IDOLIZE69.BLOGFA.COM

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - نقاب

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/72/نقاب

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. ﮔﺮﻳﻪ ﻧﻜﻦ، ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﻮن ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﻢ. ﺻﺒﺤﻬﺎ ﻛﻪ از ﺧﻮاب ﭘﺎ ﻣﻴﺸﻴﻢ ﻧﻘﺎب ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻲزﻧﻴﻢ. ﻳﻜﻲ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻴﺸﻪ و ﻳﻜﻲ ﻣﻴﺸﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺪوش. ﻳﻜﻲ ﺗﺮاﻧﻪﺳﺎز ﻣﻴﺸﻪ ﻳﻜﻲ ﻣﻴﺸﻪ ﻏﺰل ﻓﺮوش. ﻛﻬﻨﻪ ﻧﻘﺎب زﻧﺪﮔﻲ ﺗﺎ ﺷﺐ رو ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﺳﺖ. ﮔﺮﻳﻪﻫﺎي ﭘﺸﺖ ﻧﻘﺎب ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻲ ﺻﺪاﺳﺖ. ﻛﺎﺷﻜﻲ ﻣﻴﺸﺪ ﺗﻮ زﻧﺪﮔﻲ، ﻣﺎ ﺧﻮدﻣﻮن ﺑﺎﺷﻴﻢ و ﺑﺲ. ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮاي ﻳﻚ ﻧﮕﺎه، ﺣﺘﻲ ﺑﺮاي ﻳﻚ ﻧﻔﺲ. ﺗﺎ ﻛﻲ ﺑﻪ ﺟﺎي ﺧﻮد ﻣﺎ ﻧﻘﺎب ﻣﺎ ﺣﺮف ﺑﺰﻧﻪ؟ ﺗﺎ ﻛﻲ ﺳﻜﻮﺗﻮ ر. ج زدن ﻧﻘﺶﻧﻤﺎﻳﺶ ﻣﻨﻪ؟ ﻫﺮ ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻲ ﻳﻪ دﻓﻌﻪ ﻗﺪ ﺑﻜﺶ از ﭘﺸﺖ ﻧﻘﺎب. مردی از جنس نور.

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - فرکانس زندگی..!!

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/59/فرکانس-زندگی-

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. صدایی که در بلندگوهای زندگی ما پخش می شود، همانی است که گیرنده هایمان می گیرند. رادیوی بعضی ها روی کانالهای تلخی و شکست و ناکامی تنظیم شده. کانالی با ایستگاه مرکزی قدرتمند، که وقتی روی فرکانسش می روی، صدایی واضح تو را به شکست دعوت می کند. کافیست پیچ رادیو را بچرخانی. صداهای دیگری نیز در هستی هست. شادی هم هست.عشق واقعی هم هست.آشتی و سکون و سکینت هم هست. تو همان شاهزاده ای هستی که خواب دیده گدا شده. بیندیشیم اگر اطاعتش کنیم چه می کند او .

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - این روزها

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/76/این-روزها

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. پارو را رها کرده ام و. نوشته شده در چهارشنبه ۲۳ اسفند۱۳۹۱ساعت 0:8 توسط راحیل. با تمام وجود گناه کردیم، اما نه نعمت هایش را از ما گرفت و نه گناهانمان را فاش کرد. بیندیشیم اگر اطاعتش کنیم چه می کند او . پنجره زیباست اگر بگذارند. چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند. من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم. عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند. درياچه دل پاك و نجيبي دارد. بنگر كه چه حالت غريبي دارد. آن موج كه سر به صخره ها مي كوبد. با من چه شباهت عجيبي دارد.

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - چه زیباست...

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/73/چه-زیباست-

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. چه زیباست که در اندیشهمان. و چه شادیبخش است. چه مست میشود این دنیا آنگاه که. دلمان پر از امید به فردایی روشن است. از همین صبح زیب ا. از این گنجشکانی که رقصان آواز میخوانند. از این صدای گذر آب در نهر کوچک زندگیمان میدانم. آری، امروز روز خوبیست. بیشک معجزهای در راه است! نوشته شده در شنبه ۹ دی۱۳۹۱ساعت 2:58 توسط راحیل. با تمام وجود گناه کردیم، اما نه نعمت هایش را از ما گرفت و نه گناهانمان را فاش کرد. بیندیشیم اگر اطاعتش کنیم چه می کند او .

