hamnafas37.blogfa.com
.. خودم .... خودم .. - در ابتدا تو بودی .. در انتها تو ماندی
http://hamnafas37.blogfa.com/
.. خودم .. - در ابتدا تو بودی .. در انتها تو ماندی
http://hamnafas37.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
1
SSL
EXTERNAL LINKS
41
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.75 sec
SCORE
6.2
.. خودم .. | hamnafas37.blogfa.com Reviews
https://hamnafas37.blogfa.com
.. خودم .. - در ابتدا تو بودی .. در انتها تو ماندی
hamnafas37.blogfa.com
BLOGFA
http://www.hamnafas37.blogfa.com/Profile
پروفایل مدیر این وبلاگ فعال نیست.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
1
.................
http://www.n-1992.blogfa.com/author/laeya
ا مش ب בخت رڪے مےمیر ב. روزانه های یک دختر. من از تنهایی میترسم. عاشقانه(اونایی که دل دارن بیان). تنهاتر از مترسک . . . Ä Vαmþïяê'š ê яêт. ღ رفیقم خداست ღ. د خ ی ت نهآ. عاشقانہ and عارفانہ (شادے). ღ ღ تبسم عشق ღ ღ.
................. -
http://www.n-1992.blogfa.com/post/15
مگر اشک چقدر وزن دارد. که با جاری شدنش. آنقدر سبک میشویم ؟ پنجشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۲ 2:50 خودم. ا مش ب בخت رڪے مےمیر ב. روزانه های یک دختر. من از تنهایی میترسم. عاشقانه(اونایی که دل دارن بیان). تنهاتر از مترسک . . . Ä Vαmþïяê'š ê яêт. ღ رفیقم خداست ღ. د خ ی ت نهآ. عاشقانہ and عارفانہ (شادے). ღ ღ تبسم عشق ღ ღ.
.................
http://www.n-1992.blogfa.com/1392/02
اگه باشنیدن صداش دلت لرزید. اگه با دیدن بدی هاش فرار نکردی موندی. اون شده ی همه ی دنیات . چهارشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۲ 17:40 خودم. آدمایی که ساکت سوار تاکسی میشن. تا مقصد از پنجره بیرون رو نگاه میکنن،. کرایه رو میدن و میرن. سر به سرشون نذارین. دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۲ 12:33 خودم. ا مش ب בخت رڪے مےمیر ב. روزانه های یک دختر. من از تنهایی میترسم. عاشقانه(اونایی که دل دارن بیان). تنهاتر از مترسک . . . Ä Vαmþïяê'š ê яêт. ღ رفیقم خداست ღ. د خ ی ت نهآ. عاشقانہ and عارفانہ (شادے). ღ ღ تبسم عشق ღ ღ.
кσℓвєує αѕнєqαηєнαує мαη -
http://www.mookhatabekhaas.blogfa.com/post/7
به وب نگین خوش اومدین.کلیک کنید. فرقی نمی کند.تو کافئین خالصی! حتی خیالت خواب را از سرم می پراند. پشت سرم حرف بود حدیث شد! سوره اش کنند به جعل! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل! قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی . کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم . اشکهایی را بریز که من ریختم . دردها و خوشیهای من را تجربه کن . سالهایی را بگذران که من گذراندم. روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم . دوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزن .
.................
http://www.n-1992.blogfa.com/1392/03
مگر اشک چقدر وزن دارد. که با جاری شدنش. آنقدر سبک میشویم ؟ پنجشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۲ 2:50 خودم. چند وقتیست هر چه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم . نگاهم اما . گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد . و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید. چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۲ 16:16 خودم. گاهی انقدر درگیر زندگی عادی و روزمرگی هاتی که دلت از خدا یه کمی هیجان میخواد. یه چیزی غیر از اینی که هست.یه چیزی ورای این زندگی نکبتی.یه موجود عزیز که فقط. گاهی تلخ میشی.ازش رد میشی.
