payambaredivaneh.blogfa.com
پیامبر دیوانه
http://payambaredivaneh.blogfa.com/9206.aspx
پاییز را دوست دارم. بخاطر غریب و بی صدا آمدنش. بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش. بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش. بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش. بخاطر رفتن و رفتن. و خیس شدن زیر باران های پاییزی. بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها. بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش. بخاطر شب های سرد و طولانی ام. بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام. بخاطر معصومیت کودکی ام. بخاطر نشاط نوجوانی ام. بخاطر تنهایی جوانی ام. بخاطر اولین نفس هایم. بخاطر اولین گریه هایم. بخاطر اولین خنده هایم. بخاطر دوباره متولد شدن.
payambaredivaneh.blogfa.com
پیامبر دیوانه
http://payambaredivaneh.blogfa.com/9108.aspx
همۀ بادكنک ها روزی می تركند . حقايق و روياهای زندگی چون بادكنكی است كه كودكی در دست گرفته و به دنبال خود می كشد. كودك با شنيدن صدای تركيدن بادكنكش به گريه می افتد ، اما بعد به دنبال بادكنك تازه ای مي گردد . زندگی تسلسل بادكنك هاست ! ابرصورتی / عليرضا محمودی ايرانمهر. چند روز بود میخواستم واسه دل خودم و روشن موندن چراغ اینجا دو سه خطی بنویسم. اما تا چشمم به این نوشته افتاد دیدم خیلی ساده شاید اونچه که تو ذهن من جامۀ کلمات رو نمی پوشید به شیوایی تمام بیان کرده . قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت. هزار و یک شب.
payambaredivaneh.blogfa.com
پیامبر دیوانه
http://payambaredivaneh.blogfa.com/9109.aspx
همیشه فکر میکردم سی ساله های دیگه ، رسیدن نوک قله و سراشیبیشون از همون لحظه کلید میخوره . الان که از آستانۀ دروازه اش گذشتم نمیدونم حسم با اونچه که تو تمام این سالها فکر میکردم منطبقه یا نه . تمام دهۀ گذشته عادت کردم که سنم رو با پیشوند عدد 2 بشمارم و منم که خدای عادتم حالا برای بیان عدد 3 انگار که در حال انجام کار شاقی باشم ، هنوز باهاش کنار نیومدم . اینو واسه شوخی نوشتم اما خدائیش مقطع جدیدیه واسه خودش ، با مقتضیات تازه و متفاوت. راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد. شعری بخوان که با او رطل گران توان زد.
payambaredivaneh.blogfa.com
پیامبر دیوانه - دل نوشته
http://payambaredivaneh.blogfa.com/post-124.aspx
گاهی ممکن است از جایی ، موقعیتی ، از کسی ، رد شوی و تکه ای از تو به گوشه اش گیر کند و کنده شود . وقتی کمی از تو جایی جا ماند ، کم می شوی! بدون آنکه خودت بخواهی قسمتی از تو دیگر همراهت نیست ویک جایی بیدار ایستاده و از خاطراتت مراقبت می کند . گاهی تکه ای از تو جا می ماند لا به لای. نگاهش ، چند انگشت پائین تر از گوشش ، روی گردنش ، زیر پیراهنش ، پشت میز گوشۀ کافۀ همیشگی ، زیر یک درخت در انتهای باغ ، توی یک کوچه . تو جدا می شوی و تکه ای از تو جا می ماند ، بدون آنکه خودت جا بمانی . قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت.
payambaredivaneh.blogfa.com
پیامبر دیوانه
http://payambaredivaneh.blogfa.com/9102.aspx
چند سال پیش فیلم 21 گرم رو دیدم. اینکه وقتی آدم میمیره ، همون لحظه 21 گرم از وزنش کم میشه. که میگن وزن روح آدمه ! تا حالا خودتون رو وزن کردید؟ خلأتون از دید دیگران چقد محسوسه؟ یا بر عکس ، بودنتو از منظر دیگران چقد نمود داره؟ و یا حتی ورای دید دیگران :. از دید خودتون چقدید؟ بود و نبودنتو توفیری داره؟ من از جایی که 30 سال بودم رفتم. مدتش رو نمی دونم . چقد طول میکشه فقط خدا میدونه. اما این جابجایی . نوشته شده در یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 17:13 توسط محمد. قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت. هزار و یک شب.
