golesharab.blogfa.com
گلهای صحراییگلهای صحرایی - حدیث دلتنگی
http://golesharab.blogfa.com/
گلهای صحرایی - حدیث دلتنگی
http://golesharab.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
1.2 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.219 sec
SCORE
6.2
گلهای صحرایی | golesharab.blogfa.com Reviews
https://golesharab.blogfa.com
گلهای صحرایی - حدیث دلتنگی
گلهای صحرایی - شانۀ شکسته
http://www.golesharab.blogfa.com/post-43.aspx
سرت را حتی از روی عشق. روی شانۀ من مگذار. که شانه ام شکسته است. دستانم را دردستانت مفشار. اگرچه از سر لطف. که انگشتانم خرد شده است. لبانم را با لذت مبوس. اما در این شب سیاه. میخواهم با لالائی تو بخوابم. و خواب آفتاب و آزادی را ببینم. نوشته شده در سه شنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 0:24 توسط سپیده. در کوچه باغ من. خسته از خواب خوشبختی خویش. سنگ صبور و گل یاس. توی این حوض پر از لای و لجن. قالب جدید وبلاگ پيجك دات نت. داستانک های شیشه ای. Design by : Pichak.Net.
گلهای صحرایی - رویای نیمه شب
http://www.golesharab.blogfa.com/post-50.aspx
از قاب آبگینۀ فردا. مهتاب بود و ندانم. که از چه روی. ز خاطرات شب ما. لب وانکرد و رفت. یک شب دیجور و. ز یک زن تنها. نوشته شده در سه شنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 23:15 توسط سپیده. در کوچه باغ من. خسته از خواب خوشبختی خویش. سنگ صبور و گل یاس. توی این حوض پر از لای و لجن. قالب جدید وبلاگ پيجك دات نت. داستانک های شیشه ای. Design by : Pichak.Net.
گلهای صحرایی
http://www.golesharab.blogfa.com/9302.aspx
توی این حوض پر از لای و لجن. توی این حوض پر از لای و لجن. تک درخت پیر در کنج حیاط. که هنوز یاد آن دورۀ خوش. توی ذهنش باقی است. کمرش خم شده از غصۀ ما. ایستاده است تلمبۀ دستی. همچنان بر لب حوض. رنگ و رو رفته و بیکار اما. چاه هم آب ندارد، خشک است. بوی گند لجن حوض. در آن خانۀ زیبای قدیمی. که کنون ویران است. همه جا پر شده است. آب حوضی تو کجایی؟ دوستان تو کجایند کجا؟ نکند زیر سرش چیزی هست. که شما از جلوی پنجرۀ چشم خدا. آخرین بار که نان خشکی را. توی بن بست اقاقی دیدم. داشت به همسایۀ ما. گرد سفیدی می داد.
گلهای صحرایی - یلدا و سپیده
http://www.golesharab.blogfa.com/post-42.aspx
چون سایه ای به گوشۀ خلوت خزیده ام. از های و هوی عشق تو پا پس کشیده ام. از دشت بی گذشت تو ، از دام بام تو. من آهوی رمیده و مرغ پریده ام. صیاد بی ترحم و مجنون بی مرام. نشنیده ام به سان تو ، هرگز ندیده ام. نفرین به آن نگاه که دل را اسیر کرد. یا خنده ای که ،خواب گرفت از دو دیده ام. این گفته ات مدام که زیبا ترین زنی. زیباترین دروغ من از تو شنیده ام. آن لحظه های خوش که کنار تو می گذشت. دیر آشکار شد که به پوچی رسیده ام. یلدا شبی است تیره و در انتظار صبح. تا سر زند ز تیرگی شب سپیده ام. در کوچه باغ من.
گلهای صحرایی - دلم خوشست
http://www.golesharab.blogfa.com/post-41.aspx
دلم خوشست که گاهی تو را ز دور ببینم. به ظلمتی که در آنم عبور نور ببینم. به انتظار نشینم که ماه کی به درآید. در آفتاب جمالت شب حضور ببنم. چه می شود چو سحابی بر این کویر بباری. چه می شود به نگاهی سحر کنی شب تاری. چه می شود به کلامی نسیم مهر فرستی. که روی عاشق صادق ز غم گرفته غباری. جمال که داری شگفت نیست که مستی. که چون تو ،هیچ نزاید تمام عالم هستی. تو خود الهه حسنی که جلوه ، گر بنمایی. تمام خلق بیافتد به شرک ماه پرستی. چنین که خویش پرستی گمان برم که خدایی. خدای را ،تو کمی هم نگاه کن که کجایی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
یادداشت های یک پسر خل و چل - داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/1394/05/21/post-183/یادداشت-های-یک-پسر-خل-و-چل
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. چهارشنبه 21 مردادماه سال 1394. یادداشت های یک پسر خل و چل. تو قصه ها که خونده بودم یه عاشق. دیوانه به یک نظر دل و دین شو داده بود. به لیلی یا شیرین . به ریش هرچی مجنون. و فرهاد خندیده بودم که لابد از اول یه تخته. شون کم بوده. اینارو افسانه می دونستم و. مال عهد عتیق نه مال این دور و زمونه . باور کردنی نبود و نیست که منم با این همه. ادعای اراده و عقل تو همچین تله ای افتاده. باشم تو چی داشتی تو اون صورت معصوم. من که عددی نیستم.
داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/page/3
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. یکشنبه 11 بهمنماه سال 1394. ا ولین بار بود که مفخم رو این طور شاد و شنگول. و مشغول بگو و بخند با مهمونا می دیدم .مردی. جدی و متفکر که همیشه تو خودش بود و حتی گاهی. به نظر عبوس میومد. یه سالی می شد که از زندون. آزاد شده بود . به جرم فضولی! سه سالی اون تو. آب خنک خورده بود و حالا به نظر میومد حالش جا اومده. و کاملا ادب شده . برگشتم به خواهرم که کنارم نشسته. بود گفتم مهناز چه عجب اخلاق شوهرت از این رو به اون. فکر می کردم انگار اون...
داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/page/2
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. جمعه 21 اسفندماه سال 1394. داشت جوش میخورد که مادر افسانه پرسید. آقا فرشاد از نظر من یه مسئله باقی مونده که خوبه روشن. اونم دلیل جدایی شما از همسر قبلیتونه؟ فرشاد با کمی مکث جواب داد : والله زن بسازی نبود. می شه کمی بیشتر توضیح بدین. اون نجابتی که من انتظار داشتم نداشت. یعنی خدای ناکرده . البته نه اون طوری که فکر کردید. آخه از نظر من نجابت زن در اطاعت از شوهرشه. حتی اگر توسری بخوره باز هم باید مطیع باشه. معلوم شد ساناز و. خیری ...
پسران ایران خانم - داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/1394/05/15/post-178/پسران-ایران-خانم
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. پنجشنبه 15 مردادماه سال 1394. ایران خانم بی حال و نیمه بیهوش روی. یک تخت فکسنی قدیمی دراز کشیده بود. و دکتر بالای سرش مشغول معاینه بود. تنها دخترش ایراندخت گوشۀ اطاق ایستاده. بود و بی صدا اشک می ریخت . پسرای. ایران بیرون اطاق خونسرد و بی خیال با. هم پچ پچ می کردند . شاید برای تعیین. تکلیف خونۀ ویرانۀ مادرشون با هم قرار. و مدار می گذاشتن. موقعیت این زمین. جون می داد برای یه برج ده بیست طبقه. دکتر کارش رو تمام کرد و نسخه ای رو به.
برج العرب - داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/1394/05/17/post-180/برج-العرب
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. شنبه 17 مردادماه سال 1394. مهمونی کوچکی داده بودیم ولی وقتی. همه رفتن دیگه نای راه رفتن نداشتیم با این. وجود داشتیم ظرفا رو می شستیم. و خشک می کردیم که نسترن گفت میدونی. این مستاجر بالایی ما عروسی دخترش رو. گرفته .گفتم همونا که پارسال. خونۀ دکتر رو اجاره کردن؟ مقیم امریکا هستن و سالی یکی دو ماه. میان ایران. دکتر هم که رفته دوسال بمونه. امریکا تا بتومه اقامتش رو بگیره . گفتم زیاد تعجبی نداره ، بالاخره این چند صد. که شاید درآمد یک.
ترس ناشناخته - داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/1394/05/20/post-181/ترس-ناشناخته
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. سهشنبه 20 مردادماه سال 1394. نمی دونم چرا مادرم هوس کرده بود. چند روزی ازشهر خوش آب و هوای. خودمون بیرون بزنه و بیاد به این تهرون. تفتیده دیدن من . به هر حال خیلی. خوشحال شدم و فرصتی شد که شب. جمعه چند تا از فامیلای پایتخت نشین. رو برای شام دعوت کنم . در تدارک سور. و سات این مهمونی بودم که مادرم گفت:. فرشته ، از این عکس بهتر نداشتی از من. بذاری تو هال جلو چشم مردم . با تعجب. گفتم مامان این عکس رو ایام عید که. آرایش تنها گذاشت .
داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/1394/01
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. شنبه 1 فروردینماه سال 1394. یک سال دیگر - زندگی در دو پرده. زندگی در دو پرده. یک سال دیگر هم گذشت .یک سال پیرتر شدم .یک سال تنهاتر،. یک سال نا امیدتر و دورتر از همۀ آرزوهایی که در جوانی به. دنبالش بودم و نمی دانستم این قدر دست نیافتنی هستند . وقتی جوان بودم و توانمند ، کمبود تجربه بهانه ناکامیابی ها. بود وحالا که کوله باری از شکست ها را به عنوان تجربه بدوش. می کشم ، خدایا چقدر احساس ضعف می کنم! داستان های خیلی خیلی کوتاه.
داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/page/4
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. چهارشنبه 9 دیماه سال 1394. چراغ عمر زری هم داشت خاموش می شد .همین یک ساعت. پیش دکتر پس از معاینه، سری به علامت تاسف تکان داد و. بیرون رفت .پرستار هم تیر خلاص را زد و گفت می خواهید. برایتان یک قرآن بیاورم بالای سرش بخوانید . قرآن را باز کردم و از اول سورۀ الرحمن شروع کردم زمزمه. کردن یکی دو آیه بیشتر نخوانده بودم که رفتم تو فکر قدیما . خونۀ ما تو خیابون نایب السلطنه اوائل کوچۀ دردار بود . با. تو این فکرا بودم که دستی به شونه ام ...
داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/1394/05
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. شنبه 31 مردادماه سال 1394. ببینید و عبرت بگیرید. می خواستی قبل از پریدن چشمات رو باز کنی. عاشق هم خوبه حواسش به پشت سرش باشه. سهشنبه 27 مردادماه سال 1394. همین جمعه پیش بود که رفتم آسایشگاه سالمندان. خیلی تکیده شده و انگار نور. زندگی از چشماش رفته بود و بوی. گویی صبرش از یک عمر ناکامی و تنهایی به سر. آمده بود و موقع خداحافطی چند بار تاکید کرد که. کن خدا من رو از این عذاب زندگی. هرچه زودتر خلاص کنه . در میات سالی توی مسجد با.
داستانک های شیشه ای
http://www.ozzal.blogsky.com/page/5
داستانک های شیشه ای. داستان کوتاه و شعر و .و مهربانان ،نقد و نظر فراموش نشود. جمعه 29 آبانماه سال 1394. وقتی پرسیدند دراین لحظات آخر اگر خواسته ای یا حرفی دارد. فقط مهلتی خواست تا در چشم های ما نگاه و برایمان دعا کند. وقتی چشم به چشم من که روبرویش ایستاده بودم دوخت. من در آن چشم های درشت افسون کننده بر خلاف اتنظار. اثری از ترس و التماس ندیدم ، هر چه بود امید و عشق. بود که در دریای آبی دیدگانش موج می زد. وقتی دستور. دادم کیسۀ سیاه را روی سرش بکشند و کار را تمام کنند. اعتراف کردم و الآن. و امیدوارم خدا توب...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
با احساس ترین آدم ها
با احساس ترین آدم ها. با احساس ترین آدم ها. تاريخ : سه شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۵ 18:13 نویسنده : ساسان حبیبی. تاريخ : سه شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۵ 17:30 نویسنده : ساسان حبیبی. افسوس كه نامه جواني طي شد. و آن تازه بهار زندگاني دي شد. وآن مرغطرب كه نام او بود شباب. فرياد ندانم كي آمدوكي شد. تاريخ : پنجشنبه هفدهم تیر ۱۳۹۵ 14:46 نویسنده : ساسان حبیبی. آهنگ روزای سخت مرتضی پاشایی خیلی معرکه س خیلی شاد هستش و خیلی با معنی که البته مرتضی اون رو داخل روزای سخت زندگی خودش هم تنظیم کرد واقعا دستش درد نکنه عالی بود.
××× تنهایی قسمت منه ×××
لعنت به اون کسی که عاشقم کرد . سلام منیم یولداشیم.خوبی؟ شنبه دهم آبان 1393 ] [ 15:26 ] [ لیلای مشرق زمین ] . نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید . معشوقه اش از درخت متنفر نبود. و در دفتر خاطراتش نمی نوشت :. اشک های من هم / به زمین می افتاد. اما تو سیب را ترجیح دادی .". دوشنبه شانزدهم تیر 1393 ] [ 20:37 ] [ لیلای مشرق زمین ] . ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻤﯿﺸﻪ. سه شنبه دهم تیر 1393 ] [ 0:17 ] [ لیلای مشرق زمین ] . امشب میزنم به سلامتی اون لامصبی که از زندگیم رفت اما هنوز از این دل لعنتی نرفته. برآے فرآموش کردن ت ،. مفهوم د...
