gusheshenava.blogfa.com

nasime-eshg.blogfa.com

عاشقانه

http://www.nasime-eshg.blogfa.com/9207.aspx

به وبلاگ من خوش آمدید. آسمان بامن سرناسازگاری میکند. مرغ نا آرام روحم بی قراری می کند. گرچه می خندد لبانم،چشمهای خسته ام. درقراق چشم تو شب زنده داری می کند. بوته شعر مرا،آرامش شراب اشک تو. در بیابان دل من آبیاری می کند. در خزان هم یاد تو دل را بهاری می کند. میسرایم لحظه هایم را میان دفترم. یاد تو دستان من را باز یاری می کند. حس بودن را ز توآموختم.دلدار من. خاطرت جان مرا از غصه عاری می کند. نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۲ساعت 19:15 توسط علی اصغر رشتچی زاده. یقین کن نازنینم من گرفتار تو هستم.

nasime-eshg.blogfa.com

عاشقانه

http://www.nasime-eshg.blogfa.com/9202.aspx

به وبلاگ من خوش آمدید. تنها با توست که معنا می گیرم.وقتی دستانم را بین دستان تو می جویم و از خوشحالی خود را در. در نهایت عشق تو را می بینم که عاشقانه و با فراغ بال مرا فرامی خوانی. صدای تو و کلا م توست که قلب مرا صیقل می دهد و جلامی بخشد. وقتی که تو از عشق سخن. معنای آن را در چشمان من جستو جو می کنی اما براستی عشق را در چشمان تو باید یافت و من. تو آن را باور می کنم. ای سرود باور منم! با تو از تنهایی سخن نخواهم گفت. ای عاشقانه ترین باور! پر از حرفهای نگفته.گوش شنوایی هست؟ یکی یه دونه من. یه روز خوب میاد!

nasime-eshg.blogfa.com

عاشقانه

http://www.nasime-eshg.blogfa.com/9311.aspx

به وبلاگ من خوش آمدید. تو آن روياي شيريني که دارم آرزويت را. خيال با تو بودن را،خيالگفتگويت را. توآن خواب خوش شبهاي تنهايي. که در آرامش آن خواب ببويم عطر رو بويت را. تو يک تصوير کمگشته که هر لحظه تو را خواهم. کدامين روز شوي پيدا ببينم رنگ و بويت را. خوشا آن روز که تو باشي کنار من. دهي آرامش دل خسته آشفته خويت را. بيا رخصت بده پايان کابوس جدايي باش. بيا سامان بده اين عاشق سرگشته کويت را. نوشته شده در شنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 18:28 توسط علی اصغر رشتچی زاده. پر از حرفهای نگفته.گوش شنوایی هست؟ یکی یه دونه من.

sadegh-sh.blogfa.com

ارغوانی به رنگ عشق

http://www.sadegh-sh.blogfa.com/post-30.aspx

ارغوانی به رنگ عشق. نوشته هایی از صادق.ش. مهربان و دوست داشتنی بود. توبه ها شکسته می شد. شن های روان چشمانش. مرا در خود غرق می کرد. تنم را شعله ور می ساخت. چون لالایی بود، که احساسم را به خواب می برد. و موج خنده هایش. فرسایشی بود بر استقامت وجودم. خواب ها را ورق زدم. در قله ی کوهی ایستاده. که تمام دامنه اش پر شده ازعلف های حسرت با گیاه غریب تنهایی که کوه را فرا گرفته. نوشته شده توسط صادق.ش در دوشنبه ۲۱ شهریور۱۳۹۰ ساعت 12:8 موضوع لینک ثابت. میوه ی خشک حسرت. اهل ارامش و نور. اهل باران و غروب. تشنه و بی تابم.

