ghamnaktarinshab.blogfa.com
×××غمناک ترین شب××××××غمناک ترین شب××× -
http://ghamnaktarinshab.blogfa.com/
×××غمناک ترین شب××× -
http://ghamnaktarinshab.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
222
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.344 sec
SCORE
6.2
×××غمناک ترین شب××× | ghamnaktarinshab.blogfa.com Reviews
https://ghamnaktarinshab.blogfa.com
×××غمناک ترین شب××× -
ghamnaktarinshab.blogfa.com
×××غمناک ترین شب××× - پدرم روزت مبارک
http://www.ghamnaktarinshab.blogfa.com/post-190.aspx
و دوست عزیزم محمود. اولین سالیه که روز پدر. رو در کنار پدرشون نیستن. یواش تر خوشحالی کنید! شاید کسی پدر نداشته. با ارزش را به رخ نکشید! قدرشو بدونید.از کنارش بودن لذت ببرید. دستهاشو بو کنید ساعتها نگاش. پدر هدیه نمیخواهد پدر خودش هدیه اس. خیلی ها حسرت دوباره شنیدن صدای پدرشونو. شاید کسی دلش برای پدرش. یکشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ 0:22. مجتبی دولت آبادي -. ای عکس نشان روی ماهی بودی. برتازه جوانی ام گواهی بودی. گر پیر شوم ،ولی جوانی تو هنوز. حقا که رفیق نیمه راهی بودی. کلیه ی متن ها کپی هستن و دست. شبی می ک...
×××غمناک ترین شب××× - شعری از شاعر محبوبم موسوی....
http://www.ghamnaktarinshab.blogfa.com/post-189.aspx
شعری از شاعر محبوبم موسوی. نگاه می کنم از غم به غم که بیشتر. به خیسی چمدانی که عازم سفر است. من از نگاه کلاغی. که سرنوشت درختان باغمان تبر است. به هر رگی که زدی و زدم به حس جنون. به بچ ه ای که توام! در میان جاری خون. به آخرین فریادی که توی حنجره است. صدای پای تگرگی که پشت پنجره است. به خواب رفتن تو روی تخت یک نفره. به خوردن دمپایی بر آخرین حشره. به هرگزت که سؤالی شد و نوشت: کدام؟ به دست های تو در آخرین تشن ج. به گریه کردن یک مرد آنور گوشی. به شعر خواندن تا صبح بی هماغوشی. به بوسه های تو در خواب احتمالی من.
×××غمناک ترین شب××× -
http://www.ghamnaktarinshab.blogfa.com/post-182.aspx
در خیالات خودم در زیر بارانی. می رسم با تو به خانه از خیابانی که نیست. می نشینی رو به رویم. چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست. باز میخندی و می پرسی که حالت بهتر است؟ باز میخندم که خیلی ، گرچه می دانی. شعر میخوانم برایت واژه. ها گل میکنند ،. یاس و مریم می گذرام توی گلدانی که نیست. چشم میدوزم به چشمت. می شود آیا کمی. دستهایم را بگیری بین دستانی که نیست؟ وقت رفتن می شود با بغض. پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست. می روی و خانه لبریز از نبودت میشود. باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست. من هنوز می ترسم.
×××غمناک ترین شب××× -
http://www.ghamnaktarinshab.blogfa.com/post-181.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. که میمیرم ز بی آبی. ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم. من خدا نیستم بگویم: صد بار اگر توبه شکستی. آنکه رفت به حرمت. انچه با خود برد. پنجشنبه دهم مهر ۱۳۹۳ 13:30. مجتبی دولت آبادي -. ای عکس نشان روی ماهی بودی. برتازه جوانی ام گواهی بودی. گر پیر شوم ،ولی جوانی تو هنوز. حقا که رفیق نیمه راهی بودی. و قاف حرفه آخر عشق است آنجا که نام کوچک من با آن آغاز میشود. کلیه ی متن ها کپی هستن و دست. نوشته های خودمو لا به لای اینا. انتهای صفحه play کنید. برای مشاهده ی مطالب. اين دنيا هيچگاه زيبا نخواهد.
