HEZARANYALDA.BLOGFA.COM

keftar.parsiblog.com

برخلاف انتظارم - کبوتر

http://www.keftar.parsiblog.com/Posts/63/برخلاف%20انتظارم

دانشمند آن است که از فراگیری دانش ملول نگردد . [امام علی علیه السلام]. چند روز پیش به بچه های غیرایرانی گفتم: با کلمه برخلاف انتظارم جمله بسازید. یکی از بچه ها گفت: برخلاف انتظارم در ایران دزد هم وجود دارد. معلومه که وجود داره. فک کردی اومدی بهشت؟ گفت: امام رضا آقای سیدعلی خامنه ای، اینهمه شیعه . اینجا دزدی نباید باشه. نوشته های دیگران . نویسنده متن فوق: ر.رضاپور ( یکشنبه 93/11/26 : ساعت 9:9 عصر ). لیست کل یادداشت های این وبلاگ. بچه ها مواظب باشید! من اصرار دارم این منطقه را غرب آسیا بگویم! م هر بر لب زده.

keftar.parsiblog.com

میثاقنامه خواهران شهید در همایش رسالت زینبی - کبوتر

http://www.keftar.parsiblog.com/Posts/69/ميثاقنامه%20خواهران%20شهيد%20در%20همايش%20رسالت%20زينبي

از امام رضا علیه السلام پرسیده شد : آیا مردم می توانند پرسیدن از چیزی را که بدان نیاز دارند واگذارند؟ فرمود : نه . [یونس بن عبد الرحمان از برخی یارانش]. میثاقنامه خواهران شهید در همایش رسالت زینبی. بسم الله الرحمن الرحیم. إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا لکم بالجنه التی کنتم توعدون. آیه 30 سوره فصلت. من و تو از حصار آمده ایم پایمان زخمی دویدن هاست. نعش­ها دیده ایم بر سر نی چشممان شرمناک دیدن هاست. سوگند به بلندای روح پرفتوح امام راحل(ره) و به خون...

keftar.parsiblog.com

عمو کربلایی جوانمرد - کبوتر

http://www.keftar.parsiblog.com/Posts/68/عمو%20کربلايي%20جوانمرد

هر که نرمخو گردد، دوستی اش [در دل ها [جایگیرمی شود [امام علی علیه السلام]. نمی دانم چرا یاد عمو افتادم. ظهر بود که رفتیم توی خیابان. مردم همه آمده بودند. کلی آدم جمع شده بودند. بعد ناگهان چندتایی مینی بوس وسط خیابان پیدایشان شد. مردها و زنها مشتهایشان را گره کرده بودند و شعار می دادند. الموت لصدام! مردم شعارهایشان شده بود: یا حسین! عمو شروع کرد به نوحه خواندن. مردم سینه می زدند. مینی بوسها رفتند. رفتند و رفتند. نوشته های دیگران . نویسنده متن فوق: ر.رضاپور ( یکشنبه 94/2/13 : ساعت 11:58 عصر ).

keftar.parsiblog.com

دهه فجر او نوقتا - کبوتر

http://www.keftar.parsiblog.com/Posts/61/دهه%20فجر%20او%20نوقتا

دهه فجر او نوقتا. وقتی بچه مدرسه ای بودیم، اول سال یه صندوق کوچولو درست میکردیم و روش مینوشتیم دهه فجر. تا دهه فجر هر کی هرچی پول داشت می ریخت تو صندوق. البته نه که همینجوری برای رضای خدا. یادمه هر کی می رفت ساندویچی چیزی بخره راپورت خرید فراوونش به گوش مبصر کلاس می رسید و مبصر عین اجل معلق سراغش میرفت و هر چی پول خورده داشت اعم از یک تومنی دوتومنی تا پنج تومنی و گاهی هم پنجاه تومنی رو می ریخت تو صندوق. تو کلاس ما رسم نبود کسی ساندویچ از بوفه مدرسه بخره اصلا این قرتی بازیا جایی نداشت. بعد گروه سرود رو مر...

