jaamedaran.persianblog.ir

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ -

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-42.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ خدا نکند آقایون درد داشته باشند. حتی اگر یک سردرد ساده هم باشد. زمین و زمان را به هم خواهند دوخت. آنقدرناله میکنند که دل سنگ هم آب میشود. معمولآ تا از درد دولا نشوند. صدای دردشان را نمیشنوید. نوشته شده در شنبه نوزدهم دی ۱۳۸۸ساعت19:29توسط تمیس. چه درد آور است از من سخن گفتن! همچون سایه ای لرزان پاره ابری رهگذر,. بر سینه تافته غربت این کویر,. افتاده ام و مینگرم تا در زیر این آسمان. کسی هست که بار سنگینی را. که بر دوش های خسته و فرتوت این کلمات نهاده ام.

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ - سفرنامه

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-50.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ خدایا سفر آغاز شد با قلبهایی نیمه دردمند. با لبانی مات و بی لبخند. آنانکه میخواستم پناه من و بهانه ی ماندنم باشند تکیه به پیکرم میزدند کاش. میتوان همه را به دوش کشید تو مرا اینگونه خواستی خدایا. به خاطر کسی آغاز نکردم جز خودم. فردا میرسیم داریوش میخواند. شام مهتاب است. نفس تمام دنیا را بریدم اینبار تا نفس بکشم از خود نمردم. خوب بود. دیگه اون احساس رو تو این خونه ندارم. روز اول رسیدم . یعنی به روزهای خوب برمیگردم ده روز وقت دارم. خدایا خوبی ماهی همه چیزی.

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ -

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-47.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ حقيقت تو را دوست مي دارم . اگر گياهي باشي که هيچگاه شکوفه نداده است. باز دوستت مي دارم. وعشقي را که از تو در قلبم زندگي مي کند . دوستت دارم بي آنکه بدانم چرا؟ يا چه زماني ، در کجا؟ تو را بي غرور و خودخواهي ، تو را آشکارا دوست دارم. نوشته شده در سه شنبه ششم بهمن ۱۳۸۸ساعت14:18توسط تمیس. چه درد آور است از من سخن گفتن! همچون سایه ای لرزان پاره ابری رهگذر,. بر سینه تافته غربت این کویر,. افتاده ام و مینگرم تا در زیر این آسمان. کسی هست که بار سنگینی را.

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ -

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-51.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ شکلات یواشکی بر میداری هیچ. میذاری تو جیب شلوارت هم هیچ. چرا یادت میره نوش جان کنی که آب بشه همه جونت بشه شکلات آخه؟ نوشته شده در یکشنبه نهم اسفند ۱۳۸۸ساعت23:24توسط تمیس. چه درد آور است از من سخن گفتن! همچون سایه ای لرزان پاره ابری رهگذر,. بر سینه تافته غربت این کویر,. افتاده ام و مینگرم تا در زیر این آسمان. کسی هست که بار سنگینی را. که بر دوش های خسته و فرتوت این کلمات نهاده ام. و بر پشت زمین روانه کرده ام,. من که علف نیستم. قالب های نایت اسکین.

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ -

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-55.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ بهترین روز سال ۸۸:. بهترین روز امسال یادم نمیاد واقعا. بهترین هدیه سال ۸۸:. هدیه های زیادی گرفتم ولی اونی که تو خاطرم مونده و دوستش دارم انگشتریه که تو حلیم فروشیه تجریش گرفتم. بهترین سفر سال ۸۸:. شیراز نیومدم پس بهترین ندارم. سفرم به بندر عباس تو شهریور و شنیدن خبر قبولی ام در کارشناسی ارشد شاید بهتر از همه بود. بهترین کتاب سال ۸۸:. بهترین کتابی که خوندم از احمد پوری بود " دو قدم این ور خط". بهترین دوست سال ۸۸:. بهترین کار سال ۸۸:. بهترین غذای سال ۸۸:.