×××غمناک ترین شب××× - متن آهنگ محمد ياوري
http://www.ghamnaktarinshab.blogfa.com/post-155.aspx
متن آهنگ محمد ياوري. تو كوچه ها هميشه حيرونم. آهاي خدا حسابي داغونم. يه عمريه با غصه. نميدونم كجا دارم ميرم. ميون اين شهر غم. خوب ميدونم يه گوشه. زير پل و خرابس. ديگه برام نمونده يه همنفس. يكي بياد دست منو. از ميون اين قفس. پنجشنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۲ 17:14. مجتبی دولت آبادي -. ای عکس نشان روی ماهی بودی. برتازه جوانی ام گواهی بودی. گر پیر شوم ،ولی جوانی تو هنوز. حقا که رفیق نیمه راهی بودی. و قاف حرفه آخر عشق است آنجا که نام کوچک من با آن آغاز میشود. کلیه ی متن ها کپی هستن و دست. انتهای صفحه play کنید.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
♥♥ミ♥ ミLove storyミ♥ ミ♥♥ -
http://www.magiau.blogfa.com/post/130
ミ ミLove storyミ ミ. کم کم یاد خواهی گرفت. تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست. و زنجیر کردن یک روح را. اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر. و یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستند. و هدیه ها، معنی عهد و پیمان نمیدهند. کم کم یاد میگیری. که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری. باید باغ خودت را پرورش دهی به جای اینکه. منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد. یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی. یاد می گیری که. تاريخ دوشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 10:37 نويسنده magi.f. توبه می کنم و قول می دهم. عاشقانه ها...
مشکی
http://vgk.blogfa.com/8901.aspx
دوست دارم اولین پست امسالم اینجوری شروع بشه. منت به سرم نیست به جز منت مولا. مددی سرور من حضرت والا. نشود سایه ی تو کم ز سر من. نظری کن به دل در به در من. به گدایت بکن از لطف نگاهی. یک عمر پریشانی و از چاله به چاهی. جامی که ز دست تو گرفتم ، شرفم داد. یک دست می و دست دگر تار و دفم داد. دل مست و زمین مست و زمان مست ز جامت. عالم همگی شیفته ی عشق و مرامت. یک تار ز مویت ندهم ملک دو عالم. درویشم و این بس که به نام تو ببالم. نای و نی و دف ذکر. نام به گیتیش نماند. در مسلک ما شرب مدام است طریقت. از کیمیا تا ریمیا.
مشکی
http://vgk.blogfa.com/8907.aspx
شهادت امام جعفر صادق پیشوای مذهب جعفری بر شیعیان تسلیت باد. يه مدينه يه بقيعه ،يه امامي كه حرم نداره ،. سينه زنها كسي نيست تا روي قبرش يه دونه شمع بزاره. امون اي دل ، امون اي دل امون از غريبي ، امون اي دل . دل بي تاب ديگه شد آب كه تو آفتاب نه سايبوني داره. نوشته شده در یکشنبه 1389/07/11. ساعت 19:50 توسط دلداه علی. آنان که علی (ع) خدای خود پندارند کفرش به کنار عجب خدایی دارند. از کیمیا تا ریمیا. منم آن دختر اریایی. لحظه های تکرار نشدنی. گاهی برای بودن باید رفت. نه به ابی ها دل خواهم بست نه به دریا.
مشکی
http://vgk.blogfa.com/8909.aspx
محرم ماه غم نیست ماه عشق است. عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد. کوشش کنیم حسین دل، به دست یزید نفس، تشنه لب شهید نشود . . . دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود. دل ها همه آماده ی پرواز شود. با بوی محرم الحرام تو حسین. ایام عزا و غصه آغاز شود. السلام علیک یا اباعبدالله. نوشته شده در دوشنبه 1389/09/15. ساعت 16:43 توسط دلداه علی. آنان که علی (ع) خدای خود پندارند کفرش به کنار عجب خدایی دارند. از کیمیا تا ریمیا. منم آن دختر اریایی. لحظه های تکرار نشدنی. گاهی برای بودن باید رفت. مشکی وب جدید خودم.
مشکی
http://vgk.blogfa.com/8812.aspx
سال 88 هم گذشت . تو این سال برای همه اتفاقهای متفاوتی افتاد برای منم همینطور. بد نیست یه دید کلی به وقایع امسال داشته باشم :. اتفاق های خوب :. قبولی خودم و دوستم مرتضی در کنکور کاردانی به کارشناسی. و برد شیرین تیم پیروزی ازاستقلال. اتفاق های بد :. مرگ پدر دوستم سالار که هنوزم باور کردنی نیست. مرگ هم ورزشی ما که اینم عجیب بود. از دست دادن یه دوست قدیمی که این باور نکردنی بود. تقارن روز تولد 22 سالگیم با روز میلاد امام هشتم در 8/8/88. امیدوارم سال89 برای همه سالی پر از اتفاق های خوب باشه . مطمئن باش و برو.