sadegh-shamsaei.blogfa.com

ساده،اما صمیمی

http://www.sadegh-shamsaei.blogfa.com/9005.aspx

نوشته هایی از صادق.ش. چه زیبا بود دنیا. هیچ چیز خاکستری نبود،حتی خاکستر! هر کار می کردیم،بچگی بود و نیازی نبود دلیلی بیاوریم. چه راحت میشد عشق را به زبان آورد. محکومیتی در کار نبود. می شد عشق ورزید ،حتی بدون مرز! چقدر زیبا بود دوران کودکی. بزرگترین اشتباه را می شد ،با گریه شست. شیرین ترین چیز ،بستنی چوبی بود. و تلخترین اخم مادر. کاش میشد باز گشت. نوشته شده توسط صادق.ش در یکشنبه ۳۰ مرداد۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۲۱ بعد از ظهر موضوع لینک ثابت. ساده بود و از دیار عشق. کلامش همچون شبنم،که بر شاخ و برگ دل،می نشست. ساحل،پر...

missinglovebabak.mihanblog.com

MissingLove کامفیروز - قایقی خواهم ساخت !!!

http://missinglovebabak.mihanblog.com/post/253

وقتی پروانه ی عشق در تاری بیفتد که عنکبوتش سیر باشد.تازه قصه ی زندگی آغاز شده است. زیرا دیگر نمی تواند پرواز کند و نه بمیرد. سلام من بابک طاهری هستم. از اینکه به وبلاگ من سر زدید خیلی خوشحالم. تو این وبلاگ سعی کردم مطالب آموزنده و عاشقانه براتون بزارم. دوستان عزیز اگه مطلب باحال یا شعر عاشقونه دارید برام بفرستید. من سکوت ستارگان را دانسته ام. و سکوت دریا را. و سکوت شهر را. وقتی از خروش می افتد . و سکوت یک زن و مرد جوان را. و سکوتی را که تنها موسیقی می تواند برای آن کلام بیابد . حیوان زبان بسته در دشت.

sadegh-sh.blogfa.com

ارغوانی به رنگ عشق

http://www.sadegh-sh.blogfa.com/post-31.aspx

ارغوانی به رنگ عشق. نوشته هایی از صادق.ش. وقتی که پاتو گذاشتی، روی این زمین خاکی. تموم گل های عالم ،شدن از دست تو شاکی. خدا هم هواتو داشته،تو رو با گلا سرشته. با تو دنیای پر از درد،واسه من مثل بهشته. واسه من جشن تولد،یه بهونه بود همیشه،که رو هدیه بنویسم،دلم از تو دور نمیشه. همونی که دلیله خنده هامه. البته سی ام تولدشه.از امروز جشن هست تا سی ام. این کیک ها واسه تولدش گذاشتم. آهان راستی هدیه داشت یادم میرفت. اول یه دسته گل. خب بعد نوبت هدیه ها میرسه. به به چقد هدیه. خب بقیه دیگه به شما ربطی نداره . صدای آب...

vadabakhoshbakhty.blogfa.com

وداع با خوشبختي - تقديم به تو - قسمت هفدهم -جاده ای بسوی خوشبختی

http://www.vadabakhoshbakhty.blogfa.com/post-121.aspx

وداع با خوشبختي - تقديم به تو. قسمت هفدهم -جاده ای بسوی خوشبختی. امير بعد صحبت بابام اخلاقش 180 درجه چرخيد نميدونم چه اتفاقي افتاده بود هرچي اصرار كردم بگه قبول نكرد و گفت چيزي نيست .چند روزي شبا ميرفتيم بازديد از كارخونه من از هيچي سر در نميآوردم تا چه برسه كه مدير باشم . بابا من ميخوام مادرمو ببينم. دخترم بزار كمي حالش خوب بشه خودم ميآرم ميبيني اش . باشه ولي قول بده منو از حال مادرم بي خبر نزاريد. بعد تلفن بابام امير اومد اتاقم فقط يه سلام داد و يه پرونده انداخت روميزم و گفت :. هوا تاريك شد منم با راجا...