GOLSASARAY.PERSIANBLOG.IR

ariamaad.persianblog.ir

خواب ... - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/46

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - جمعه ۱٩ دی ۱۳٩۳. و آرام دریچه های شب را می بندم. که کودک جوانیم بی تابی نکند. و انتظارهای مردد چشمان فرتوتم. سراغ های وحشی تو را. وقتی که مست فریاد می زنی خوشبختی. از تکه های مدفون در حسرت و آرزویم. بیاد عزیزانم - شبی از شبهای خیالی زندگی. خلسه های نقره ای. جهان شگفت انگیز ادبیات.

ariamaad.persianblog.ir

پاییز - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/29

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - شنبه ٥ شهریور ۱۳٩٠. بوی پاییز بود که میرسید و مستم میکرد. گاهواری بود، به بادم میداد و غرقم میکرد. روی ایوان به تماشای کلاغ ها در رعد. ابر دلگیر هم صورتم را تر میکرد. باغچه کوچک خانه را ابر می شست. رنگ شب های من را از آن پاک می کرد. عطر کاسبرگ رزهای خواب بی گلبرگ. خلسه های نقره ای.

ariamaad.persianblog.ir

ترانه های مرگ.. - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/47

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - جمعه ۱٩ دی ۱۳٩۳. ابرها بر آسمان خانه. ابرها بر ایوان حیاط. کتری به روی آتش می جوشد. مادر، غذای شب را می پزد. با دندان به هم می تنیم! فرش ها قرمز می شوند. قطره ای بر فریادها نمی بارد. پنجره ای بر ناله ها باز نمی شود. نیمه جان بر زمین افتاده. انگشت من جویده و تکه. تابوت سازان در راهند.

ariamaad.persianblog.ir

مسافران عریان - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/38

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳٩۱. دست هایت را در دست هایم بگذار. به این حادثه های مکرر ازلی خیره نشو. به ترس هایی که نوید سقوط های خاموشند. و خواب های مردگان. اندیشه، کودک لنگ و خام ما است. و خیره نظر سپردن، هجوم فریب. با چشم هایت به من بگو. آیا با من از پل دره زندگی خواهی گذشت؟ به من قولی بده.

ariamaad.persianblog.ir

دی در بهار - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/33

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - شنبه ٢٢ بهمن ۱۳٩٠. اشک سپید دی ماه آرام بروی کرسی خاموش اتاقی بی سقف می بارید. کودکان ده کودکان شاد و شنگ در پی سگی، و اینجا در شهر نگاه پیرمرد شیک پوش خیره به شیروانی قدیمی خانه ای بود که زمانی کبوتران بر بامش صدایش می زدند. نبودی و آرام خفه می شدم. به هرچه واژه کمک در آن حالت بی...

ariamaad.persianblog.ir

عید شده باز... - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/45

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - جمعه ۱٩ دی ۱۳٩۳. عید شده باز . مرد کافر ایستاده به نماز. زن بدکاره مشغول دعاست. یک اباپوش ، زمزمه گوی. سر این گردنه هاست. خیره به لبهای من و تواست. چشم هرزه ی شومش. کور شده قلب سیاهش. عید شده باز . یکی در پی عیدی است. همه حسرت یک مرد. شب و سفره و یک نان. آویخته از چوبک تن سرخ. همان مس...

ariamaad.persianblog.ir

بمان - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/41

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳٩٢. مرا میان این همیشه بی ثمر. امیدهای خنده های خوش بمان. پشت پرده های باز. به رقص باد و آفتاب. درون خانه ای که با امید کاشته ام بمان. نرو ز دست های خالیم. که از تمام روح تو پ رم. بمان که این چروک های پر غبار. گلی شوند به روی صورتم. شراره ای ز شهوت و هوس. ز میل های...

ariamaad.persianblog.ir

مسافران عریان - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/44

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - جمعه ۱٩ دی ۱۳٩۳. دست هایت را در دست هایم بگذار. به این حادثه های مکرر ازلی خیره نشو. به ترس هایی که نوید سقوط های خاموشند. و خواب های مردگان. اندیشه کودک لنگ و خام ما است. و خیره نظر سپردن، هجوم فریب. با چشم هایت به من بگو. آیا با من از پل دره زندگی خواهی گذشت؟ قلبت را گره خواهی زد؟

ariamaad.persianblog.ir

یادت هست - خلسه های درد

http://ariamaad.persianblog.ir/post/43

می نویسم این پیچک های امروز زرد فردا سرخ و سبز را ، این دیوار نشینان مرزهای چرخ و آه و بخت را ، قصه های مانده جا بر گلوی خاکیان داده دل بر باد و سنگهای تلخ را . خلسه های درد ، پیشکش خاطره هامان و خاطره اش). نویسنده: ر.رها - جمعه ۱٩ دی ۱۳٩۳. با مرزهایم به دنیا آمده ام. با شرم و تاب و مهر. آن سبزه زارهای صبر و فسوس. که باد می رقصاندشان مست. و مترسک های خندان تجربه. از حریق پاییزی شان نمی کاست هیچ. آن دشت های روشن امید. پهناور بی کرانه درخش عشق. و بی ستاره آسمان هاشان سرب. که دست می گشودم برچینم. آتش و خنده...