☼♥♥ رنگین کمان ♥♥☼ - تنهایی
http://www.parna96.blogfa.com/category/9
ن بض م ک ند می ز ن د. ق لب م تیر می ک ش د. دار م ص دآی خ رد ش د ن ا حسآسم رآ. لآ ب لآی چ رخ د ند ه هآی ز ند گی می ش ن و م. نوشته شده توسط ava در چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۰۲ و ساعت 20:20. نه مهربانم . . .نه عاشق! فراری از دختران آهن پرست و پسران مانكن پرست فقط برای خودم هستم . . .خوده خودم مال خودم . . صبورم و عجول! سنگين و سرگردان . . مغرور . . قانع . . با يک پيچيدگی ساده و مقداری بی حوصلگیه زياد! و برای تويی که چهره را می پرستی نه سيرت آدمی هيچ ندارم راهت را بگير و برو - - - -حوالی ما توقف ممنوع! اس ام اس یاب.
☼♥♥ رنگین کمان ♥♥☼ - بهترین ها.....
http://www.parna96.blogfa.com/category/2
به رابطه ي دو تا چشم دقت کردي؟ با هم باز ميشن - با هم بسته ميشن - با هم ميخندن - با هم گريه ميکنن - با هم ميچرخن . جالب اينجاس که هيچکدوم هم اون يکي رو نميبينه. حالا دقت کردي اين دو تا چشم فقط زماني که يه دختر جلوشون ظاهر ميشه يکيشون بسته ميشه و اون يکي باز ميمونه (چشمک) . نتيجه گيري اخلاقي : دختر حتي بهترين و محکم ترين روابط دوستي رو بهم ميزنه. موضوعات مرتبط: بهترین ها. نوشته شده توسط ava در چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۹/۰۸ و ساعت 17:6. می پسندم پاییز را. که معافم می کند از پنهان کردن دردی که در صدایم می پیچد.
ساسویه - دختر مراکشی
http://www.mahmodsasoye.blogfa.com/post-56.aspx
این خانواده دختر را نزد خود بردند و به او پارچهبافی یاد دادند. هیچ پاسخی نشنید. از روی ماسهها بلند شد و رو به شهر گرفت. افسانهای در چین حکایت میکرد که روزی یک زن خارجی پیدا خواهد شد که خیمهای برای امپراتور خواهد ساخت. نتیجه گیری با شما. نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۳ساعت 15:3 توسط محمود آهنج. و ما ایرانیان سه تن بودیم:. ماد در هکمتانه سکنی گزید. پارس به پرسپولیس رفت. و من در ساسویه(سبزوار). دلمان می خواهد با نسیم سحری. شاخه ای از گل یاس. بوته ای از گل مریم. بغلی از گل از گل سرخ. جز دلت که قطره...
یه پک صیگار!! - قصه من
http://www.azad-o-raha.blogfa.com/post/162
سیگارم را از پنجره تکان میدهم.دنیای شما زیر سیگاری ام است. پنجشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۱. برای عکس هایی که پاره کردم و سوزاندمشان. برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم. حتی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند و خیلی دیرشناختمشان! برای بی خیالی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش. خنده هایی که دارم فراموششان می کنم. و برای خودم که حالا دیگر خیلی عوض شده ام! این است قصه من! احساس بی خاصیت بودن میکنم. خدایا مارو بخاطر اونی که باید باشیمو نیستیم ببخش! حرف های یک مخ خالی. یه نخ سی گارلطفا.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
222
دلنوشته های یک پسر تنها
دلنوشته های یک پسر تنها. خستم از بازی هاے ناتمام این روزگار تلخ. بسم الله . . . باز برگشتم . . ! توی سه وقت دعا برآورده میشه:. وقت اذان.، وقتیکه بارون می باره ،.وقتیکه دلت میشکنه . من وقت اذان زیربارون برات دعا کردم که هیچوقت دلت نشکنه. پنجشنبه چهاردهم آذر 1392 20:31 saeeeed. در قلب ت و. محکومم به حبس ابد! به یکباره جا خوردم. زندان بان برسرم فریاد زد:. و صدای گامهای غریبه ای که به سلول من می آمد. پنجشنبه هشتم اسفند 1392 21:54 saeeeed. ام شده گرفتن فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری :. غم تمام می شود.