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - رنج تنهایی

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/58/رنج-تنهایی

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. اما چه رنجي است لذت ها را تنها. و چه زشت است زيبايي ها را تنها. و چه بدبختي آزاردهنده اي است تنها. در بهشت تنها بودن سخت تر از كوير است. نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ بهمن۱۳۹۰ساعت 0:40 توسط راحیل. با تمام وجود گناه کردیم، اما نه نعمت هایش را از ما گرفت و نه گناهانمان را فاش کرد. بیندیشیم اگر اطاعتش کنیم چه می کند او . پنجره زیباست اگر بگذارند. چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند. من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم. عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند.

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - اربابم با یاد کربلا بی تابم.....

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/69/اربابم-با-یاد-کربلا-بی-تابم-

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. اربابم با یاد کربلا بی تابم. خدا می دونه چه قدر من روضه ها تو دوست دارم. گریه و زمزمه ی سینه زنا رو دوست دارم. وقتی که بهشت رو آفریدن از نور حسین. چرا راه دور برم کرب و بلا رو دوست دارم. کرب و بلا کی میگه که تقصیر منه. گیرم که قلبم آهنه تربت تو آهن رباست. یادش بخیر وقتی چمدون رو بستیم. یادش بخیر تو اتوبوس نشستیم. یادش بخیر وقت وداع آخر. یادش بخیر شدیم مثل کبوتر. یادش بخیر دلو زدیم به دریا. یادش بخیر گذر به کوه و صحرا. وقتی سرو رو شیش گوشه.

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - مهمان ناخوانده ی قلبم

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/71/مهمان-ناخوانده-ی-قلبم

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. مهمان ناخوانده ی قلبم. حرف ک مے نيست. وقتي کسي بآشد که " تو " را. آنگونه دوست بدار د. که مے خواهي .". مهمان ناخوانده ی قلبم. با تو می مانم بی آنکه دغدغه های فردا داشته باشم. زیرا می دانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت. نوشته شده در پنجشنبه ۹ شهریور۱۳۹۱ساعت 16:42 توسط راحیل. با تمام وجود گناه کردیم، اما نه نعمت هایش را از ما گرفت و نه گناهانمان را فاش کرد. بیندیشیم اگر اطاعتش کنیم چه می کند او . پنجره زیباست اگر بگذارند.

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - کشتی زندگی

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/64/کشتی-زندگی

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. منو موجها، هر روز سیلی زدن. شکستم ولی صخره، بار اومدم! کنارم نبودی ببینی چطور. با این بی کسی ها کنار اومدم. نمی گم که منت بذارم سرت. نمی گم که من، از همه بهترم. تو که خوب میدونی، کی از دست رفت. تو که خوب میفهمی، چی اومد سرم. حواسم بهت هست، که دلواپسی. میدونم شبهات صاف و پر نور نیست. بذار با همین حس نگاهت کنم. خدا شاهده چشم من شور نیست. پر از جمعه های بدون تو ام. ولی انتظارت هنوز با منه. به این جمعه خوشبین تر از سابقم. مردی از جنس نور.

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - 9ماه

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/80/9ماه

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. فقط 3 روز دیگه مونده. دوتا حس متضاد، هم خوشحالم و هم ناراحتم از اینکه تموم میشه. مثل روزای آخری که به کنکور مونده، هم دوست داری زودتر اون روز بیاد و همه چی تموم شه هم اینکه دوست نداری روزها جلو بره و روز موعود برسه! شایدم مثل روزهای آخر ماه رمضون که دوست داری زودتر عید فطر برسه اما نزدیک تر که میشی نگرون از دست دادن فرصتها و تموم شدن مهمونی خدایی. واقعا نمیدونم الان باید خوشحال باشم یا غمگین! چه قدر زود گذشت. برا این روزهایی که گذشت تنگ.

deltang-rahil.blogfa.com

" دلتنگی های راحیل " - خدایا، فقط تو

http://www.deltang-rahil.blogfa.com/post/67/خدایا،-فقط-تو

بیدلی در همه احوال خدا با او بود، او نمیدیدش و از دور خدایا می کرد. هرگاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد،. تو او را خراب کردی. به هر که و هرچه دل بستم،. تو دلم را شکستی. عشق هرکسی را به دل گرفتم،. تو قرار را از من گرفتی. هرکجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم. در سایه امیدی و به خاطر آرزویی برای دلم امنیتی به وجود آورم،. تو یکباره همه را بر هم زدی و در طوفان وحشت زای حوادث رهایم کردی. هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم! تو این چنین کردی.