hamishedaghdaghe.blogfa.com

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - عاشق کشون

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/209

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شه. عکسایی که نگاه کردن به اونا،رویاهات رو خیس می کنه. بغضی که باهاش کلنجار میری تا یهو نشکنه. اس ام اس هایی که فرستاده نمی شه،نوشته هایی که ثبت موقت می شه. لحظه هایی که با خودت زمزمه می کنی. حتا دیگه اومدنت،بهم کمک نمی کنه ". ضمیرها را از من سوال نکن . اینجا فقط اول شخص مفرد مانده است! بقیه رفته اند . وبعد از اخرین دیدارمان. تو نیز یادش داری؟ چگونه خوبترین خاطره ها.

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - ...

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/208

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ פ בا قسمت בاشتنت را. شاید ڪسے تو را. בعا ڪرב ه بوב . . ! دلم یک نفر غریبه می خواهد . بیاید بنشیند فقط سکوت کند. من هی حرف بزنم. تا کمی کم شود از این همه بار . بعد بلند شود و برود. نه نصیحتی نه . انگار نه انگار . تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۷/۱۰ ساعت11:23 نويسنده معین. تلخ ترین خداحافظی عمرم. تنها خواسته ام این بود که نگاهم. و او هم بگوید. دیگر ارزش یک خداحافظی را هم. ماه ها گذشته است . یک فنجان قهوه به تلخی.

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - عشق و وابستگی

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/205

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ گفتی از یاد تو میرم، نه عزیزم مگه می شه؟ به جا چشمام قلبم اما پیش توست تا همیشه. فاصله بین من و تو، تا کجا دنباله داره. قسمت این بود که جدا بمونیم از هم، تا همیشه. روز موعود مطمئن باش، که زیاد هم دور نیست. من کنار تو و تو، مال منی تا همیشه. نمی دونم که کجا و با که هستی، نمی خوامم که بدونم. با تو من خونه ای ساختم، توی قلبم تاهمیشه. مگه تو نخواستی قول من و تو بمونه پابرجا. تلخ ترین خداحافظی عمرم. هفته ا...

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - ٠•●♥♥●•٠

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/200

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ وقتی پشتت حرف زیآده :. یآ آرزوشونه جآت باشن نمی تونن. می خوآن بآهآت بآشن و در حدت نیستن. اینجآش و گ وش. ب ر و با ع زیز ت. ל ه پیشونیґ خ ط ا فتآده ، ל ه موهآґ ڪґ پ شت. تآزه خوشگ ل ت ر ґ ش دم. چ ش ت د رآد : ). بایست و ت ماشا ک ن! ه مون ک س ی که ی روز ب رای. د ست ب ه د عا ب رداشته بود. ا مروز ب رای. ن ذر ک رد ه. باو ر ن ک رد نی ه! حس نبودنتآآآآ چقבر زیبآ بوב و از خوב م دریغ میڪ رد م. و او هم بگوید. هفته ...

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - عشقولانه

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/193

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ کسی که از طریق نمایش دادن اندام ها و ظاهر خود، پسری را به سوی خویش جلب. قطعا باید بداند کسی را شکار کرده است. که چیزی جز امیال حیوانی انسان نمی شناسد. گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت. شاید آمده اند ، تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند . . . سرفه هایم از قلیان نیست. مادری ناراحت کنار پسرش نشسته بود،. پسر به مادرش گفت :تو دومین زن زیبایی هستی که تو عمرم دیدم! مادر پرسید :پس اولی کیست؟ و او هم بگوید.

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - دوسـتَت دارَم

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/194

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ دوست ت دار م. با ت مام م داد ر نگے های د نیا. به ه ر ز بانی که ب دانے یا ن دانے. خالے ا ز ه ر ت شبیه و ا ستعاره و ایهام. ت نها یک ج مله ب رایت خواه م ن وشت. دوست ت دار م. خاص ت رین م خاط ب خاص د نیا. آنقدر مرا سرد کرد. از خودش . از عشق . که حالا به جای دلبستن ،. روی احساسم پا نگذارید . از ميان اين همه كلمه ناگريز چشمم. را گرفته است. . به حلقه اش نگاه کرد. به عکس دخترش که روی صفحه گوشی بود. هفته او ل ف...

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ -

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/81

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ حتما به وبلاگ اهنگام سر بزنید . . . Jamaran34.iran .sc. تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۶/۳۰ ساعت6:19 نويسنده معین. تلخ ترین خداحافظی عمرم. تنها خواسته ام این بود که نگاهم. و او هم بگوید. دیگر ارزش یک خداحافظی را هم. ماه ها گذشته است . م ن که دستانم را بارها ش سته ام! عطر د ستانت هنوز روی دست های سردم باقیست! یک فنجان قهوه به تلخی. و خوابی به آرامی یک. قفس مي شود تنم. تابوت ميشود ميان وسوسه ي. سياه ، و مي لرزد تنم.

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - زبون نفهم

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/197

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ با هم نقطه بازی میکنیم. زبان نفهم قلبم نمیفهمد قواعد بازی را. تمام خانه ها را با اسم تو پر میکند . تاريخ سه شنبه ۱۳۹۲/۰۵/۲۹ ساعت14:53 نويسنده معین. تلخ ترین خداحافظی عمرم. تنها خواسته ام این بود که نگاهم. و او هم بگوید. دیگر ارزش یک خداحافظی را هم. ماه ها گذشته است . م ن که دستانم را بارها ش سته ام! عطر د ستانت هنوز روی دست های سردم باقیست! یک فنجان قهوه به تلخی. و خوابی به آرامی یک. قفس مي شود تنم.

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - new sms

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/199

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف. لرزشی روی میز کنار تختم میفتد. از این صدا متنفر بودم اما. چشم هایم را میمالم. تا لود شود آرزو می کنم کاش تو باشی. سکوت می کنم ، آرزوی بی جایی بود! تاريخ یکشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۱۰ ساعت11:2 نويسنده معین. تلخ ترین خداحافظی عمرم. تنها خواسته ام این بود که نگاهم. و او هم بگوید. دیگر ارزش یک خداحافظی را هم. ماه ها گذشته است . م ن که دستانم را بارها ش سته ام! قفس مي شود تنم.

jamaran34.blogfa.com

◥کاش”احسـاس" هم قابلیت خود ارضایی داشت◤ - معنای واقعی خوشبختی

http://www.jamaran34.blogfa.com/post/204

کاش احساس هم قابلیت خود ارضایی داشت. و گاهي دلم به ضربان هاي قلبم شك ميكند كه آيا من بي تو هنوز زنده ام؟ دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد پسر قدبلند بود،. صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست. احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می. داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روزها، حتی یک. سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را. وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط میشد.