غمناک
اضافه به علاقمندی ها. ستاره کوچک شادی بیضایی. دفتر صد برگ-لیلا تقی زاده. عاشقانه هایم برای تو. بی سرزمین تر از باد. آدم و آدمک ها. از زبان دیگران-اسدالله امرایی. پناه- پناه فرهاد بهمن. سایت رسمی احمد شاملو. طلوعی دوباره در شبنم. نوشته ای از "شبنم طلوعی "دوست و استاد همیشگی. شبنم طلوعی تازگیها تئاتر "رویای طاهرگان خاموش "را روی صحنه داشته و در فیلم " زنان بدون مردان" ساخته "شیرین نشاط" نیز بازی کرده است. گاهی خیال میکنم بودنت را همین جا. برای شما هموطن مطبوعاتی. پيام هاي ديگران . چقدر جالب ترند . پیر زن د...
یک سبد غم...
آهسته راه بروید جاده لغزنده است .تمام نوشته ها با اشک هایم همراه است. نوشته شده در شنبه نهم فروردین 1393 ساعت 15:9 توسط آرزو. گرمای تنت ارزانیه همان لاشخورها . من سرمای تنهایی ام را به گرمای هوست ترجیح میدهم . نوشته شده در شنبه نهم فروردین 1393 ساعت 15:8 توسط آرزو. نوشته شده در پنجشنبه یکم اسفند 1392 ساعت 20:34 توسط آرزو. یه وقتایی یه کسایی رو تو زندگیمون راه میدیم. که ننه باباشون تو خونه به زور راشون میدادنوالا. شما داف این و اون باش. من ترجیح میدم پرنسس بابام بمونم. همینجا که اگر گم شوی. خوب نگاه کن .
غریبو بی کس
در مورد عشق واقعی. عیدا مباراکا * *! در این روز مرا سراپا به رحمت خود درپوشان و هم توفیق و حفظ از گناهان روزی. و دلم را از. تاریکی های شک آور و اوهام باطل پاک دار، ای خدای مهربان. نوشته شده در پنجشنبه یازدهم مهر 1387ساعت 18:5 توسط امیر. دیگه از بس که گناه می کنم روم نمیشه بیام پیشت. سرمو بالا بگیرم تا یکم حرف بزنم. آدمی که کارنامه سیاهی داره واسش خیلی سخته تا بیاد پیشت. به هممون یه امیدی بده خدا جون/ / / / / / / /. ببخشین بعد از این همه مدت اومدم اپ کردم! کسی را که دوست داری آزادش بگذار. و بگذار ببارند ل...
غمناک
درد تنهایی و نا امیدی(ریحانه). من خدارو دارم(دختر باران). تسلیت قلب صبورم (diana). رویای روی تپه (محیا خانوم). هرچه میخواهد دل تنگت بگو. به تو هم ميگن رفيق؟ این جا همه جوره است. بیا میخانه بر پا کن ، دل پیمانه اش با من. حدیث هجر یاران را ، به نجوا گفتنش با من. گذشت ایام بی حاصل ، نشد وصل توام ممکن. به دنیا گوشه چشمی کن ، معاد و جنتش با من. نگاهی را که می جستم، چو نور از دیده بیرون است. تو پیراهن مهیا کن ، فروغ دیده اش با من. ز فرط عقل و هوشیاری ، نشد سرمستی ام حاصل. بیاور باده ی وصلت ، جواب مستی اش با من.
×××غمناک ترین شب×××
نامم را به خاطر ندارم. و نمیدانم لب که باز کنم. به کدام زبان سخن. به کدام زبان دعا خواهم خواند،. به کدام زبان دشنام خواهم داد. که به خاطر نمیآورد. رنگ چشمان مادرم را به یاد ندارم. و نمیدانم که پدر. پیپ میکشید، یا سیگار؟ من در تابستان به دنیا آمدم. در سال هزار و سیصد و پنجاه و چهار،. یا پنجاه و چهار هزار و سیصد و یک؟ به اتوبوسی قراضه میمانم. که چهرهی یکی از مسافرانش را حتا. تو را اما به خاطر میآورم. در دیدار نخستمان چه رنگی داشت. و یشم ناخن کدام انگشتت را. در اضطراب آمدن جویده. به حافظه دارم هنوز. به اتوب...
