joftshish.blogfa.com

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/8909.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. مشتی که باز شد. نشستهایم روی پله های سنگی سرد. زن، من و مرد. زن صورتی آفتاب سوخته دارد و چشمانی که سفیدیشان از دور پیداست،چشمانی مانند چشمان ماهی به خاک افتاده، چشمانی که سیاهی شان زل زده به پیادهروی خاکستری. درد مانند مشتی سفت، درون شکمم جا خوش کرده بود و گهگاه انگار دلش بخواهد...

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/8812.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. خرده شیشه های لعنتی کنار پنجره. هنوزم که هنوز بود، وقتی یاد آن توالت گوشه ی حیاط پشتی می افتاد، تنش می لرزید. هنوز یادش نرفته بود، یکبار وقتی می خواست لابلای درختها، مرضی دختر مش محمود را ماچ کند، دخترک با انزجار او را از خودش دور کرده و گفت بود: ا ه چه بوی گندی می دی. گوشه ای ن...

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/9404.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. در تاریکی کز کرده بودم و به صدایی که ازدور میآمد گوش میدادم. زن دستش را روی آماس شکمش کشید و گفت: دیشب خواب دیدم یک آقای نورانی با لباس یکدست سفید، آمد توی اتاق خواب. من همینجا روی تخت نشسته بودم و از درد، پاهایم را میمالیدم. خیلی عجیب بود که ازش نترسیدم! اینگونه بود که اینجانب ...

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/9012.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. ورود فقط برای دیوانگان. از صدای تلق تلق باد که خودش رو می کوبه به تلقی که روی دریچهی کولر چسبوندیم از خواب می پرم. این هم انگار داره خط و نشون میکشه برامون. مثل بقیه باش،قالب زده، کنیک شده،سبک،توخالی، با بهترین کیفیت، لبخند به لب و چشمها مهربون،با بوی ادکلن. بوی سیگار برا وج...

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/9006.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. جایی برای پیرزنها نیست. مچ دست او را محکم گرفته بود و او احساس خفگی میکرد. دلش میخواست مچش را از میان دست او بیرون بکشد تا بتواند راحت نفس بکشد. ولی میدانست کافیست کوچکترین حرکتی بکند تا او از خواب بیدار شود، بدخواب شود و تا صبح اوقاتتلخی کند. Powered By BLOGFA.COM.

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/8811.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. نه، ازین پوستاب* موستابای شل و ول که مثل آب دهن مرده می مونن نمی خوام. سنباده آهن، فقط سنباده آهن، زبر، با دونه های درشت سیاه. می خوام خراش بدم، می خوام از جای جای خراش ها بوی خون بیرون بزنه. می خوام رد خراش برای همیشه روی روحم حک بشه. من خوشحال بودم، ما چهار نفر بودیم. یکی ماتح...

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/8901.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. فرمانیه پلاک 103 و رقاصه. وارد می شود، عده ای را می شناخت، اما آشنایش نبودند. عده ای او را می شناختند، اما او آشنایشان نبود. دلش به این خوش است که عکسها حواسشان به او نیست و همه مربع هستند، مربع ها آرامش می کنند، آدمها نه. ا ه، مامان می دونی که. باد بیرون هو هو می کند. حافظ نیست...

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/8902.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. دیشب شب عروسی ام بود و من زشت شده بودم هرچند امشب هم که شب عروسی ام نیست، بازهم زشت هستم- درست مثل تمام شبهای دیگر که تمام سعیم را می کنم تا خوشگل شوم و زشت می شوم و مهم هم همین سعی کردن است . این مرغ هم حیوان نجیبی ست، هم حیوان غریبی ست و البته خیلی هم مفید. مثلا وقتی اوقات...

aavaa.blogfa.com

رقص سرد

http://www.aavaa.blogfa.com/9105.aspx

تندیس سازم، دیوانه، از فریادهای دردم شعر می تراشم. نصف شب است دیگر- افتخار. مرا سریست با تو . - بهارنارنج. ما نیز روزگاری .- مهدی. چنین گفت زرتشت.- مسیحا. پشت کوچه ی علی چپ. تصورات ذهنی که شارژش تمام شده- صمیه. زلف بر باد . سایه. شب عروسی معشوق مشترک. گوشم داره کر میشه. پری اونقدر جیغ میکشه که خون شروع میکنه از دهنش بیرون ریختن. پری میچرخه و خون میپاشه به در و دیوار،. آخه من باید چیکار کنم. خودم رو میکشونم کنار تشک و پهن میشم توش. دستم رو دراز میکنم و کارت رو از بالای سرم برمیدارم. کارت شبیه ...بوی تعفن ...