whiteoak1983.blogspot.com
تا فرداها...: July 2014
http://whiteoak1983.blogspot.com/2014_07_01_archive.html
در جستجوی پاکی و صداقت کودکی ام هستم که در گردش روزگار و گذر عمر گم شد. ه.ش. ۱۳۹۳ مرداد ۹, پنجشنبه. دیروز هر چه نوشته بودم پرید، شاید نباید آن نوشتهها منتشر میشد. خلاصه اینکه یادم بماند اینجا دقیقا همین جا من دیگر ارادهای برای کار کردن یا نکردن ندارم! هر غلط یا درستی را دیگری باید تحمیل کند و من باید بگویم اوکی! زندگی گاهی آنقدر تخمی میشود که نمیشود به جایی هم حوالهاش داد، باید بگذاری زمان بگذرد. اندک اعتماد مانده نیز نقش بر آب شد، چقدر زندگی در بیاعتمادی و استرس مدام سخت میشود. غرورآفرین هستند ...
whiteoak1983.blogspot.com
تا فرداها...: August 2014
http://whiteoak1983.blogspot.com/2014_08_01_archive.html
در جستجوی پاکی و صداقت کودکی ام هستم که در گردش روزگار و گذر عمر گم شد. ه.ش. ۱۳۹۳ شهریور ۵, چهارشنبه. خودم هم میدانم هر چقدر بیشتر حرص بخورم و اضطراب داشته باشم کارها بدتر پیش میرود. سعی میکنم آرام و قرار داشته باشم ولی دیشب یک خوابی دیدم که از شدت آشوب و استرس صبح با نگرانی از خواب بیدار شدم. امیدوارم این روزها و روزهای در پیش همه ختم به خیر بشه. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. در میانه ی ماراتن. دیروز رفته...
whiteoak1983.blogspot.com
تا فرداها...: March 2014
http://whiteoak1983.blogspot.com/2014_03_01_archive.html
در جستجوی پاکی و صداقت کودکی ام هستم که در گردش روزگار و گذر عمر گم شد. ه.ش. ۱۳۹۳ فروردین ۴, دوشنبه. نمیتوانم این رابطههای نصف و نیمه و درآور و غمگین کننده «سین را درک کنم. 171;سین هر از چند ماهی درگیر رابطههای بیسرانجامی میشود که آخرش تا مرز نابودی میرود و بر میگردد، نمیدانم تا کی میخواهد این روند فرسایشی و داغون کننده را ادامه دهد ولی همین که چند ساعت مانده به سال تحویل از نافرجامی رابطه آخر خبر داد حالم گرفته شد. پن:در کنار این اوضای گه مرغی خودم را موظف به خواندن کتاب کردهام. هم امیدوارکنن...
whiteoak1983.blogspot.com
تا فرداها...: February 2015
http://whiteoak1983.blogspot.com/2015_02_01_archive.html
در جستجوی پاکی و صداقت کودکی ام هستم که در گردش روزگار و گذر عمر گم شد. ه.ش. ۱۳۹۳ اسفند ۷, پنجشنبه. تولدی دیگر، سفر و زندگی. دوباره به پارهی دوم زندگیم برگشتهام. در سرزمینهای شمالی«آفتاب یک اتفاق است. اینجا مدام باران میبارد و هوارسردتر از آنچیزی است که فکرش را میکردم. امسال روز تولدم مشغول قارهپیمایی بودم و نفهمیدم چطور پنجم اسفند شروع و تمام شد. فرودگاههای تمام دنیا لبیشتر از آنکه لبخندی به لب آدمها بیاورد، غم و غصه را توی چهره آدمها هک کرده/ میکند. هیچ نظری موجود نیست:. گاهی هم انقد از ...
raphaeletanha.blogsky.com
آرشیو مطالب وبلاگ - رافائل تنها
http://www.raphaeletanha.blogsky.com/posts
چهارشنبه 25 اسفند 1395 06:31). دیشب خونه هستی جان بودم. با همکلاسی قرار گذاشته بودم که قبل از رفتن زنگ بزنم بهش، و بعد زمانی که اونجا هستم چون همکلاسی هم قرار بود بره خیریه دیگه تا شب با هم تماس نگیریم. غروب زنگ زدم. همکلاسی جایی بود و نمیتونست صحبت کنه. گفتم من دارم میرم خونه هستی. گفت باشه. بهت زنگ میزنم. تا ساعت ده و نیم شب که من داشتم برمیگشتم. دوشنبه 23 اسفند 1395 19:15). یکشنبه 22 اسفند 1395 19:34). گفت : نه. ضخامت رحمت نرماله. گفتم: دهانه رحم چطور؟ من حس میکنم مشکل از اونجاست. گفت :. همکلاسی امروز...