عبور از شب
ﮔﺎﻫﯽ ﮐﻠﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﺍﺭﺩ ،. ﺩﻧﺒﺎﻝ ﯾﮏ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﯿﮕﺮﺩﺩ ، ﮐﻪ ﺑﻤﺎﻧﺪ. تاريخ شنبه نهم شهریور 1392ساعت 1:27 نويسنده غزال. می خندم تا خندیدن یادم نرود! خدا را چه دیدی؟ شاید روزی واقعا خندیدم . تاريخ شنبه نهم شهریور 1392ساعت 1:26 نويسنده غزال. کاش این متنو با تمام وجودتون. قرار نبوده تا نم باران زد، دست. پاچه شویم و زود چتری از جنس. پلاستیک روی سر بگیریم مبادا. مثل کلوخ آب شویم. قرار نبوده این. قدر دور شویم و مصنوعی. ناخن های مصنوعی، دندان های. مصنوعی، خنده های مصنوعی،. آوازهای مصنوعی، دغدغه های. آخ که با هیچ.
زیر فواره ی اسمت
زیر فواره ی اسمت. چه کنم شبا که سر صداها کم رنگ میشه بیشتر از روزا دلم برای تو تنگ میشه. شعر « آزار » اثر سیمین بهبهانی:. یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم. هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم. از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین. صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در کارش کنم. در پیش چشمش ساغری ، گیرم ز دست دلبری. از رشک آزارش دهم ، وز غصه بیمارش کنم. بندی به پایش افکنم ، گویم خداوندش منم. چون بنده در سودای زر ، کالای بازارش کنم. گوید میفزا قهر خود ، گویم بخواهم مهر خود. خوابی مبارک دیده ای ، ت...
نامــــــه هایی که به دستـــــت نرسیــد
نامه هایی که به دستت نرسید. سلام امسال آرام آرام تو راشناختم. امسال فهمیدم همیشه نگاهم کرده ای. همیشه دوستم داشته ای. همیشه عشق ورزیده ای. امسال فهمیدم تو نه تنهابرمن که برتمام خلایقت مهرورزیده ای. مهربان بی نظیرم زندگی را در سال جدید به نام پرعظمت خودت. و به نام علی و فاطمه ت آغاز کرده ام . بار الها یاری امان کن . یاری امان کن عاشق باشیم و عاشق بمیریم. یاری امان کن آلوده دنیا نباشیم و نباشیم. یاری امان کن چشم هایمان آنچه راکه باید ببیند و آنچه راکه نباید ، نه. اما پیوند بین من و قلمم پیوندی ناگسستنی ست .
غمنامه
دل از دنیا به یکباره بریدم. من از شبها به جز حسرت ندیدم. به خون دل صبوری کردم اما. تو را یک لحظه در خلوت ندیدم. به امیدی که یک دم با تو باشم. همه زجر دقایقها کشیدم. چه بیهوده شمردم لحظه ها را. امید از همدلیهایت بریدم. به من گفتی که تنهایت نذارم. من این حرف تو را با جان شنیدم. در این قول و قرار خود یکه ماندم. چه بی پروا به بالا پر کشیدم. حرف آخر: ما آدما هميشه صداهاي بلندو مي شنويم پررنگهارو مي بينيم و کارهاي سختو دوست داريم غافل از اينکه خوبها آسون ميان بي رنگ مي مونن و بي صدا مي رن. با اینکه جز تو کس ند...
غم نامه
میدانی تنهایی کجایش درد دارد! نوشته شده در جمعه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۲ساعت 22:4 توسط Arash. مثل مادر بی سوادی. دلش هوای بچه اش را کرده. بلد نیست شماره اش را بگیره. نوشته شده در یکشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۳ساعت 18:9 توسط Arash. دوست دارم در مورد همه چیز فکر کنم. درباره کلبه متروک وسط باغ. درباره رودی که تبدیل شده به یک جاده. درباره چوپانی که بره اش را وسط کوهها گم کرده. درباره ی حسرت پیرزن بیمار برای رفتن به امامزاده بالای تپه. که دوست دارد یک روز مرخصی با حقوق. و درباره خودم که چقدر بی فکرم. سیاه و پاره نکن؟
