joojooyebarfi.persianblog.ir
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://joojooyebarfi.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://joojooyebarfi.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
1.2 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
42
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.172 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | joojooyebarfi.persianblog.ir Reviews
https://joojooyebarfi.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
با عرض معذرت از هلیا... بازم شروع می کنم به پر حرفی... - صابون کف زده
http://helisa.persianblog.ir/post/22
با عرض معذرت از هلیا. بازم شروع می کنم به پر حرفی. سلام هلیا جون واقعا به خاطر اون اتفاق ازت معذرت می خوام. دلم برات خیلی تنگ شده. ولی تو رو خدا دیگه مدرسه نیا. ازت خواهش میکنم. دلیلش رو نمی تونم بگم یا حداقل الان نمی تونم. ولی نیا. نیا. تو رو خدا. گاهی وقتا اینقدر دلم برای تو و همه ی اونا که رفتن تنگ می شه که نمی دونی. شاید توی اتوبوس که داشتیم می رفتیم. راحت شدم. اصلا ولش کن امروز اینقدر ضایع بود که نمی دونی. وقتی هم که داشت می رفت خونه از توی ماشین یه دستی برام تکون داد که باورت نمی شه.
این چند روز پر فراز و نشیب - صابون کف زده
http://helisa.persianblog.ir/post/33
این چند روز پر فراز و نشیب. خیلی وقته نبودم ، نه؟ تازگیا هر روز امتحان داریم و منم که مثل همیشه.نمی خونم. البته نمره هام بد نیستا.ولی کمی تا قسمتی دارم گند می زنم. فردا نمره ی ریاضیمونو میدن.تازه زیست هم امتحان داریم. بسه دیگه.حالم داره به هم می خوره اینقدر درباره ی درس توی وبلاگ نوشتم. بذارین از اتفاقات تازه براتون بگم:. سایه جون چند شب پیش زنگ زد بهم گفت من دیگه نمی خوام توی وبلاگ نویسی شرکت کنم(منظورش این بود که خودت ادامه ی راهو تنهایی برو). ولی باز هم حرف خودشو می زد. حالا نمی دونم قراره چی کار کنه.
از پیله تا پروانگی
http://www.flyagain.blogfa.com/8504.aspx
از پیله تا پروانگی. با بال شکسته پرکشیدن هنر است. مرگ پایان کبوتر نیست! امروز قصد داشتم با تبریک به روز کنم تبریک برای مادرم و همه مادرهای مهربون اما دلم نمیاد آخه این روزها یک مادرکه ندیدمش ونمیشناسمش غم داره . مادر سام! من هم غمگینم مثل همه ی دوستان باوری ام! پس بجای تبریک ایمیل های تسلیت دوستان باوری برای سام رو با اجازه (البته بی اجازه) نویسندگانش شهرام مبصر و رضا آیتی اینجا میگذارم و امیدوارم از من نرنجند . باوریها دلشان میخواهد به اندازه تمام ابرهای آسمان اشک بریزند . وهیاهوی بی صدای این همه حرف.
از پیله تا پروانگی
http://www.flyagain.blogfa.com/8506.aspx
از پیله تا پروانگی. با بال شکسته پرکشیدن هنر است. یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد! اینکه اینجا می نویسیم. تنها دلیلش این نیست که حرفی برای گفتن داریم. حرفی که دیگر بر دلمان سنگینی می کند و درآن نمی گنجد. که حرف دل را می توان هرجایی نوشت و شاید بیشتر بپسندیم که جایی آنرا بنویسیم که کسی نبیند و نخواندش . ووقتی اینجا می نویسیم می خواهیم ما را ببینند. بخوانند و از تبادل نظر و دفاع از افکار و ارزشهایمان لذت می بریم .وچه بسیار می آموزیم! Bebakhshid man faghat ye soal daram. Special ya jahaye dige minevisin ya ali.
از پیله تا پروانگی - مرگ پایان کبوتر نیست !
http://www.flyagain.blogfa.com/post-21.aspx
از پیله تا پروانگی. با بال شکسته پرکشیدن هنر است. مرگ پایان کبوتر نیست! امروز قصد داشتم با تبریک به روز کنم تبریک برای مادرم و همه مادرهای مهربون اما دلم نمیاد آخه این روزها یک مادرکه ندیدمش ونمیشناسمش غم داره . مادر سام! من هم غمگینم مثل همه ی دوستان باوری ام! پس بجای تبریک ایمیل های تسلیت دوستان باوری برای سام رو با اجازه (البته بی اجازه) نویسندگانش شهرام مبصر و رضا آیتی اینجا میگذارم و امیدوارم از من نرنجند . باوریها دلشان میخواهد به اندازه تمام ابرهای آسمان اشک بریزند . دوست دارد یار این آشفتگی.
