girldrems.blogfa.com

sokottanhaee.blogfa.com

دوران تنهایی -

http://www.sokottanhaee.blogfa.com/post-41.aspx

تو شب های دلواپسی فکر نکنی که بی کسی. حتی تو اوج غربتم واسه خودم همه کسی. گر محبت ثمرش سوختن و ساختن است. یا به دنبال محبت سر خود باختن است. من به میدان رفاقت گذرم از سر خویش. تا بدانی که این حاصل دوست داشتن است. كاش مي شد در كنارت. عاشق و ديوانه بودن. با دل مست و خرابت. همدل وهم خانه بودن. كاش مي شد در خيالم. در دل شب مست بودن. چشم زيباي تو ديدن. كاش مي شد از نگاهت. پل به دنياي دلت زد. مست چشمان تو بود و. بوسه نا غافلت زد. برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست. گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست.

sokottanhaee.blogfa.com

دوران تنهایی -

http://www.sokottanhaee.blogfa.com/post-37.aspx

گفتمش : دل می خری؟ گفتمش : دل مال تو، تنها بخند! خنده کرد و دل زدستانم ربود. تا به خود باز آمدم او رفته بود. دل ز دستش روی خاک افتاده بود. جای بایش روی دل جا مانده بود . سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا برجاست. سلام بر روي ماه تو عزيز دل سلام از ماست. تو يك روياي كوتاهي دعاي هر سحر گاهي. شدم خواب عشقت چون مرا اينگونه ميخواهي. من ان خاموش خاموشم كه با شادي نمي جوشم. ندارم هيچ گناهي جز كه از تو چشم نمي پوشم. دو غم در شكل اوازي شكوه اوج پروازي. نداري هيچ گناهي جز كه بر من دل نمي بازي. دختری از جنس آسمان.

sokottanhaee.blogfa.com

دوران تنهایی -

http://www.sokottanhaee.blogfa.com/post-45.aspx

اگر دریای دل آبیست تویی فانوس زیبایش. اگر آیئنه یک دنیاست تویی مفهوم و معنایش. تو یعنی دسته ای گل را از آن سوی افق چیدن. تو یعنی پاکی باران تو یعنی لذت دیدن. تو یعنی یک شقایق را به یک پروانه بخشیدن. تو یعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن. تو یعنی یک کبوتر را زتنهایی رها کردن. خدای آسمان ها را به آرامی صدا کردن. تو یعنی روح باران را متین و ساده بوسیدن. و یا در پاسخ یک لطف به روی غنچه خندیدن. اگر چه دوری از اینجا تو یعنی اوج زیبایی. کنارم هستی و هر شب به خوابم باز می آیی. اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناکم.

sokottanhaee.blogfa.com

دوران تنهایی -

http://www.sokottanhaee.blogfa.com/post-30.aspx

بی نگاه عشق مجنون نيز ليلايي نداشت. بي مقدس مريمي دنيا مسيحايي نداشت. بي تو اي شوق غزلآلودهي شبهاي من. لحظهاي حتي دلم با من همآوايي نداشت. آنقدر خوبي كه در چشمان تو گم ميشوم. كاش چشمان تو هم اينقدر زيبايي نداشت! اين منم پنهانترين افسانهي شبهاي تو. آنكه در مهتاب باران شوق پيدايي نداشت. در گريز از خلوت شبهاي بيپايان خود. بي تو اما خواب چشمم هيچ لالايي نداشت. خواستم تا حرف خود را با غزل معنا كنم. زير باران نگاهت شعر معنايي نداشت. پشت درياها اگر هم بود شهري هاله بود. قايقي ميساختم آنجا كه دريايي نداشت.

winniethepooh.blogfa.com

!

http://www.winniethepooh.blogfa.com/8812.aspx

شاید این اخرین اپ 88 باشه! عجب رسمیه رسم زمونه! خونمون عیدا پر مهمونه. میرن مهمونا از اونا فقط. اشغال میوه به جا میمونه. کجا رفت اون موز؟ جعبه ی خالی شیرینی هنوز. گوشه ی طاقچه پیش گلدونه. عطرش پیچیده تو اشپزخونه. میرن مهمونا از اونا فقط. جعبه ی خالی به جا میمونه! لز بس خونه رو بهم میریزن. ادم مثل اسب تو گل میمونه! یکی نیست بگه خدا وکیلی. جای پوست پسته توی قندونه؟ قند نصفه ی عمو جون هنوز. خیس و لهیده توی فنجونه! حالا خداییش قندش مهم نیست. کنار اون قتد نصف دندونه! میرن مهمونا از اونا فقط. پنجشنبه بیست و هف...

winniethepooh.blogfa.com

!

http://www.winniethepooh.blogfa.com/8903.aspx

چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند وعلت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند. آنها به استاد گفتند:. استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد امتحان بدهند. سپس ورقه را برگرداندند تا به سوالی که 95 نمره داشت پاسخ بدهند.

winniethepooh.blogfa.com

! - موضوع نداره!

http://www.winniethepooh.blogfa.com/post-107.aspx

دیشب داشتم فکر میکردم بزنگم؟ اخرشم زنگیدم و یک ساعت حرفیدم. میخوام گریه کنم.خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا. این تیکه بی ربط بود! حسش اومد گفتم بگم بهتره! اره داشتم میگفتم.باهاش حرف زدم وقتی باهاش حرف می زدم تو یه دنیای دیگه بودم. خیلی خوشحال بودم خیلی. یاد خاطرات قشنگمون افتادم یاد همه ی خاطرات قشنگم. وای چه روز قشنگی بود. یه احساس خیلی قشنگی داشتم که حاضر نبودم با تمام دنیا هم عوضش کنم! امروز با مامانم و دوستش رفتیم بیرون. 2 پاشدم و منتظر بودم مژده بزنگه که نزنگید.