................. -
http://www.n-1992.blogfa.com/post/7
داستان عشق غمگين ولي واقعي مريم و علي. شب عروسيه، آخره شبه ، خيلي سر و صدا هست. ميگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چي منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسيمه پشت در راه ميره داره از نگراني و ناراحتي ديوونه مي شه. مامان باباي دختره پشت در داد ميزنند: مريم ، دخترم ، در را باز کن. مريم جان سالمي؟ آخرش داماد طاقت نمياره با هر مصيبتي شده در رو مي شکنه ميرند تو. مريم ناز مامان بابا مثل يه عروسک زيبا کف اتاق خوابيده. لباس قشنگ عروسيش با خون يکي شده ، ولي رو لباش لبخنده! کاش بودي مي ديدي مريم...
кσℓвєує αѕнєqαηєнαує мαη -
http://www.mookhatabekhaas.blogfa.com/post/22
به وب نگین خوش اومدین.کلیک کنید. پ س می زنم لحظه هآ را. تآ برسم به ب لندای آغوش مردانه ا ت. که در آغوشم بگیری و م ن. دنیایم رآ ببازم در پ س عطر تنت! سه شنبه ۱۳۹۴/۰۵/۱۳ 10:52. پشت سرم حرف بود حدیث شد! سوره اش کنند به جعل! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل! قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی . کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم . اشکهایی را بریز که من ریختم . دردها و خوشیهای من را تجربه کن . سالهایی را بگذران که من گذراندم. ᓄ ᓘاطب ᓘ اص.
кσℓвєує αѕнєqαηєнαує мαη -
http://www.mookhatabekhaas.blogfa.com/post/19
به وب نگین خوش اومدین.کلیک کنید. به عشق تو صبح ها چشم باز میکنم. به عشق تو نفس میکشم. به عشق تو راه میروم. به عشق و با یاد تو شب ها به خواب میروم. به عشق تو زنده ام. بی تو و عشقت . سه شنبه ۱۳۹۴/۰۵/۱۳ 10:49. پشت سرم حرف بود حدیث شد! سوره اش کنند به جعل! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل! قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی . کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم . اشکهایی را بریز که من ریختم . دردها و خوشیهای من را تجربه کن . ᓄ ᓘاطب ᓘ اص.
кσℓвєує αѕнєqαηєнαує мαη -
http://www.mookhatabekhaas.blogfa.com/post/13
به وب نگین خوش اومدین.کلیک کنید. زندگی می کنم و برایش هم دلیل می آورم. پشت سرم حرف بود حدیث شد! سوره اش کنند به جعل! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل! قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی . کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم . اشکهایی را بریز که من ریختم . دردها و خوشیهای من را تجربه کن . سالهایی را بگذران که من گذراندم. روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم . دوباره و دوباره برپاخیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزن . عاشقانہ هاے ᓄهدے و ᓄهωا.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
41
هم نـــفس
هیچ کس تنهاییم راحس نکرد . . . تو مرا فریاد کن ای هم نفس. این منم آواره ی فریاد تو. این فضا با بوی تو آغشته است. آسمانم پر شده از یاد تو. کلبه ی عشق یه عاشق. دست نوشته های سام وساره. دختری که اسم نذاشت. گالری عکس مد پیکس. تاريخ : شنبه ۱۵ فروردین۱۳۹۴ نویسنده : هم نفس. چه جاي ماه ،. كه حتي شعاع فانوسي. درين سياهي جاويد كورسو نزند. به جز قدمهاي عابران ملول. سكوت مرتعش شهر را نمي شكند. به هيچ كوي و گذر. صداي خنده مستانه اي نمي پيچد. كجا رها كنم اين بار غم كه بر دوش است؟ چرا ميكده آفتاب خاموش است! گه جور ميشو...