از پیله تا پروانگی - ...
http://www.flyagain.blogfa.com/post-31.aspx
از پیله تا پروانگی. با بال شکسته پرکشیدن هنر است. در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود. و کلمه، بی زبانی که بخواندش، و بی اندیشه ای که بداندش، چگونه می تواند بود؟ و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود،. و با نبودن، چگونه می توان بودن؟ و خدا بود و، با او، عدم،. و عدم گوش نداشت،. حرفهایی هست برای گفتن،. که اگر گوشی نبود، نمی گوییم،. و حرفهایی هست برای نگفتن،. حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آرند. حرفهایی شگفت، زیبا و اهورایی همین هایند،. حرفهای بیتاب و طاقت فرسا،. اگر یافتند، یافته می شوند.
از پیله تا پروانگی - سپندارمذگان
http://www.flyagain.blogfa.com/post-27.aspx
از پیله تا پروانگی. با بال شکسته پرکشیدن هنر است. به نام نامی عشق. سکوتم فریاد اعتراض بود بر سر آنها که عشق را خرده می گیرند و مشروط می دانند و امشب به بهانه سپندارمذگان شکسته شد به فریادی دیگر که:. ای عشق همه بهانه از توست! به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست. عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست. نوشته شده در شنبه ۲۸ بهمن۱۳۸۵ساعت 23:28 توسط نرگس. دوست دارد یار این آشفتگی. آشنایی با یک معلول قطع نخاع. از سر بی حوصلگی. دلتنگی های خاموش تینا. آبتنی در حوضچه اکنون. اوني که مدعي بود عاشقته. جوجوي من گم شده.
از پیله تا پروانگی
http://www.flyagain.blogfa.com/8801.aspx
از پیله تا پروانگی. با بال شکسته پرکشیدن هنر است. در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود. و کلمه، بی زبانی که بخواندش، و بی اندیشه ای که بداندش، چگونه می تواند بود؟ و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود،. و با نبودن، چگونه می توان بودن؟ و خدا بود و، با او، عدم،. و عدم گوش نداشت،. حرفهایی هست برای گفتن،. که اگر گوشی نبود، نمی گوییم،. و حرفهایی هست برای نگفتن،. حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آرند. حرفهایی شگفت، زیبا و اهورایی همین هایند،. حرفهای بیتاب و طاقت فرسا،. اگر یافتند، یافته می شوند.
از پیله تا پروانگی
http://www.flyagain.blogfa.com/8509.aspx
از پیله تا پروانگی. با بال شکسته پرکشیدن هنر است. من گ نگ خوابدیده و خ لقی تمام کر. من عاجزم ز گفتن وخلق از شنیدنش! نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ آذر۱۳۸۵ساعت 23:38 توسط نرگس. دوست دارد یار این آشفتگی. آشنایی با یک معلول قطع نخاع. از سر بی حوصلگی. دلتنگی های خاموش تینا. آبتنی در حوضچه اکنون. اوني که مدعي بود عاشقته. جوجوي من گم شده. من و ام اس.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
42
♥ قــشــنــگــــتــريــن اشـــتــبـاه ♥
نگران نباش آسمان به زمين نيامده . . . تنها مرا از دست دادي . . . /! پایان راه کام لا پ یداست! می د هم قاب ش ک ن ن د. کنایه های ت را به ر سم یاد گاری. و به ه مان دیوار میاویز م ش! جای ه مان د ستخط ت ماشائی . . . این بار هم که. تاول پاهایم خشک شود ، ،. دوباره عاشقت می شوم ،. دوباره راه می افتم ،. دوباره گم می شوم ! هر طور شده این راه را تا آخر می روم . . . وقتی دل سپردگی ام را. با نیش خندی مهمان کردی. خواهم ماند,خواهم زیست به احترام دلم! برو پروفايلم ./ . دوران عاشقي يه دختر 17 ساله.:. عاطفه جونم. لبخند زد...
عاشقانه
ماه رمضان و من بی تو. نوشته شده در تاريخ یکشنبه هشتم تیر 1393 توسط تبسم. بعد5 سال اولین سالیه که شب اول ماه رمضان با هم نیستیم . هرسال با هم می رفتیم افطاری رستوران - یک رستوران مشخص . دیگه من مال اون نیستم اونم مال من نیست .تقدیرمون اینجوری بود من هیچوقت نمی تونستم تا ابد کنارش بمونم من بزرگتر از حسین بودم و خاتواده ی اون هرگز منو نمی پذیرفتن خودشم اینو خوب می دونه اما هر بار با من بحث می کنه میگه تو باید می موندی حتی اگر من ازدواج هم می کردم تو همسر اولم بودی . قصه با غصه به آخرش رسید. اما نمی تونستم .