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ -

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-48.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ نمیدونم با چی شروع کنم. یه چیزی تو ذهنمه که امشب بهش فکر میکردم. پر از خشم ها و نفرت های نهفته. پر از گریه و گلایه های نگفته. به وقتش حرفها و خشم هاشونو میخورن و زمانی اونارو خالی میکنن که جاش نیست و روی کسانی این خشم ها خالی میشه که حقشون نیست. کاش میشد اونقدر صادق باشیم حداقلش با خودمون که خشم هامون رو جایی بروز بدیم و روی کسانی که باعث بوجود اومدنش شدن. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۸۸ساعت22:48توسط تمیس. چه درد آور است از من سخن گفتن!

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ - امیر آباد خون میخواد ! منتظره...

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-61.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ امیر آباد خون میخواد! تو با نگات چی میخواستی بگی. من خفه خون نمیگیرم این صدا جاریه توی کوچه پس کوچه ها. از خون تو خیس سنگفرشا بخواب که اگه من و ما بیداریم اسم تو تکثیر میشه تو خیابونا! دست از خونش برداریم بند نمیاد این خون هزااار ساله که جاریه این خون. بکشید مارو حق گرفتنیه حق میمونه ناحقه که رفتنیه! نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۸۹ساعت10:19توسط تمیس. چه درد آور است از من سخن گفتن! همچون سایه ای لرزان پاره ابری رهگذر,. بر سینه تافته غربت این کویر,.

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ -

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-59.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ همیشه حسرت دختر خانمهایی را خوردم. که کفش های پاشنه ۷ سانت و ۱۰ سانت میپوشند و نه تنها را میروند. و من اگر پاشنه هایم از ۲ سانت تجاوز کند. حتی مادربزرگ عزیزم ادای راه رفتن کج و کوله ام را در میآورد. و به هزار زبان به من میفهمانند که. قدم آنقدر بلند هست که نیاز به کفش پاشنه دار نداشته باشم. اما من گاهی زیر آبی میروم. اعتقاد دارم کفش پاشنه بلند یک نماد زنانگی است. و زنی که نتواند هرگز کفش پاشنه دار بپوشد یک چیزی کم دارد . چه درد آور است از من سخن گفتن!

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ - همین فقط !

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-54.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ ناز شعرات خواجه شمس الدین محمد! میدونستی یه روز بهش نیاز پیدا میکنم هاااا! گفته بودم چو باییی غم دل با تو بگویم. که غم از دل برود چون تو بیایی! نوشته شده در جمعه بیست و یکم اسفند ۱۳۸۸ساعت20:52توسط تمیس. چه درد آور است از من سخن گفتن! همچون سایه ای لرزان پاره ابری رهگذر,. بر سینه تافته غربت این کویر,. افتاده ام و مینگرم تا در زیر این آسمان. کسی هست که بار سنگینی را. که بر دوش های خسته و فرتوت این کلمات نهاده ام. و بر پشت زمین روانه کرده ام,. من که علف نیستم.

shaabestaan.blogfa.com

کدام چشمه؟ - دعای خیر!!!

http://www.shaabestaan.blogfa.com/post-43.aspx

کوزه خالی ام را از آب کدامین چشمه پر خواهم کرد؟ و روح پر فتوحتان! جزوه و کتاب پربارتان پر از کلمات به جا. و جمله بندی های دلنشین. در عرضهای بین ۳۵ تا ۴۰ درجه شمالی و جنوبی برخورد جریانهای نزدیک حاره ای "عرضهای اسبی" توده های آب ۳۰۰-۲۰۰ متری در سطح اقیانوسها در حرارت و شوری معین به حالت منفرد و مجزا به آرامی با آبهای مجاور متحرک خود تعادل حاصل مینمایند! من نوشت : باور کنید عین جمله های ایشان را نوشتم بی کم و کاست! نوشته شده در یکشنبه بیستم دی ۱۳۸۸ساعت20:28توسط تمیس. چه درد آور است از من سخن گفتن!