un-speakables.blogspot.com
ناگفتنی ها: June 2008
http://un-speakables.blogspot.com/2008_06_01_archive.html
Tuesday, June 24, 2008. یا فاصله ای میان هوس تا عادت؟ حسرتی پوچ برای رسیدن. پن: عشق یک چیزی مثه کشک و دوغه. Posted by سوده at 7:13 PM. Saturday, June 14, 2008. دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند. رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرند. و هر دانه برفی یه اشکی نریخته می ماند. سکوت سرشار از سخنان ناگفته است، از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق های نهان. و شگفتی های بر زبان نیامده. در این سکوت حقیقت ما نهفته است. حقیقت تو و من . برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم که چراغ ها و نشانه ها را در ظلماتمان ببیند.
un-speakables.blogspot.com
ناگفتنی ها: February 2007
http://un-speakables.blogspot.com/2007_02_01_archive.html
Saturday, February 17, 2007. به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد. معمولا هر بازگشتی با یه خبر تازه ، یه اتفاق خوب یا یه حس جدید شروع میشه. اما بازگشت من نه از اون بازگشت هاس! حقیقتش خجالت کشیدم که برای بلاگ بی نوشتم. کامنت میذارین. راستش رو بخواین از خیلی چیزای دیگه هم خجالت میکشم. ام رو یادم رفته بود username و pssword از این که. حتی اسم وبلاگم رو هم کمی فکر کردم تا یادم اومد . وبلاگی که یه روز همه دلخوشی من بود. شرمندگی من به همین ها ختم نمیشه . از این که خیلی وقته خودم هم از یادم رفته . این رو فقط نوشتم.
un-speakables.blogspot.com
ناگفتنی ها: April 2007
http://un-speakables.blogspot.com/2007_04_01_archive.html
Saturday, April 28, 2007. مگه می شه این همه خدا از آسمون رحمت بباره و هنوز غم های رو دلمو پاک نکرده باشه؟ امروز داشتم عکس های عید رو نگاه می کردم یاد این قضیه افتادم که امسال 3 تا سفره هفت سین چیدم و خونمون 7 سین نداشت! Posted by سوده at 12:46 PM. Tuesday, April 24, 2007. آدم های بدبخت مفلوک! از تک تکتان متنفرم! باشد شما راست می گویید! چون گرداگردتان را آدمک هایی فرا گرفته است که بی تردبد. می توانید تمام اشتباهاتتان را ، تمام بد شانسی هایتان و ریشه. تمام مشکلاتتان را به گردن آنها بیندازید! 1587;ه &...
un-speakables.blogspot.com
ناگفتنی ها: March 2006
http://un-speakables.blogspot.com/2006_03_01_archive.html
Tuesday, March 28, 2006. می بینم که بالاخره دارم میرم سفر . یوهوووووووووو. خوب دوستان تو زمانی که من تشریف ندارم ، جهت در اوردن وبلاگم از دلتنگی تشریف بیارین. و کامنت دونیم رو پر کنین . می دونم که خیلی دلتون برای من و نوشته های قشنگم! میشه یه کم دندون رو جیگر بذارین برمیگردم. مطمئن باشید! سلام همتون رو هم به. دوست عزیزمون (خواجه حافظ شیرازی ) می رسونم. سوغاتی هم نمیارم : دی. راستی کامنت هاتون روساعت 9 شب بذارین دم در) ). Posted by سوده at 6:27 PM. Monday, March 27, 2006. وقتي هيچ جوري جور نميشه. آخه می ت...
