hodaashk.blogfa.com

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست - وعده ی دیدار نزدیک است

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/post/678/وعده-ی-دیدار-نزدیک-است

درد هست لیکن طبیب نیست. وعده ی دیدار نزدیک است. برای منی که چهارچوبه ی زمخت و چرک دروازه ی روزگار. شانه های رنجورم را خراشیده است همیشه،. چه آرزویی بهتر از آرامش همیشگی،حس پروانه شدن. دائما ذکر حسین (ع) برلبانم. نوشته شده در یکشنبه ۱۶ تیر۱۳۹۲ساعت ۱۵:۲۲ بعد از ظهر توسط حمیدرضا. هم دعاکن گره از کار تو بگشاید عشق. هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق. ضمنا مطالب این حقیر در وبلاگ صرفا و صرفا نوشته های ادبی هستند*. قسم به خستگی تو از حرف های فلسفی ام. تورا من چشم در راهم. سمفونی سقوط تا عروج به ماه.

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/1392/01

درد هست لیکن طبیب نیست. اگر آدمي ،آدمي است. اگر هر کسي جز خودش نيست. اگر اين همه آشکارا بديهي است. چرا هر شب و روز، هر بار بناچار. هزاران دليل و سند لازم است، که ثابت کند: تو توئي؟ هزاران دليل و سند، که ثابت کند. چه قدر فاصله گرفته ام از خودم؟ چشم بجنبانی برده و بنده ی دنیا میشوی مواظب باش.هر روز هرشب ثابت کن که انسانی وگرنه آنوقت تابش بی مضایقه آفتاب هم به گیاه خشک جانی نخواهد داد. نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین۱۳۹۲ساعت ۱۹:۳۸ بعد از ظهر توسط حمیدرضا. دلواپس توام بیشتر ،. کمتر ازمن دور شو ،.

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/1392/03

درد هست لیکن طبیب نیست. لیوان بعدی قرص های حل شده در سم. باور بکن از هیچ چیز دیگر نمی ترسم. مرد هم گریه می کند. در کنج تنهایی خودش. نوشته شده در جمعه ۳۱ خرداد۱۳۹۲ساعت ۱۶:۳۰ بعد از ظهر توسط حمیدرضا. و من به خیابان رفتم! فضای اتاق برای پرواز کافی نبود . نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ خرداد۱۳۹۲ساعت ۱۱:۸ قبل از ظهر توسط حمیدرضا. ساده صحبت کردن هنر است. ساده و کم صحبت کردن. نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ خرداد۱۳۹۲ساعت ۳:۳۱ قبل از ظهر توسط حمیدرضا. از تمام پنجره ها تنها تویی که دست تکان میدهی. و خواب دیدن های کودکانه، تو.

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست - بعضی روزهایم را از دلت خط بزن اما خودم را نه

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/post/686/بعضی-روزهایم-را-از-دلت-خط-بزن-اما-خودم-را-نه

درد هست لیکن طبیب نیست. بعضی روزهایم را از دلت خط بزن اما خودم را نه. دوای درد من، لبخند رضایت تو از همه ی چیز هاست ،که بگویی خوبم و چیزهایی که قبلا ازارام میداد بی تو،حال، دیگر اهمیتی ندارند. هر اشاره ی نابه جا و کنایه های زبانم و رفتاری که ممکن است خاطر عزیزت را مکدر کند بر من ببخش و این فاصله هار ا کم کن،زبان روزه ی تو مهربانتر از آنست که من می پندارم.دعایم کن که از جانب خدا و تو و دیگران بخشیده شوم درین ماه. نوشته شده در جمعه ۲۱ تیر۱۳۹۲ساعت ۱۸:۲۵ بعد از ظهر توسط حمیدرضا. هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق.

