rahimmohseni.blogfa.com
طعم تلخ قهوه
http://www.rahimmohseni.blogfa.com/9106.aspx
سه نیمکت کنارهم ،مردانی که آرام و ساکن نگاهشان را به دریاچه پارک دوخته اند با بازی مرغابی ها. سرگرمند و گاهی یکی چیزی می گوید و همگی می خندد .من تنها هفت سال دارم و با توپ قرمزم بازی. امروز من هیجده سال دارم و با دختری که لحظه ای قبل آشنا شدم روی نیمکتی نشسته ایم. درست دست راست ما روی سه نیمکت که روبروی هم قرار دارند مردان نشسته اند و انگار با مرغابی ها وقت می گذرانند،. صدایشان ناواضح است اما گاهی می خندد و دوباره به دریاچه نگاه می کنند. دریاچه همه افق نگاه مرداست. دنیای من بی تو. محمد طاهر آن شب تاریک ه...
rahimmohseni.blogfa.com
طعم تلخ قهوه - دو سر سود
http://www.rahimmohseni.blogfa.com/post-118.aspx
وکیل پول ها رو با دقت می شمرد در آن جمع سه نفره تنها او بود که منفعت مادی میبرد. صدهزار تا درسته،لطفا مدارک رو امضا کنید. زن و مرد شروع به خواندن و امضای اوراق کردندو گاهی نیز زیر چشمی نگاهی بهم می کردند. خب هر دو شما آزادید و به حقوقتون رسیدید،خانم این مدارک اقامت و دفاتر حساب بانک و اوراق هویت جدید. و آقا این ها گواهی فوت همسرتون در مسافرت اروپا و تاییدیه های دولتی از گورستان دولتی. زن و مرد نگاه آخرشان در هم گره خورد و زن گفت :نمی خواستم دیگه یه عمرباز دروغ بگم. قهوه ات را سر بکش. دنیای من بی تو.
rahimmohseni.blogfa.com
طعم تلخ قهوه - دنیای من بی تو
http://www.rahimmohseni.blogfa.com/post-119.aspx
دنیای من بی تو. صدای خمپاره ها سکوت نیمه شب را می شکست و حلیمه را که با چشمان باز بالای سر بچه نشسته است هر بار. تکانی می دهد . در این فضای ترس و دلهره او تنها حامی دو کودکش است.دخترش عطیه شش سال دارد. وهرگز محمد طاهر ،پدرش را ندیده است ،یوسف اما هفت سال داشت. محمد طاهر آن شب تاریک هفت سال پیش رفت و دیگر برنگشت ، زن با همه سختی ها بچه ها را بزرگ. کرده بود. همه کاری کرده بود از کلفتی تا رختشویی گرفته تا کارگر ساختمونی! و در این تاریکی مطلق حال با کودکانش با وحشت دست به گریبان بود . شوهرش رفت و برنگشت .
rahimmohseni.blogfa.com
طعم تلخ قهوه
http://www.rahimmohseni.blogfa.com/9010.aspx
جو نگیرد شما را پلیز! امروزه اطلاعات نقش پر رنگی در زندگی روزمره ما بازی می کند .همه ما سعی می کنیم با ابزاری. نظیر روزنامه وتلویزیون و در میان نسل جدید اینترنت بر دامنه اطلاعات خود بیافزایم و این باعث. دوری ما از مطالعه صحیح می شود .مردمانی با دانشی به بزرگی یک اقیانوس با عمق یک میلیمتر! این بیماری حتی در میان جامعه تحصیلکرده نیز ساری و جاری است . این فرهنگ باعث آن می شود که همه اقشار جامعه ما در همه امور صاحبنظر باشند .بقال محله یا. پن :ما بی سوات شما چرا دو تا کتاب درست و حسابی نمی خونی جیگرهان! پدر ه...
nafiseh121.blogfa.com
بی خداحافظی - 753-.......
http://nafiseh121.blogfa.com/post-783.aspx
تا آمدم که با تو خداحافظی کنم بغضم امان نداد و خدا.در گلوشکست. سالار عقیلی محبوبم داره میخونه.یادباد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد. هوا به حدی گرم شده که نگو، عصرها با خودم فکر میکنم تا فسقلک میاد ببرمش استخر.تا میرسه هوا ابری و باد میشه. سبزه امسالم شده درخت تا روز عید! احتمالن پست آخر سالم باشه، یکشنبه عیده اونم ساعت 6.45 دقیقه صبح. تو جمع بندی سال گذشته هم شکر خدا خوب بود. نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ اسفند۱۳۹۳ساعت ۱۱:۴۷ قبل از ظهر توسط مسافر. Design By : Night Skin. كه پشت پنجره آواز كيست مي آيد.