شاد باش واسه همیشه
من می توانم چون ذره ای از قدرت بی همتایت در من خلاصه شده! همان یک ذره کافی است! یه دختر شیطون و شاد. یه جایی زیر آسمون آبی خدا کنار شما یه روز روزگاری به کلش می زنه که یه خونه مجازی بسازه. تا دلنوشته هاشو شادییاشو غصه هاشو دلتنگیاشو خالی کنه توش تا سبک بشه تا بتونه بپره مثل پرنده ها . این دختر شیطون و شاد هدفش از وب زدن زیاد شدن نظرات و خواننده های بی احساس نبوده بلکه پیدا کردن دو تا رفیق خوب و مهربون بوده درست مثه تو. آره خود تو . به خونه مجازییم خوش اومدی. امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم . محیا یعنی...
گل شقایق من
نه شوق رفتن مانده است. نه ذوق ماندن در من است. موج هم دیگر نمی تازد به آب. ساحل و دریا دگر جذاب نیست. آن ندامت هم ندیم من شده. رو به حرمان پشت کردم برا مید. هیچ کس انگار نمی خواهد مرا. من به تنهایی گرفتار شده ام. نوشته شده در جمعه 8 دی1391ساعت 8:40 توسط غدیر خسروی زاده. دریای دلم چه طوفانیست. واژه ای نمیبابم برای بیان احساسم. موج تا موج اشک میریزم. که غرقه گشته ام در اقیانوس غم خویش. نوشته شده در چهارشنبه 28 تیر1391ساعت 23:36 توسط غدیر خسروی زاده. تنها تو را دوست می دارم. براي برفي که آب ميشود دوست ميدارم.
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
گلهای صحرایی
از قاب آبگینۀ فردا. مهتاب بود و ندانم. که از چه روی. ز خاطرات شب ما. لب وانکرد و رفت. یک شب دیجور و. ز یک زن تنها. نوشته شده در سه شنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 23:15 توسط سپیده. در کوچه باغ من. در کوچه باغ شعر من ای جان ، بیا بخوان. با بوی یاس و عطر گریبان بیا بخوان. آواز کوچه باغی زیبای خویش را. کن پیشکش به ساحت بستان، بیا بخوان. وقتی که از کنار چپرها گذر کنی. یادی کن از سپیده به زندان ، بیا بخوان. چون شاخه های بید و صنوبر به دست باد. یا برگ و سبزه در کف باران ، بیا بخوان. پا جای پای خسته ما گر گذاشتی.
Goleshargh.info
Goleshargh.net
Goleshargh.org
معجزه من
دخترکم این وبلاگ برای توست برای نوشتن روزمرگیها که هر بار و بارها بخوانی و از آن خسته نشوی که به یادشان باشی و روزی از این حرکت به جلو به خود ببالی. نوشته شده در دوشنبه یکم خرداد 1391ساعت 12:45 توسط لیلا. میان همهمه برگهای پاییزی. فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی. پر از خش و خش آرزوهای قشنگ. نوشته شده در جمعه بیست و نهم آذر 1392ساعت 21:35 توسط لیلا. نوشته شده در سه شنبه نوزدهم آذر 1392ساعت 8:45 توسط لیلا. پاییز یا زمستان چه تفاوتی دارد؟ نوشته شده در یکشنبه سوم آذر 1392ساعت 8:55 توسط لیلا. به هزار زبان .
گل شکسته
تنهاوبلاگ رسمي زهرا اميدي شاعروترانه سرا. تقدیم به تمامی پروانه صفت های اهل دل. کفشای بندی باصدای ایمان پرگر اثر زهراامیدی. نمی شه دل به هر کی بست. طراحی قالب وبلاگهای پارسی. براي تو مي نويسم. كسي بود صدازد سهراب. اينجا همه چي داريم. جاده هاي بي عبور. كلبه ي تنهايي من. مانده ام تنهابه جرم شيدايي. هرگزنمی شه فراموشت کرد. کلبه ی تنهایی من. شرکت آمارپژوهان جوان/حسن احمدی. تبادل لینک سه طرفه. جهانی شدن مجید خراطها. یک عمر گذر از تنهایی. جملات در هم بر هم عاشقانه /ادمین. دل نبند تنها بسوز. تنها رهات نمي كنم.