همنفس لحظه ها
لحظه ها یت ابریست،دلتنگ شدی ببار. آفرین برآنهایی که مهم است برایشان انسان باشند. آدمهایی که بی منت خوبند ومهربان. آدمهایی که بی چشمداشت بزرگوارندوبخشنده. آدمهایی که بی غرور فریادمیزنند دوستت دارند. آدمهایی که بی وقفه نگران حال وجویای احوالت هستند. آدمهایی که بی خیال گذرنمیکنند از سیل جاری درچشمانت. آدمهایی که بی ریا دستانت را به گرمی میفشارند ولبخند برکنج لبانت مینشانند. آدمهایی که بی دریغ ومعصومانه تورا به خدا میسپارند ودلتنگ نبودنت میشوند. به اندازه تمام انسانیت که دروجود انسانی توست دوستت دارم ای انسان.
داستان کوتاه زندگی
ولادت حضرت معصومه مبارک. درسی درباره قضاوت و پیش داوری. یادداشت های وحید خزایی. چرک نویسهای یک آدم. باید این جام شکسته شود. سه شنبه نهم مهر 1392 ] [ 9:59 ] [ یاس ]. روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم را دوستانم را، مذهبم را زندگی ام را! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم : آیا می توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟ و جواب او مرا شگفت زده كرد. او گفت : آیادرخت سرخس و بامبو را می بینی؟ پاسخ دادم : بلی. از او پرسیدم : من چقدر قد می كشم. با این هیئت درب خانه آم...
*همنفس*
دوباره من دوباره تو. دوباره عشق دوباره ما. دو همنفس دو همزبون. دو همسفر دو هم صدا. تو ای پایان تنهایی پناه آخر من باش. تو این شب مرگی پاییز بهار باور من باش. بذار با مشرق چشمات شبم روشنترین باشه. می خوام آیینه خونه با چشمات همنشین باشه. دلم گرفت ای همنفس. پرم شکست تو این قفس. تو این غبار تو این سکوت. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۱ساعت 10:54 توسط ebrahim. سرگرمی ام شده گرفتن فال حافظ ،. و من خسته از جواب های تکراری. غم تمام می شود. مشکلات حل می شود. و دلم می گیرد ،. در غریب ترین شهر عالمم.
همنفس
لبت ورد جنون میخواند امشب. بسوزانی مرا آخر درین تب. چنان لب بر لب من میگذاری. که دنیایم شده از تو لبالب! چهارشنبه 30 مهر1393 ] [ 17:50 ] [ لیلی مجنون ] . تو فقط مال منی . من برایت جان دهم، ای جان من. بر نداری چشم از چشمان من. محکم محکم در آغوشت کشم. تو فقط مال منی، از آن من. پنجشنبه 17 مهر1393 ] [ 22:58 ] [ لیلی مجنون ] . دل بی تو درون سینه ام میگیرد. بی "شوک" نگاهت دل من میمیرد. لب بر لب من ، "تنفس مصنوعی". یک لحظه نباشی نفسم میگیرد. پنجشنبه 17 مهر1393 ] [ 20:30 ] [ لیلی مجنون ] . مرا میشناسی ای عشق.
.. خودم ..
در ابتدا تو بودی . در انتها تو ماندی. خاک تو سرت با این ادبیاتت. جرئت نداشتی اسمتو بنویسی سه نقطه؟ دوشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۴. حالم خوب نیست . چهارشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۴. با تو شاید . بی تو هرگز . جمعه دوم مرداد ۱۳۹۴. شنبه ششم تیر ۱۳۹۴. و دلتنگی هایم را گردن غروبش مي انداختم. چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴. و دلتنگی هایم را گردن غروبش مي انداختم. چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴. شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۴. پنجشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۴. به جون دوتامون ازت دلخورم . میدونه خدامون ازت دلخورم . باز هم دلتنگ توام .