dokhtarema.blogspot.com
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا: September 2009
http://dokhtarema.blogspot.com/2009_09_01_archive.html
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا. ه.ش. ۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه. چقدر ناس شده این دخمل ما. مامانی دیگه حسابی مهارت پیدا کردی تو چرخیدن یعنی تا میزارمت رو زمین زود خودتو برمیگردونی رو سینه بعد شروع میکنی این طرف اون طرف نگاه میکنی।دیروزم یک اتفاق با مزه افتاد وباعث شد من وتو دوتایی بریم سر یک کلاسی. دیروز فرزانه دوست خانوادگیمون زنگ زد که آره یه کورشی هست که من اسمم نوشتم که برم اگر میخوای توهم بیا و این شد که دوتایی رفتیم سر کلاس وخیلیم خوش گذشت معلم حسابی از تو خوشش اومده بود. هیچ نظری موجود نیست:.
dokhtarema.blogspot.com
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا: سلام
http://dokhtarema.blogspot.com/2010/01/blog-post.html
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا. ه.ش. ۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه. سلام ما برگشتیم خسته و سرما خورده.با دو سفر پی در پی. شبم خودم دعوت کردم به یه غذای دریایی پر از میگو .بعد رفتیم تو اتاق که بخوابیم این روبینای شیطون بازیش گرفته بود از یه طرفم صدای موزیک میومد تو اتاق خلاصه دوباره مجبور شدم برگردم تو سالن .فرداشم چه صبحانه مفصلی خوردم تو کشتی وای خدا من عاشق صبحانه هتل و کشتی هستم .انقدر تنوع خوراکیها و مرباها و کالباسا ونونا و.زیاده که آدم گیج میشه چی بخورم . هیچ نظری موجود نیست:. اشتراک در: نظرات پیام (Atom).
dokhtarema.blogspot.com
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا
http://dokhtarema.blogspot.com/2010/01/blog-post_22.html
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا. ه.ش. ۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه. هیچ نظری موجود نیست:. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). من مرجانم مامان روبینای نازم اینجا دفتریه برای ثبت خاطراتم. مشاهده نمایه کامل من. Http:/ godgiven.persianblog.ir. Shereno.com Last Poem. آشیانه عشق من و آقای همسر. حكايتهاي شهربانو . وبلاگ زن متولد ماكو. ماجراهای دنی کوچولو ومامان رزی. نگاه دیگر به خود.
dokhtarema.blogspot.com
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا: سلام
http://dokhtarema.blogspot.com/2009/11/blog-post_11.html
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا. ه.ش. ۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه. آی خدا جون چه روزایی چرا انقدر تند میگذره این روزا از وقتی اومدم سوئد همین طوریه واقا برعکس ایران که انگار تو روزا کش جاسازی کردن.حالا. گل گلدون من شکسته در باد. تو بیا تا دلم نکرده فریاد. گل شب بو دیگه شب بو نمیده. کی گل شب بو رو از شاخه چیده. گوشهء آسمون پر رنگین گمون. من مثل تاریکی تو مثل مهتاب. اگه باد از سر زلف تو نگذره. من میرم گم میشم تو جنگل خواب. گل گلدون من ماه ایوون من. از تو تنها شدم چو ماهی از آب. گل هر آرزو رفته از رنگ و بو.
dokhtarema.blogspot.com
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا: October 2009
http://dokhtarema.blogspot.com/2009_10_01_archive.html
روبینا دختر عزیز دردونه مامان و بابا. ه.ش. ۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه. عسلم الان که اینارو مینویسم تو خوابیدی وساعت از 12 گذشته.بابایتم اومده خسته وکوفته رو مبل افتاده خوابیده. .از قبل از اینکه خدا تو رو به من بده با خودم عهد بستم که اگه خدا فرزندی بهم بده همه وجودش سرشار از شادی وعشق و خوشبختی کنم وهرگز از غصه هام ودرد دلهام براش چیزی نگم و میخوام سر این. عهدم بمونم تا روزی که زنده ام تلاشم میکنم تا تو همیشه شاد باشی. ه.ش. ۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه. بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم. شدم آن عاشق ديوانه كه بودم.
SOCIAL ENGAGEMENT