un-speakables.blogspot.com
ناگفتنی ها: February 2006
http://un-speakables.blogspot.com/2006_02_01_archive.html
Sunday, February 26, 2006. و خواب تنها خواب. نکردم و شما عزیزان رو از خوندن نوشته های جذذذابم! Updateاز اینکه چند وقتیه که مطالبمو. محروم کردم معذرت میخوام! اما خوب چه میشه کرد دیگه! نویسنده های بزرگ (والبته آدم های. نوشتن نیستن. اما خوب mood بزرگ) زندگی یای پر فراز و نشیبی دارن و گاهی اوقات رو. وقتی می نویسن هیهات میکنن! واز اونجایی هم که خیلی به فکر روحیه خواننده هام هستم نخواستم تو این چند وقته که یکم زیادی. قاطی پاتی کردم وکلا با همه چی مشکل پیدا کردم و به مقدار زیادی دپ (بخوانید دپرس) شده بودم.
ahaplessoul.blogspot.com
A window to my soul: 06/01/2006 - 07/01/2006
http://ahaplessoul.blogspot.com/2006_06_01_archive.html
A window to my soul. They say anything and everything has a reason; but lately, I am realising that this rule doesn't apply to me. Friday, June 30, 2006. I am being scorned everyday. I am being sworn by some one every day except Monday. In fact though he does it internally with out a trace of annoyance showing in his face, I know it well. The one who swear at me is Ali. His full name is Ali Jallaludin. I fondly call him Ali Thoweel. Is the Arabic word for. Is added when anyone ask about him. Driver’...
un-speakables.blogspot.com
ناگفتنی ها: May 2008
http://un-speakables.blogspot.com/2008_05_01_archive.html
Tuesday, May 27, 2008. Don’t waste ur moments! You are the1 who decide for ur own life! Fear will disappear with ur first step! God is right there, just 4 u! با توست که خود را به جریان نامعلوم زندگی بسپاری، یا باز هم انتخاب. میان گفتن یا نگفتن، ماندن یا رفتن، بودن یا نبودن. راز سرنوشت تو در این نهفته است! در زنجیره ای از آنچه تو بر می گزینی و در ازایش از دست می دهی! راز سرنوشت تو در چیدن سیب هاست، جدا کردنشان و در سبد کنار هم چیدنشان! و انتخاب توست که تو را متمایز می سازد از میلیون ها دیگری. من آنطور که ...
un-speakables.blogspot.com
ناگفتنی ها: January 2008
http://un-speakables.blogspot.com/2008_01_01_archive.html
Monday, January 21, 2008. I Can Feel His. Always, around me. I Can Smell His. Forever in my Dreams. And the Security of His. Makes me feel Safer than Everrrrrrrrrrrrrrr. Posted by سوده at 11:34 AM. Sunday, January 20, 2008. نمی دونم واقعا مشکل کجاست! سرتاسر زندگیم پر بوده از سوء تفاهم. اگر بخوایم ببینیم که سرچشمه این سوء تفاهمات چیه ، اول باید این واژه رو تعرف کنیم. از دید من اگر خیلی ابتدایی به قضیه نگاه کنیم، این مشکل ناشی از عدم تطابق اطلاعات فرستنده با سیستم کد خوانی گیرنده ست! یا مثلا واژه *! 1587;&...
un-speakables.blogspot.com
ناگفتنی ها: January 2006
http://un-speakables.blogspot.com/2006_01_01_archive.html
Friday, January 27, 2006. هیاهوی بسیار برای هیچ. شيشه تاکسي رو بالا مي کشم . سوز بدي مياد. راننده تاکسي پاشو تا آخر روي گاز فشار مي ده . با اينکه مي دونه تا ماشين جلويي که. توقف کرده 15 متري بيشتر فاصله نيست.پاشو آنچنان مي کوبه رو ترمز که همه يک متر. به جلو پرت ميشن. اينجوري مي رونين که چي؟ هيچ حرفي ديگه رد و بدل نمي شه. راننده سعي مي کنه خودشو از هر فاصله اي که حتي کمتر از يک متر هم به نظر مياد رد کنه. هفت تير. بفرماييد-. ممنون آقا که انقدر مراعات حال ما رو کردين-. چي فکر کردي خانم؟ سگ دو بزن واسه يه.