ღ هم نفس❤ღ
ღ هم نفس ღ. دختر :ازت شکایت میکنم. پسر :هاها, چرا؟ دختر :توی دزد, قلب من رو دزدیدی. پسر :خوب تو هم فامیلی منو بدزد حسابمون صاف بشه. یکشنبه نوزدهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 18:19 ب ه قلم علی و یلدا. یکی بود یکی نابود. دلم سفر می خواهد . نه برای رسيدن به جایی . فقط دلتنگ رفتنم . از یکی بود و یکی نبود گذشت. سهم من همیشه این بود :. یکی بود یکی نابود. چهارشنبه سوم مهر ۱۳۹۲ ساعت 23:25 ب ه قلم علی و یلدا. فاصله ها که بین مابسیارند ، ازبودن ماکنار هم بیزارند ،. یک روز برای دیدنت می آیم ،. ام ا اگراین فاصله ها بگذارند.
××دختری از جنس یخ ××
دختری از جنس یخ. این منم که سرشارترین لحظه هایم را تو به من بخشیدی! و من چندی است بی آنکه بخواهم حتی می گریم! خواهم گفت: پاسخ هر پرسش مبهمی در چشمان روشن توست! همانها که مرا به آسمانها برد و پروازم آموخت! آری من همانم که دستان خسته ام در جستجوی دستانی گرم و صمیمی دستانی متصل به آرامشی ابدی با چشمانی بسته در کوره راهی پر از سنگلاخ ،نا گهان به دستان پرشورتو گره خورد. آری نا گهان.ناگهان."ناگهان چقدر زود دیر می شود". خوشالم که خوشبختی در کنار عشق جدید. درست مثل هوای بهار می مانی. درست مثل همین قطره های امروزی.
انتظار
من آدرس وبلاگ اون رو ندارم برات هم نمی تونم زنگ بزنم آدرس رو برام تو نظرات بنویس بازم ببخشید تازه شمارتو دیدم. نوشته شده در سه شنبه دهم خرداد ۱۳۹۰ساعت 21:28 توسط مینا. 20 ساله بودم که به مسافرت رفتم برای يه زندگي بهتر، اما راهم رو تو بيابون گم کردم و به شهری رسيدم که برای ورود صفي طولاني بود. بعد از 80 سال نوبت من شد! وقتي داخل شهر شدم ، ديدم که روی تابلوئي نوشته شده:. به شهر مردگان خوش آمديد. نوشته شده در پنجشنبه هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 0:41 توسط مینا. 5وارونه چه معنا دارد؟ خواهر کوچکم از من پرسيد. دارم ...
همنفس
آنچه مینویسیم احساس دو همنفس همسفر است که جایی جز اینجا برای نوشتن ندارند. تاریخ : یادداشت ثابت - پنج شنبه 93/12/15 7:35 صبح نویسنده : نظر. نوشته ی رمز دار]. تاریخ : شنبه 95/10/11 7:37 صبح نویسنده : نظر. نوشته ی رمز دار]. تاریخ : جمعه 95/10/10 3:10 عصر نویسنده : نظر. تاریخ : پنج شنبه 95/8/20 11:57 عصر نویسنده : نظر. جایت برایم خیلی خالیست.دلتنگت هستم. حالا دیگه شدی تکه ای از وجودم وقتی نیستی معلومه یه چیزی کم دارم. بودنت برای من یعنی گذر از مرز ناامیدی وباور شکست. نقیه سرکلاس وقتی از بچه ها پرسید میفهمید؟
دل نوشته
Http:/ uplod.ir/ke2q8xdg2syg/25.mp3.htm 8-. به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من. مهربانی را در نگاه کودکی دیدم که اب نباتش را به دریا انداخت تا اب شیرین شود. نوشته شده در جمعه دوم اسفند ۱۳۹۲ساعت 1:52 توسط یاسمین. یعنی اینکه خدا آنقدر عزیزت کنه. که تو مایه آرامش دیگری بشی. نوشته شده در جمعه دوم اسفند ۱۳۹۲ساعت 1:50 توسط یاسمین. پرواز را دوست دارم. وقتے از ارتفاعات لبانت. به عمق آغوشت سقوط میکنم. میدانستے پرواز را تو یادم دادے. بیا تا من بگردم. خدا خندید و گفت :.
