candygirls74.blogfa.com
♥دختران تـیــتــــــــــیش مــــامانی♥ -
http://www.candygirls74.blogfa.com/post-69.aspx
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست. محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست. بی قرار توام و در دل تنگم ، گله هاست. آه بی تاب شدن ، عادت کم حوصله هاست. مثل عکس رخ مهتاب ، که افتاده در آب. در دلم هستی و بین من وتو فاصله هاست. آسمان ، با قفس تنگ ، چه فرقی دارد. بال ، وقتی ، قفس پر زدن چلچله هاست. بی تو هر لحظه ، مرا بیم فرو ریختن است. مثل شهری که،به روی گسل زلزله هاست. باز ، می پرسمت از مسئله دوری وعشق. وسکوت تو ، جواب همه مسئله هاست. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۸۹ساعت 13:16 توسط پريا. و نه از عشق من.
candygirls74.blogfa.com
♥دختران تـیــتــــــــــیش مــــامانی♥ -
http://www.candygirls74.blogfa.com/post-74.aspx
بشه ها این متن رو دوست داشتم گذاشتمش تو وب امیدوارم شما هم خوشتون بیاد. تو ميروي و من فقط نگاهت ميکنم. تعجب نکن که چرا گريه نميکنم. بي تو يک عمر فرصت براي گريستن دارم. براي تماشاي تو همين يک لحظه باقي است. نوشته شده در یکشنبه چهارم مهر ۱۳۸۹ساعت 16:47 توسط پريا. سهم کوچک من از عشق. کوچه باریکی است که به بن بست ختم میشود. تو این کوچکترین را هم از من گرفتی. من از این بن بست یک دنیای پر از شکوه عشق. برای خودم ساخته بودم. که کوچه اش پر از گلهای یاس بود. و عطر نفس های تو را می داد. بر در خانه ات نهاده بودم.
candygirls74.blogfa.com
♥دختران تـیــتــــــــــیش مــــامانی♥ -
http://www.candygirls74.blogfa.com/post-65.aspx
پا به پای تو. به اجبار زندگی ست. حالا تو هی بگو. از تو نه شعری می خواهم و. یک لبخند / یک لبخند. نوشته شده در چهارشنبه دوم تیر ۱۳۸۹ساعت 13:46 توسط پريا. سهم کوچک من از عشق. کوچه باریکی است که به بن بست ختم میشود. تو این کوچکترین را هم از من گرفتی. من از این بن بست یک دنیای پر از شکوه عشق. برای خودم ساخته بودم. که کوچه اش پر از گلهای یاس بود. و عطر نفس های تو را می داد. تمام امیدم را در سبدی از گل و مهر. بر در خانه ات نهاده بودم. وقتی از آنجا رد شدی و بی اعتنا گذشتی. گلدان دوستیمان خود به خود افتاد و شکست.
candygirls74.blogfa.com
♥دختران تـیــتــــــــــیش مــــامانی♥ -
http://www.candygirls74.blogfa.com/post-77.aspx
مطمئن باش ، برو. ضربه ات كاری بود ، بی وفایی کردی.دل من سخت شكست. و چه زشت به من و سادگیم خندیدی. به من و عشقی پاك ، كه پر از یاد تو بود. و به این قلب یتیم. كه خیالم می گفت تا ابد مال تو بود. تو برو تا راحت تر. تكه های دل خود را آرام سر هم بند زنم. نوشته شده در جمعه یکم بهمن ۱۳۸۹ساعت 17:38 توسط پريا. سهم کوچک من از عشق. کوچه باریکی است که به بن بست ختم میشود. تو این کوچکترین را هم از من گرفتی. من از این بن بست یک دنیای پر از شکوه عشق. برای خودم ساخته بودم. که کوچه اش پر از گلهای یاس بود. در آن کوچه نپیچید.
candygirls74.blogfa.com
♥دختران تـیــتــــــــــیش مــــامانی♥ -
http://www.candygirls74.blogfa.com/post-76.aspx
دلم واسه همتون خیلی تنگ شده بود راستی پارسال گفتم امسالم میگم من و سارا یه وب دیگه هم به این ادرس داریم www.5abji.blogfa.comکه اونم جالبه در مورد خاطرات مدرسه مونه که اونم بزودی اپ میشه دوست داشتید سر بزنید بهش خوشحالمون می کنید. اینم از اپ امروز امیدوارم خوشتون بیاد. عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی. دوستت خواهم داشت بی آنکه بگویم. درد دل خواهم کرد بی هیچ کلامی. در آغوشت قرار خواهم گرفت بی هیچ کلامی. در آغوشت خواهم ماند بی هیچ کلامی. شاید احساسم اینگونه نمیرد. سهم کوچک من از عشق. برای خودم ساخته بودم.
ahmadspy.mihanblog.com
دنبال چه جور مطلبی می گردی؟!؟(*مــــــــطـــــــالــــــــب*) - یه داستان عشقی و رمانتیک برای دختر و پسرای شیطون!!!!!!!!!
http://ahmadspy.mihanblog.com/post/67
دنبال چه جور مطلبی می گردی؟ یه داستان عشقی و رمانتیک برای دختر و پسرای شیطون! وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد . به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد . آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:"متشکرم". روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :"قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد" . تمام توجهم به اون بود. آرزو ...
ahmadspy.mihanblog.com
دنبال چه جور مطلبی می گردی؟!؟(*مــــــــطـــــــالــــــــب*) - مطالب ahmad spy
http://ahmadspy.mihanblog.com/post/author/291373
دنبال چه جور مطلبی می گردی؟ عشقولانه ترین داستان به نام شرط عشق. دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. و مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردمد".
candygirls74.blogfa.com
♥دختران تـیــتــــــــــیش مــــامانی♥ -
http://www.candygirls74.blogfa.com/post-73.aspx
چند وقتی دوست عسیسم سارا نمی تونه بیاد نت و من بیشتر وب را اپ می کنم. سارا جونم منتظرت هستیم. نوشته شده در شنبه سی ام مرداد ۱۳۸۹ساعت 9:54 توسط پريا. سهم کوچک من از عشق. کوچه باریکی است که به بن بست ختم میشود. تو این کوچکترین را هم از من گرفتی. من از این بن بست یک دنیای پر از شکوه عشق. برای خودم ساخته بودم. که کوچه اش پر از گلهای یاس بود. و عطر نفس های تو را می داد. تمام امیدم را در سبدی از گل و مهر. بر در خانه ات نهاده بودم. وقتی از آنجا رد شدی و بی اعتنا گذشتی. گلدان دوستیمان خود به خود افتاد و شکست.
candygirls74.blogfa.com
♥دختران تـیــتــــــــــیش مــــامانی♥ - اجازه هست تو شعر من، اثر بذاره خنده هات؟
http://www.candygirls74.blogfa.com/post-61.aspx
اجازه هست تو شعر من، اثر بذاره خنده هات؟ سلام عزیز مهربون، اجازه هست بشم فدات؟ اجازه هست تو شعر من، اثر بذاره خنده هات؟ شب که می شه یواش یواش، با چشمک ستاره هاش. اجازه هست از آسمون، ستاره کش برم برات؟ اجازه هست بیای پیشم یه كم بگم دوست دارم؟ تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم. بریم تو باغ اطلسی بی رنج و درد بی كسی. بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم. اجازه هست خیال کنم، تا آخرش مال منی؟ خیال کنم دل منو، با رفتنت نمی شکنی؟ اجازه هست خیال کنم، بازم میای می بینمت؟ طپش طپش با چشمكت، غزل بگم برای تو.