HANNIBAL1.BLOGFA.COM

rojan200.blogfa.com

سلسله عشق

http://www.rojan200.blogfa.com/9011.aspx

گل آفتاب گردان رو به نور می چرخد و آدمی رو به خدا. اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی، دیگر آفتابگردان نیست. آفتابگردان کاشف معدن صبح است و با سیاهی نسبت ندارد. اینها را گل آفتابگردان به من گفت و من تماشایش میکردم که خورشید کوچکی بود در زمین و. هر گلبرگش شعلهای بود و دایرهای داغ در دلش میسوخت. آفتابگردان به من گفت: وقتی دهقان بذر آفتابگردان را میکارد، مطمئن است که او خورشید را پیدا خواهد کرد. آفتابگردان هیچ وقت چیزی را با خورشید اشتباه نمیگیرد اما انسان همه چیز را با خدا اشتباه میگیرد. قالب های نا...

rojan200.blogfa.com

سلسله عشق - دعا کرد برای آنکه دوستش ندارند.

http://www.rojan200.blogfa.com/post-25.aspx

دعا کرد برای آنکه دوستش ندارند. دو روز مانده به پایان جهان، تازه فهمید كه هیچ زندگی نكرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی . نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و. بیراه گفت. خدا. سكوت كرد. جیغ كشید و جار و جنجال راه انداخت. آسمان و زمین را به هم ریخت. خدا سكوت. فرشته ها و انسان پیچید،. خدا سكوت كرد. كفر گفت و سجاده دور انداخت ،. دلش گرفت و گریست و به سجاده افتاد. خدا سكوتش را شكست و گفت: عزیزم. لااقل این یك روز را زندگی.

rojan200.blogfa.com

سلسله عشق - عروسک

http://www.rojan200.blogfa.com/post-23.aspx

ن وشوهری بیش از ۶۰ سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را. بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز با هم صحبت. می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر. مخفی نمیکردند مگر یک چیز: یک جعبه کفش. در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته. بود هرگز آن را باز نکند. و در مورد آن هم چیزی نپرسد.در همه ی این سال ها پیرمرد آن را نادیده. گرفته بود و در مورد جعبه فکر نمی کرد. اما بالاخره یکروز پیرزن به بستر. بیماری افتاد و پزشکان ا. ز او قطع امید کردند. از بالای کمد آورد و. که همه چیز را در مورد آن جعبه. قالب های...

rojan200.blogfa.com

سلسله عشق

http://www.rojan200.blogfa.com/9101.aspx

امروز صبح وقتی از خواب برخاستی، تو را تماشا کردم و امید داشتم که با من. حرف بزنی. فقط چند کلمه و یا از من به خاطر اتفاق خوبی که دیروز در زندگی تو. افتاد، تشکر کنی. اما تو سرگرم پوشیدن لباس بودی. هنگامی که میخواستی از خانه بیرون بروی، میدانستم که میتوانی چند دقیقهای. توقف کنی و به من سلام کنی، اما تو خیلی سرگرم بودی. زمانی که پانزده دقیقه. بیهوده بر روی صندلی نشسته بودی و پاهایت را تکان میدادی، فکر میکردم که. میخواهی با من سخن بگویی، اما تو به سوی تلفن دویدی و با یکی از دوستانت. به تو دارم، منتظر خواهم ما...

entire-silence.blogfa.com

سکوت کامل...!× - ...(93)

http://entire-silence.blogfa.com/post/99

روزی خواهد رسید که شیطان فریاد برآورد:آدم پیدا کنید سجده خواهم کرد! چشمانم با عکست جنگ سختی دارد. هر زمان ک نگاهت می کنند،. آنقدر محوت می شوند. و زمستان ثانیه ب ثانیه نزدیک می شود. اینجا کسی هست ک ب اندازه ی تمام برگ های رقصان پاییز. برایت آرزوهای خوب دارد! اضاف نوشت:متنامو نامردا کپی می کنن:(. برای ما شدن باید از من، تو و او بگذریم . در کدامین صیغه مانده ای؟ اینجا س رای م ن ا ست . شای د ت ن ها م کانی ک ی ک دیوانه می ت وان د داش ته باش د. همین جا باش د. ردپاي مگس كه هيچ. ردپاي پروانه اي راهم كه بگيري.