تنهــــــ ♡ــــا تـرین تنهـــــ♡ـا
تنه ا ترین تنه ا. هیییامان ازاین زمان-زمانی که دیگه بردتوان ازاین زبان. چقدر امروز خدا بودم.(پست ثابته برو پایین). تاريخ : دوشنبه بیست و سوم مرداد 1391 1:42 نویسنده : باآسمون-تنها. خدایا وقتی دلت می گیره می خواد بترکه چیکار می کنی؟ به روی خودت نمی آری و یه گوشه می شینی دلتو قایم می کنی؟ یه لیوان آب می خوری که بغضت رو بفرستی پائین؟ با نگاهت بازی می کنی که یادش بره می خواسته گریه کنه؟ یادت می افته تنهایی و باید خدا باشی؟ نمی دونی که من چقدر امروز خدا بودم ! امشبم باا روو نه. آسمونم انگار شده دییوونه. تا کی...
JooJoo Rangi
سلامتي كسي ك از وجودش نفس مي كشم. تاريخ دوشنبه هفتم بهمن 1392ساعت 20:26 نويسنده JooJoo. مرد بايد روزی یک ساعت کنار خانمش بشینه، بگه: خانمم! هرچی دلت میخواد غر بزن! تاريخ دوشنبه هفتم بهمن 1392ساعت 20:24 نويسنده JooJoo. عشق اگر عشق باشد هم زيبايي هايت را دوست دارد، هم اخم هايت در روزهاي تلخي،. با يك اتفاق تو را تعويض نمي كند، همراهيت مي كند تا بهبود يابي،. عشق اگر عشق باشد هم خنده هايت را دوست دارد هم گريه هايت را. تاريخ دوشنبه هفتم بهمن 1392ساعت 20:7 نويسنده JooJoo. ب دنبالت مي آيم،. جوجه ي من گوش كن.
شاد زی
چی میخاهیم چی میشه. واقعیت اینه که من خیلی اوقات اعتقاد به این قضیه رو که بابایی به اون اعتقاد راسخ داررو فراموش میکنم. همه چی همونطور میشه که باید بشه. امروز با متین تصمیم گرفتیم. بریم قله توچال بعد هم افطاری امیرکبیر تو کلک .صبح ددی ما رو رسوند و رفت ۲ دقیقه از رفتن ددی نگذشته بود که بچه های امیرکبیر رو دیدیم که میرفتند بند تمرین فرود جاتون خالی ماهم با استقبال شدید متین وتوافق بچه ها رفتیم بند. نوشته شده در جمعه چهارم شهریور ۱۳۹۰ساعت ۲۱:۳۲ بعد از ظهر توسط شیرین. ماچ به لپ همتون. من به ان می ارزم که بم...
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
joojooyema
جمع ما سه نفره شد. بالاخره ا زپوشک گرفتیم شمارو. امان از ویروسهای زمستان. ما ودخترک دوسال وسه ماهمان. شیرین زبانی های جدید. امتحان از پوشک گرفتن. شیرین زبونی های جدید. سارا و شکوفه ی گیلاسش. روزانه های مادرانه(من جون). نسرین و گل پسر نازنینش. نی نی آی کیو. سید علی پسرسما جون. شعرای کودکانه دروبلاگ مانی جون. وبلاگ علی کوچولوپسر زهراجون. آب آبی دريا آبی. آوازهای انگلیسی برای کودکان. پاسخ به سوالات زنان / زایمان / مامایی. سایت مهدالرضا آستان قدس رضوی. بالاخره ا زپوشک گرفتیم شمارو. امان از ویروسهای زمستان.
امیرعلی مامان قندعسل مامان
باب اسفنجي - درباره ي کارتون باب اسفنجي. به باب اسفنجي امتياز دهيد. با تشکر از حمايت شما. باب اسفنجي : باب اسفنجي. Weblog Themes By : spongebob.blogfa.com.
لحظات تنهایی من
زندگی چیدن سیبی است که باید چید و رفت. زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت. زندگی رودی است جاری هر که آمد. کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت. این کولی خانه بدوش روزگار. کوچه گردیهای خود را زندگی نامید و رفت . . . نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم خرداد 1391ساعت 12:4 توسط پریسا. سال هاست که تو رفته ای. مجنون وار سر به بیابان گذاشته ام. اما پیدایت نکرده ام. حالا ده سال از آن تاریخ گذشته است. برای خودم کسی شده ام! اگر به کسی نگویی. دیری است که رئیس اداره مجنونانم! و امروز دستور دادم. نوشته شد...