keftar.parsiblog.com

ته دیگ باورنی - کبوتر

http://www.keftar.parsiblog.com/Posts/64/ته%20ديگ%20باورني

امام صادق علیه السلام این دعا را به من داد : سپاس خدایی را که صاحب حمد است و شایسته و نهایت [عبدالرحمان بن سیابه]. بچه که بودیم می گفتند هر کی ته دیگ بخوره شب عروسیش بارون میباره. اگه زیاد بخوره برف می باره. اگرم خیلی زیاد بخوره کولاک میشه دیگه. حالا یه هفته اس داره بارون می باره. یا عروسی همه ته دیگ خورا باهم مصادف شده یا یکی تمام عمرش ته دیگ خورده. نوشته های دیگران . نویسنده متن فوق: ر.رضاپور ( شنبه 93/12/2 : ساعت 11:0 عصر ). لیست کل یادداشت های این وبلاگ. بچه ها مواظب باشید! داستان دو ثانیه ای.

keftar.parsiblog.com

داستان دو ثانیه ای - کبوتر

http://www.keftar.parsiblog.com/Posts/65/داستان%20دو%20ثانيه%20اي

هیچ کینه توزی را دوستی نیست . [امام علی علیه السلام]. داستان دو ثانیه ای. دیروز تو ساعت استراحت یکی از اساتید معارف سراغم آمدو گفت: ببین می خوام یه قصه بنویسم با این کلمه ها: پیر، پیشانی، پرتقال، پشت، پارو، پر، پتو و . ورق توی دستش را کشیدم و خودکار را از توی دست یکی دیگر از اساتید برداشتم و نوشتم:. نوشته های دیگران . نویسنده متن فوق: ر.رضاپور ( یکشنبه 93/12/10 : ساعت 8:16 عصر ). لیست کل یادداشت های این وبلاگ. بچه ها مواظب باشید! من اصرار دارم این منطقه را غرب آسیا بگویم! گندم از گندم بروید . جو ز جو.

keftar.parsiblog.com

روزه آن سالها - کبوتر

http://www.keftar.parsiblog.com/Posts/74/روزه%20آن%20سالها

بر آزار و درد بایدت تحمل نمود و گرنه هرگز خرسند نخواهى بود . [نهج البلاغه]. آن اولها که تازه میخواستم روزه بگیرم ، آقاجان یک رولت بزرگ خامه سفارش میداد که قناد محل یعنی آقای لوخی می پخت و می آورد دم خانه. آنقدر بزرگ بود که آب از لب و لوچه ام حسابی آویزان بشود اما هیچ جور نمی شد بهش ناخنک زد. ینی آنقدر آنکادر و قالب بندی شده بود که هر ناخنکی حسابی به چشم می آمد. آقاجان میگفت: اگر روزه را کامل بگیری آن رولت مال تو میشود. گفت: من که نخوردم! گفتم: ولی خدا که دید. من پشتم به همه اس. خدا از کجا دید؟ نویسنده مت...

keftar.parsiblog.com

لهجه مشهدی - کبوتر

http://keftar.parsiblog.com/Posts/75/لهجه%20مشهدي

بهترین برادران، کسی است که هرگاه او را از دست بدهی، پس از او زندگی را دوست نداشته باشی . [امام علی علیه السلام]. حالا چند وقتی هست که توی تلویزیون آگهی به زبان بومی پخش میشود و آقایان قاسم رفیعا و رضا رفیعی نیز به تدریس لهجه مشهدی مشغولند. ملت هم خوشحال از این فراگیری. مثلا : یره لینا آمیه. آمیه لهجه نیشابوری است و قلب ی به ب یکی از خصوصیات لهجه نیشابوری است. یا برخی اصطلاحات معرفی شده از سوی دو بزرگوار فوق تربتی و طرقبه ای است. نوشته های دیگران . لیست کل یادداشت های این وبلاگ. بچه ها مواظب باشید!

keftar.parsiblog.com

لیوان چای - کبوتر

http://www.keftar.parsiblog.com/Posts/67/ليوان%20چاي

خداوند رحمت کند مؤمنی را که سخن گوید و غنیمت یابد یا خاموش باشد و سلامت ماند . من برایتان قیل و قال و تباه کردن مال و فراوانی سؤال را بد می دارم . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]. برخاستم تا لیوان چای را بگیرم. اما او نبود. من بودم با یک اتاق پر از تخت های خالی. شب بود. گفته بودند شب توی پادگان نچرخ. اما نمی توانستم. برخاستم و تا آخ رین س. اختمان رفتم.شب کم کم رو به سپیدی گذاشته بود که از میان درختهای سر به فلک کشیده و قدیمی پادگان به آسایشگاه برگشتم. انگار نه انگار که خسته بودم. نوشته های دیگران .