rojan200.blogfa.com

سلسله عشق

http://www.rojan200.blogfa.com/9106.aspx

مرگ تو هنگا می فرامی رسد که احساس نتوانستن به تودست دهد. و در اعماق درونت نفوذ کند نگو نمی توانم . به اراده و استعداد. خودت ایمان داشته باش همانگونه که به خداوند ایمان داری بگو. می توانم تا زنده بمانی و این نه به آن معنا است که ندانسته و. نتوانسته هرکاری را بکنی و بگو یی میتوانم یا می دانم درحا لی که. نه می دانی و نه میتوانی بلکه بکوش تادانا و توانا شوی . خودرا در یاب به خودت رسیدی همین است که گویند:. به خودت بیا به خداوندی رسیدی.تو تویی و اراده ا ی راسخ به. و از آن مدد جوی به عقل تکیه مکن که بسی جا ها ب...

rojan200.blogfa.com

سلسله عشق

http://www.rojan200.blogfa.com/9102.aspx

دعا کرد برای آنکه دوستش ندارند. دو روز مانده به پایان جهان، تازه فهمید كه هیچ زندگی نكرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی . نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و. بیراه گفت. خدا. سكوت كرد. جیغ كشید و جار و جنجال راه انداخت. آسمان و زمین را به هم ریخت. خدا سكوت. فرشته ها و انسان پیچید،. خدا سكوت كرد. كفر گفت و سجاده دور انداخت ،. دلش گرفت و گریست و به سجاده افتاد. خدا سكوتش را شكست و گفت: عزیزم. لااقل این یك روز را زندگی.

highflying.blogfa.com

دل نوشته ها - من!!!!

http://www.highflying.blogfa.com/post-89.aspx

بگذار برایت ترانه ای بخوانم از آدمکی برفی که در حسرتت آب شدو تو چشمان خیسش رابه آستین پیراهنت دوختی. خودم را در آینه نمی شناسم. همان چشم هایی است که روزی عاشقت کرد. نوشته شده در سه شنبه دوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 20:16 توسط صبا. در اين روزهايي كه آفتاب هم گرمايش را از من دريغ مي كند از تو براي روشن كردن شب هاي تارم چه انتظاري داشته باشم ماه من! عارفانه ها و عاشقانه ها. می نویسم كه گریه نكنم. خط خطی های یه دل دیوونه. دختری با طعم احساس. باید تو رو پیدا کنم. سهم من دلتنگی نبود. تنها یک نگاه آرزوی من است.

highflying.blogfa.com

دل نوشته ها - باران

http://www.highflying.blogfa.com/post-86.aspx

بگذار برایت ترانه ای بخوانم از آدمکی برفی که در حسرتت آب شدو تو چشمان خیسش رابه آستین پیراهنت دوختی. بس که تکرارت کردم. نوشته شده در سه شنبه دوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 20:1 توسط صبا. در اين روزهايي كه آفتاب هم گرمايش را از من دريغ مي كند از تو براي روشن كردن شب هاي تارم چه انتظاري داشته باشم ماه من! عارفانه ها و عاشقانه ها. می نویسم كه گریه نكنم. خط خطی های یه دل دیوونه. دختری با طعم احساس. باید تو رو پیدا کنم. سهم من دلتنگی نبود. تنها یک نگاه آرزوی من است. ي خ ز د م از ت ن ه آيے . به او بگوئید دوستش دارم.

highflying.blogfa.com

دل نوشته ها

http://www.highflying.blogfa.com/8911.aspx

بگذار برایت ترانه ای بخوانم از آدمکی برفی که در حسرتت آب شدو تو چشمان خیسش رابه آستین پیراهنت دوختی. نيست اما آنقدر دريايي. نگاهم مي كند كه غرق. نوشته شده در جمعه بیست و نهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 18:45 توسط صبا. چه زود دیر شد. مرا با تمام وجودت حس نكردي. از اينكه دلم را بر باد دهم نترسيدي. در حسرت گرفت دستانم تب نكردي. دلت براي شيطنت چشمانم تنگ نشد. از ته دل براي با من بودن آرزو نكردي. براي اينكه از تو مي نويسم لبخند نزدي. كوچكترين تلاشي براي به دست آوردن دلم نكردي. ديگر آفتابي نگاهت نمي كنم. دختری با طعم احساس.