halaharch.blogfa.com

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-32.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. فرا رسيدن سال تحصيلي جديد را به همه دانش آموزان و دبيران گرامي تسليت عرض مي كنيم. به زانو دارم از ماتم همي سر. رسيده ماه شهريور به آخر. خدايا رسم دوران تو چون است؟ كه خردادت ز هر ماهي فزون است؟ ولي تا نوبت تعطيلي آمد. جهان را ناگهان تعجيلي آمد. تنم تا رخت مكتب را به در كرد. كمان تير ، سي تيرش هدر كرد. سپس مرداد شد وارد به ميدان. مثال ۳۱ سرباز گردان. ولي تا چشم را بر هم نهادم. ز گردانم جدا مانده فتادم. ز شهريور چه گويم؟

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-25.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. چوپونی مشغول چروندن گوسفندای خودش توی یه مزرعه دور افتاده بود. که یه دفعه سر و کله یه اتومبیل جدید کروکی از میون گرد و غبار جاده های خاکی پیدا شد. راننده اون اتومبیل که یه مرد جوون با کت و شلوار، کفش های چرمی، عینکRay-Banبود، سرش رو از پنجره اتومبیل بیرون آورد و پرسید: ( اگه من بهت بگم که دقیقا چند تا گوسفند داری، یکی از اون ها رو بهم می دی؟ مرد جوون با خنده گفت: ( آره، چرا که نه! چوپون گفت: ( تو یه مشاور هستی). چوپون ج...

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-22.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. روز ی روزگاری سنگ شکن فقیری بود که زیر آفتاب و باران ، روزگار را به خرد کردن سنگ های کنار جاده می گذروند.یه روز با خودش گفت: آه! اون وقت چیزی دید که هرگز به عمرش ندیده بود: خورشید رو! آهی کشید و گفت: آه! اگه می تونستم خورشید بشم ، دیگه این همه خدمتکار موی دماغم نبودن! نوشته شده در تاريخ ۱۳۹۰/۰۷/۰۳ توسط نگار. Weblog Themes By Blog Skin. اگر در گلبرگ دست هایت. از برای من مهربانی می آوردی. تا طراوت را در آن ها. واليبال اير...

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-26.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. رمضان ماه انساني زيستن! توی گردش ایام ، سال به سال به ماه های شریف و بزرگی بر می خوریم که می تونن کمک و یاری رسون بسیار مناسبی برای انسان شدن و انسانی زیستن ما باشن. گر چه تمام ایام گرانقدرن و تموم روزها محترمن اما از نگاه آگاهانه ماه های رجب، شعبان و خصوصا رمضان قطعات بی مثالی از بهشتن. بهشت رو توی رمضان می بخشن و بهشتی ها همه رمضانی هستن و رمضانی ها همه بهشتی. هنوز حرفام تموم نشده. این برنامه که واقعا دس مریزاد به کار...

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-27.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. دعواي من و فاطي. دوباره اومدم. بعد از يك سال و اندي. مي دونم. خودم مي دونم از دوباره اومدنم خيلي خوشحاليد . خواهش مي كنم من متعلق به همه شمام. راستش اين مدت اين كامپيوتر غراضه ديوونه ام كرده بود. خلاب شده بود نا جور. منم سليع بلدمش بيمارستان. خلاصه انگار خيلي دس كاريش كرده بودم. تا دو سه روز تو بيمارستان بستري بود. وقتي هم كه مرخص شد . امونش ندادم و سريع اومدم نت كه ببينم دوشتام اصلا يادي ازم كردن يانه؟ يه روز خوش نداشت...

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-37.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. شايد تو راه پيدا كردن خودم گم شده بودم.نمي دونستم چه جوري اين همه راهي رو كه اشتباه رفته. بودمبرگردم و دوباره از نو شروع كنم. اين وبم شده سنگ صبور من.هي بگذريم. ديروز روز عاشورا بود.من بازم عين هميشه حوصله بيرون زدنو نداشتم. چون تو همچين روزي اصلا. حال و روز خوبي ندارم. از بس كه دلم ميگيره. خلاصه مادر جان ياداوري كرد كه تو روز عاشورا بايد با يه حالت پريشان از خونه بيرون بزني. دونم چرا اومده بودن قسمت خانوما؟ كردم كه اما...

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-43.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. درست يه هفته از اول مهر گذشته بود و مادر دلسوز و مهربان من تمام مدرسه هاي شهر منو. چرخوند كه بالاخره يه مدرسه خوب پيدا كنه. آخرشم منو توي يه مدرسه غير انتفاعي ثبت نام كرد.منو از همه دوستام جدا كرد و برد پيش كسايي كه نمي شناختمشون. اسما فائزه و زهره. از بچه هاي اونجا خوشم نمي اومد.اصلااا. فائزه كه انگار از دماغ فيل افتاده بود. اسما كه هي به خودش مي رسيد. و به نظر من دختر خوبي نبوود. منم كه پايه همه اينا رفتم بينشون.

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-31.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. سلام بچه ها من اووووووووووووووووووومدم. اگه بدونيد چه خرابكاري كردم. ديروز خواهرم با دختر خاله جان رفته بودن بازار. يه چند روزي بود كه مي خواستيم منو مامان و آبجي بريم بازار ولي جور نمي شد. ديگه خواهرم با دختر خالم رفت منم بعد از ظهر گفتم ماماني بيا به خاطر اينكه حرصشونو در بياريم ما هم بريم بازار. ما هم رفتيم بازار تو مغازه خانوم حيدري يه دفعه همديگه رو ديديم خواهرم گفت: اي نامردا اينجا چيكار مي كنيد. البته نه با موتور.

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-29.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. دومين سفر مامانم براي عيادت خالم شروع شدم. مامانم رفت اصفهان و منو بابا اينا مونديم خونه. انگار اين 6 روز شد چند سال. مني كه به مامانم خيلي وابسته ام تو اين چند روز خيلي دلتنگ مامانم شدم. من نمي دونم چطوري مي خوام برم دانشگاه. خواهر بزرگم جاي مامان و گرفته بود. هر چند مامانم وظايف رو بين منو و اون تقصيم كرده بود ولي من دس به سياه و سفيد نزدم راسش و بخوايد دل و دماغ كار كردن و نداشتم. خلاصه بريم سر بحث خودمون. خدايا هيچو...

khaterateman-73.blogfa.com

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ

http://www.khaterateman-73.blogfa.com/post-46.aspx

ღஜღ دلنوشته های دل من ღஜღ. در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند. من فردا كنكور دارم! برام دعا مي كنيد؟ امسال اصلا درس نخوندم فقط بصورت آزمايشي دارم ميرم ولي بايد حداقل يه رتبه خوب بيارم. فائزه كنكورشو داده رشته اش رياضيه ديگه مطمئنم كه امسال قبول ميشه. معلومه كه ميشه چون تلاش كرده زحمت كشيده. منم درس ميگيرم كه بشينم درس بخونم واسه سال بعد با قدرت كه قبول بشم . بازم ازتون انتظار دارم برام دعا كنيد. بي خيال بودما با فائزه صحبت كردم استرس گرفتم . خدايا خودت به دادم برس. هفته دوم تیر ۱۳۹۱.