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/1392/02

درد هست لیکن طبیب نیست. گفت: بنویس اما طوری بنویس که بقیه نگویند وای چه نوشته مضحک غم انگیزی! گفتم: باشد می نویسم. رنگارنگ هم می نویسم طوری که اشکت در آید از خنده. فقط به خاطر تو. فقط همین چند سطر. ساده راست و بی آلایش. به دور از همه پیچ تاب های ادبی. ما پروانه هایی هستیم. که درد پیله بودن را به جان و دل خریدیم. کج و کوله و مچاله مثل یک بلیط چرک در کف دستان نامهربان روزگار. باشد تا روزی که پروانه وار ،. به هرجا که دلمان خواست پرواز کنیم. گریه های گاه گاه. تمام فریاد های مردانه ام را. این کالا شکستنی است.

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست - تنها راه به یاد آوردن

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/post/690/تنها-راه-به-یاد-آوردن

درد هست لیکن طبیب نیست. تنها راه به یاد آوردن. برای حفظ حرف هات، از شر. نوشته شده در سه شنبه ۲۵ تیر۱۳۹۲ساعت ۲۲:۵۶ بعد از ظهر توسط حمیدرضا. هم دعاکن گره از کار تو بگشاید عشق. هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق. ضمنا مطالب این حقیر در وبلاگ صرفا و صرفا نوشته های ادبی هستند*. قسم به خستگی تو از حرف های فلسفی ام. تورا من چشم در راهم. سمفونی سقوط تا عروج به ماه. براده های روح(مرحوم حسن حسینی).

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست - خانه ساکت است

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/post/676/خانه-ساکت-است

درد هست لیکن طبیب نیست. تنهایی هایم را پر نمی کند. دلم غروب آفتاب را می خواهد. نوشته شده در شنبه ۱۵ تیر۱۳۹۲ساعت ۱۴:۴۴ بعد از ظهر توسط حمیدرضا. هم دعاکن گره از کار تو بگشاید عشق. هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق. ضمنا مطالب این حقیر در وبلاگ صرفا و صرفا نوشته های ادبی هستند*. قسم به خستگی تو از حرف های فلسفی ام. تورا من چشم در راهم. سمفونی سقوط تا عروج به ماه. براده های روح(مرحوم حسن حسینی).

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست - نامه ای محض خاطر یک دوست وصداقتش، که برایم درد ودل کرده بود

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/post/683/نامه-ای-محض-خاطر-یک-دوست-وصداقتش،-که-برایم-درد-ودل-کرده-بود-

درد هست لیکن طبیب نیست. نامه ای محض خاطر یک دوست وصداقتش، که برایم درد ودل کرده بود. توجیح های بی مورد تو و کنار آمدن های همیشگی من ،داستانی غم انگیز از خورد شدن غرور یک مرد بود. راستی به تو نگفته بودم که :چقدر دلم برای شنیدن یک معذرت خواهی ساده تنگ می شود. از آن ها که غرور بی جای دوست نداشتنیت که حاصل مهربانی ها ی مدام من بود هیچوقت اجازه نداد که بر لبانت گل کند. واین یعنی قدر نشناسی.مگر من چه کرده بودم؟ خاری بود که از پای تو در نیاورم.داغی بود که از دل تو درنیاورم و به دل خودم نزده باشم؟ به تو نگفته بو...

ruzhayemah.blogfa.com

درد هست لیکن طبیب نیست - "در انتظار دم عیسی وار"

http://www.ruzhayemah.blogfa.com/post/680/-در-انتظار-دم-عیسی-وار-

درد هست لیکن طبیب نیست. در انتظار دم عیسی وار. پنجره اش روبه صحنه های زشت. در این دار مکافات باز می شود هر روز، نابینا به. زبانی که زخم می زند از پشت سر ،. سطل زباله ی متعفنیست. همان بهتر که لال مادرزاد باشد! خوشا به حال آنانکه که. پیش از آنکه کورشان کنند، کور می شوند. پیش از آنکه لالشان خواهند، خاموش می شوند. اما تکلیف کسی که بالاجبار. هر روز و شب. می بیند و می شنود و می سوزد. و دم بر نمی آورد چیست؟ نوشته شده در سه شنبه ۱۸ تیر۱۳۹۲ساعت ۱۴:۱۹ بعد از ظهر توسط حمیدرضا. هم دعاکن گره از کار تو بگشاید عشق.