raphaeletanha.blogsky.com
رافائل تنها
http://www.raphaeletanha.blogsky.com/page/4
سهشنبه 26 بهمن 1395 در ساعت 16:22. الان نشستم تو سرویس تهران و دارم برای ماموریت میرم تهران. فردا باید دفتر تهران باشم. آقا ما هرکاری کردیم این ماموریت رو بپیچونیم، نشد که نشد. اصلا تمام کائنات دست به دست هم دادن که من و همکلاسی تو روز ولنتاین بتونیم همدیگه رو ببینیم. بله دیگه، اینجوریاست. امروز اونقدر سرم شلوغ بود که نگو و نپرس. الان واقعا خسته ام. شب میرم خونه خاله شری. این بار البته دست خالی. اونقدر شاید شاید کردن که تا همین چند لحظه قبل نمیدونستم که بالاخره میرم تهران یا نه. خداروشکر به سلامت گذشت.
raphaeletanha.blogsky.com
رافائل تنها
http://www.raphaeletanha.blogsky.com/page/5
دوشنبه 18 بهمن 1395 در ساعت 07:34. امان از کله شقی. یه کارگر دارم که هرچی از پررویی و زبون نفهمیش بگم کم گفتم. وضع زندگیش هم چندان خوب نیست. دو تا بچه داره که دومی تازه چند ماهه دنیا اومده. اگه تا الان نگهش داشتم فقط برا خاطر زن و بچه ش بوده. متاسفانه این آدم درست بشو نیست که نیست. دیگه داره گستاخی رو تا جایی پیش میبره که تصمیم به اخراجش بگیرم. ای کاش بفهمیم که وقتی مسئولیتی رو به عهده میگیریم (سرپرستی یه خانواده، یه شغل، یه سمت، تربیت فرزند،پدر یا مادر بودن،.) باید اون مسئولیت رو درست انجام بدیم. دیروز ...
raphaeletanha.blogsky.com
رافائل تنها
http://www.raphaeletanha.blogsky.com/1395/10/01
چهارشنبه 1 دی 1395 در ساعت 08:16. دیشب عالی بود. واقعا خوش گذشت. هستی یه شام خوشمزه پخته بود و کلی خوردنی خوشمزه تر هم چیده بود روی میز برای شب چره شب یلدا. شب خرمالو جون قبل ما خوابید و صبح هم من قبل از بیدار شدن بقیه از خونه زدم بیرون. با این اوصاف طفلکی فرصت نکرد منو تو اتاق خوابش ببینه. زمان ما به اینها میگفتند : هه نه ئه . واقعا که چه روش های جدیدی برای آموزش به کار میبرند. در دنیای واقعی مردان ایرانی بسیار متعصب و کله شق هستند. در دنیای واقعی . نمیتونم همه چیز رو بگم چون داستان لو میره. به هر حال م...
whiteoak1983.blogspot.com
تا فرداها...: January 2015
http://whiteoak1983.blogspot.com/2015_01_01_archive.html
در جستجوی پاکی و صداقت کودکی ام هستم که در گردش روزگار و گذر عمر گم شد. ه.ش. ۱۳۹۳ دی ۲۹, دوشنبه. هفته اول کتاب دموکراسی یا دموقراضه را خواندم، حال و روزگار سرزمین ما و خیلیهای دیگر است! حرف حق تلخ است و این تلخی کتاب را برای چهار سال در توقیف نگه داشت و بعید نیست که باز هم توقیف شود. کتابی که اول این هفته شروع به خواندنش کردم ذوب شده عباس معروفی بود، سه چهار صفحه اول نفسم را برید. داستان یک نویسنده زندانی است به نام اسفاری و بازجویی و اینها. بعضی جاهاش واقعن بدنم آدم از خوندنش درد میگیره. دایی مادرم ...