miss-ravani.blogfa.com
... دیـــ ــــ ــــوانــ ــه ... -
http://www.miss-ravani.blogfa.com/post-316.aspx
دی وان ه . نخکش میشود مغزم وقتی که نور با چهره ات قایم موشک بازی می کند . آب میروم وقتی هوا گونه ات را ، لب. هایت را ، همه وجودت را لمس می کند . میخواهم در تمامی این اتاق چرخ بزنم . روی انگشتان پایم ساعت ها. چرخ بزنم تا هوا پر شود از من. و تنها کسی که لمست می کند من باشم . به هوای دیگران حسادت می کنم . شاید که دیگران بشنوند و نقشه ای تازه بکشند . را در نیار . تاريخ Tue 21 Aug 2012. شاسوس ا : . اعتراف ات یه دختر : . اب هام : . فرن از : . می س پان ی : . ی ک گ ور س وخته : . سمفونی سکوت مغز متلاشی ام : .
miss-ravani.blogfa.com
... دیـــ ــــ ــــوانــ ــه ... -
http://www.miss-ravani.blogfa.com/post-307.aspx
دی وان ه . نیست اتفاق جدیدی بی افته . فقط ممکنه اتفاق های گذشته دیگه تکرار نشن . من اون آدم مهربون. و قابل پیش بینی سابق نیستم . حالا نقشه هام از پیش تعیین شده هستن و تو دشمن منی . تاريخ Sun 6 May 2012. شاسوس ا : . اعتراف ات یه دختر : . اب هام : . فرن از : . می س پان ی : . ی ک گ ور س وخته : . سمفونی سکوت مغز متلاشی ام : . توهمات شبگ رد شب زده : . داستان تاریک یک روش نایی! یه دخ تره : . Virgin Girl : . مرگ در کفن عروس ی! ایس تاده بمیر : . دخمله و پسره : . می خوردن و شادبودن آیین من است : . بی گناه بودم : .
miss-ravani.blogfa.com
... دیـــ ــــ ــــوانــ ــه ... -
http://www.miss-ravani.blogfa.com/post-310.aspx
دی وان ه . های زیادی میان و میرن . اینجا مثل یک خیابون. شلوغ می مونه . گرگ و میشه . به یک آدم محکم. بهم برخورد می کنم . و بی هیچ حرفی. و من توی اون همه شلوغی. اون غریبه رو فراموش نمی کنم . تاریکی زودگذر دیگران به یک حس مطلق. برای من تبدیل میشه . تشنه ی یک برخورد دیگه. های دیگه ای میان و میرن . مثل اون نیست . و من در انتظار انتهای خیابان و پیدا کردن پایان. این دایره میدوم . که در انتهای این خط او را پیدا کنم . اینکه دایره پایانی ندارد . پی نوشت : قبلا نگران. بودم اون دنبال پیدا کردن من نباشه . شاسوس ا : .
payambaredivaneh.blogfa.com
پیامبر دیوانه
http://payambaredivaneh.blogfa.com/9105.aspx
روزگار سپری شدۀ مردم سالخورده (تولد). 6 سالگی واسه یه نونهال سن بلوغه. سن گذار از همیشه تو خونه بودن ور دل مامان به مدرسه و معلم و همکلاس و به نوعی اولین تجربۀ حضور اجتماعی. 6 سالگی یعنی شکوفا شدن. پاره کردن پیله و پروانه شدن. 6 سالگی یعنی خیلی چیزا. اما واسه پیامبر دیوانه. 6 سالگی چیزی شبیه اونچه که گفتم نیست. یه خاطرۀ محو و دوره. مثل آدم مسنی که به گذشته های خوب و سپری شده اش فکر میکنه. یادآور روزای پر تردد دوستان. با نوشته هایی که خونده میشد ، تو بوتۀ نقد قرار می گرفت و براش نظر داده میشد. برام تداعی ...
payambaredivaneh.blogfa.com
پیامبر دیوانه - تولدم مبارک
http://payambaredivaneh.blogfa.com/post-127.aspx
من سی و یک سالگیم تموم شد. دکتر کاکاوند تو رادیو هفت به عادت معهود فال حافظ گرفت. دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم. نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم. ابروی یار در نظر و خرقه سوخته. جامی به یاد گوشه محراب میزدم. هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست. بازش ز طره تو به مضراب میزدم. روی نگار در نظرم جلوه مینمود. وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم. چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ. فالی به چشم و گوش در این باب میزدم. نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم. بر کارگاه دیده بیخواب میزدم. ساقی به صوت این غزلم کاسه میگرفت. هزار و یک شب.