیروز 30. یونیت صندلی فیروز 90. لیست علاقه مندی ها. محصولات در فروش ویژه. همه دسته بندی ها. دانلود کاتالوگ هندپیس جراحی. یونیت صندلی فیروز ۹۰. یونیت صندلی فیروز ۱۰۰۰. یونیت صندلی فیروز ۱۰۰. یونیت صندلی فیروز ۳۰. فیروز دنتال را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید و از جدیدترین محصولات و فروش های ویژه ما مطلع شوید . ما پیشاپیش از بذل عنایت شما کمال تشکر و سپاس را داریم . اتوکلاو اشترن وبر 22 لیتری STERN WEBER.
پیچک تنها
میلاد امام رضا رو به همه ی شیعیان دوست دارانش تبریک می گم. دوست نداشتن مطلبی بنویسم می خواستم واسه همیشه برم اما باز به خدا توکل می کنم. نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ساعت 17:2 توسط فیروزه. امروز خیلی خوشحالم بعدازروزها انتظار اون اتفاق مهم زندگیم افتاد می خوام ثانیه. به ثانیه شو ثبت کنم چون می دونم هر خوشی شاید زیاددوم نداشته دوست ندارم. هیچ چیز این شادی رو ازم بگیره هیچ چیز درست یهخبر بد شنیدم که شاید تو رو. واسه همیشه از دست بدم اما خدا تو رو دوباره بهم داد الان هستی حست می کنم. نوشته شد...
روتین
غرق شدگی ام را فهمیدم. همان ماجرای ساعت سه. و همان موج ها که تا پاسی از شب بیدار بودند. از حیرت درختان سبز ساکت. به قایقی پیر وسط کارت پستالی از غروب خزر. وقتی که شهر به شهر طوفان بودم. و موج به موج. از هر سکوتی صدای باران می بارید. جایی وسط قایق را سوراخ کردند. در خوابی نزدیک پارک شهر. اواسط مهرماه را رها کردم. و در ساعت سه. رو به خیره ی غروب خوابیدم. تا خوب غرق شوم. این داستان را بعدها. چشمان تو با غریبه ای خواهند گفت. که دستانت را در دست دارد). تاریخ شنبه پنجم مرداد 1392 ساعت به قلم Firooze Moradi.
ادبستان
از ماست که بر ماست. جامعه ای که هنوز مشتاق تماشای اعدام نوجوانان در سحرگاهان یا سنگسار زنی زانیه هستند . جامعه ای فاقد نیرویی برگرفته از قدرت منطق و قانون. آیا با ادامه روند این قضاوتهای تک بعدی و عجولانه، فضایی سرشار از دموکراسی را استشمام خواهیم کرد؟ نوشته شده در دوشنبه هجدهم مهر ۱۳۹۰ ساعت 3:6 توسط ایرانی. کاش دستم بر مزار خاکیت می نشست مادر. نوشته شده در دوشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 5:37 توسط ایرانی. سرمایه هایی که به کار هیچ کس نمی آید. و دست كم، احترام، كمترين چيزي است كه از مخاطبان خود ميخواهند...
فیــــــــروزه
فیروزه را چو می نگری چشم را جلاست. امیدحنجره ی قلمم پیوسته باجامه دران باد. یکشنبه 14 فروردینماه سال 1390 ساعت 02:20 ب.ظ. امیدحنجره ی قلمم پیوسته باجامه دران باد. چگونه میتوانم درکسوت جلادان به گلوی خونین. خاطراتی که ازتو دارم. نوشته شده توسط ژانوس. پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 ساعت 02:20 ب.ظ. نوشته شده توسط ژانوس. شنبه 21 اسفندماه سال 1389 ساعت 12:35 ب.ظ. جشن بزرگ وفرح بخش چهارشنبه سوری. برهمه ی دوستداران شادی وعشق وآزادی. نوشته شده توسط ژانوس. پنجشنبه 19 اسفندماه سال 1389 ساعت 08:23 ق.ظ. این همان آفتاب...
صفحه نخست | نشریه فیروزه
مرگ تدریجی یک رؤیا. کلیه حقوق این سایت متعلق است به بنیاد فرهنگی هنری فیروزه. استفاده از مطالب وب سایت بدون ذکر منبع و لینک اینترنتی آن مجاز نمی باشد.
فیروزه – گروه طراحی فیروزه
هیچ آسانسوری به سمت موفقیت وجود ندارد. باید از پلهها بالا بروید.". عضو خبرنامه شوید و جدیدترین اخبار مارا دنبال نمایید. دی برندینگ، آینده برندینگ. ۱۰ % تخفیف به مناسبت دومین سالگرد تاسیس فیروزه. رونمایی از لوگوی جدید باشگاه یوونتوس. پوستر سی و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رونمایی شد. رتبه یازدهم ایران در ورد دیزاین رنکینگ. پدرسگها، نمایشگاه جدید بزرگمهر حسینپور. شش کلاه تفکر بخش هشتم. یازدهمین دوسالانه بین المللی کاریکاتور تهران. چرا یک وبسایت نیاز دارم؟ شش کلاه تفکر بخش هفتم.
آسمان اینجا آبیست
لعنت به شما و عشقتان و دروغ های بینتان. من می دانم . می دانم که اگر به. کودکی ام بازگردم ،. آن بادبادک گمشده من. نوشته شده در ۱۳۸٩/۱٠/۸ساعت ۱٢:۱٠ ب.ظ توسط فیروزه نظرات . درد و دل من 3! این کوچه ها،این خانه ها،این پنجره ها. همه یادگاری از توست. ولی این یادگاری های غمگینی است. که از خود گ. من این یادگاری ها را نمیخواهم. همه ی این یادگاری هارا از دفتر. نوشته شده در ۱۳۸٩/٩/۱۱ساعت ۱٠:٠٩ ب.ظ توسط فیروزه نظرات . عکسهای عاشقانه سری 3 و 4. عکسهای عاشقانه سری ٣و ۴ . به ادامه مراجعه کنید! درد و دل من 2. خدا را شک...
