talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - سفر ایستگاه
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-133.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! تمام ایستگاه می رود. و من چقدر ساده ام. کنار این قطار رفته ایستاده ام. به نرده های ایستگاه رفته. نوشته شده در جمعه ۱ بهمن۱۳۸۹ساعت ۱۹:۵۶ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟ همه ی اینها می توانست باشد.می توانست شیرین باشد یا فرشته یا مهسا یا. شبیه چیزی بود.چهره اش از روز اول آشنا بود.هیچ وقت نفهمیدم که شبیه چه کسی است! خودش که می گفت:من شبیه هیچکس نیستم! و بعد با شیطنت می خندید.
talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - سالک مبارز مبارز...
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-140.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! روح سالک مبارز نه افراط کار و شکایت پذیر است و نه برد و باحت پذیر،روح سالک مبارز صرفا مبارزه پذیر است و هر مبارزه ای آخرین نبرد او در روی زمین است.بدینسان،پیامد آن چندان اهمیتی برای او ندارد.سالک مبارز برای آخرین نبرد خود بر روی زمین اجازه می دهد که روحش پاک و آزاد،جاری شود و می خند و می خندد. نوشته شده در پنجشنبه ۲۱ بهمن۱۳۸۹ساعت ۲۱:۴۹ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟
talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - قضاوت ممنوع!!
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-123.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! تا کفشهای کس دیگرو پات نکنی،نمی تونی راجع به راه رفتنش قضاوت کنی. نوشته شده در دوشنبه ۲۶ مهر۱۳۸۹ساعت ۱۶:۱۵ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟ همه ی اینها می توانست باشد.می توانست شیرین باشد یا فرشته یا مهسا یا. شبیه چیزی بود.چهره اش از روز اول آشنا بود.هیچ وقت نفهمیدم که شبیه چه کسی است! خودش که می گفت:من شبیه هیچکس نیستم! و بعد با شیطنت می خندید. می خوام بنویسم و تو بخونی.
talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - سالک مبارز مسئولیت پذیر!!
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-139.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! سالک مبارز مسئولیت پذیر! سالک مبارز مسئولیت اعمالش را می پذیرد،حتی پیش پا افتاده ترین اعمالش را.آدم معمولی افکارش را به نمایش می گذارد و هرگز مسئولیت آنچه را انجام می دهد نمی پذیرد. نوشته شده در پنجشنبه ۲۱ بهمن۱۳۸۹ساعت ۲۱:۳۸ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟ همه ی اینها می توانست باشد.می توانست شیرین باشد یا فرشته یا مهسا یا. خودش که می گفت:من شبیه هیچکس نیستم!
talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - صدای پای خدا...
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-134.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! آه می کشی و میگی که کاش اون صدا واقعا صدای پای خدا بود. نوشته شده در یکشنبه ۱۰ بهمن۱۳۸۹ساعت ۱۸:۳۲ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟ همه ی اینها می توانست باشد.می توانست شیرین باشد یا فرشته یا مهسا یا. شبیه چیزی بود.چهره اش از روز اول آشنا بود.هیچ وقت نفهمیدم که شبیه چه کسی است! خودش که می گفت:من شبیه هیچکس نیستم! و بعد با شیطنت می خندید. می خوام بنویسم و تو بخونی.
talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - نمی دونم چی می خوام...
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-122.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! نمی دونم چی می خوام. دلم دو تا دست مهربون می خواد که دورم حلقه شه و فشارم بده و من به اندازه ی همه ی غصه هام گریه کنم. نوشته شده در شنبه ۲۴ مهر۱۳۸۹ساعت ۲۰:۰ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟ همه ی اینها می توانست باشد.می توانست شیرین باشد یا فرشته یا مهسا یا. شبیه چیزی بود.چهره اش از روز اول آشنا بود.هیچ وقت نفهمیدم که شبیه چه کسی است! خودش که می گفت:من شبیه هیچکس نیستم!
talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - تولد عشقمه!!
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-131.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آذر۱۳۸۹ساعت ۱۵:۱۱ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟ همه ی اینها می توانست باشد.می توانست شیرین باشد یا فرشته یا مهسا یا. شبیه چیزی بود.چهره اش از روز اول آشنا بود.هیچ وقت نفهمیدم که شبیه چه کسی است! خودش که می گفت:من شبیه هیچکس نیستم! و بعد با شیطنت می خندید. می خوام بنویسم و تو بخونی. شبهای بی ستاره ی من.
talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - همین و همین و همین و همین.
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-130.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! همین و همین و همین و همین. وقتی که یک زندای ای،دیگه یک زندانی ای! نوشته شده در جمعه ۱۹ آذر۱۳۸۹ساعت ۱۸:۳۶ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟ همه ی اینها می توانست باشد.می توانست شیرین باشد یا فرشته یا مهسا یا. شبیه چیزی بود.چهره اش از روز اول آشنا بود.هیچ وقت نفهمیدم که شبیه چه کسی است! خودش که می گفت:من شبیه هیچکس نیستم! و بعد با شیطنت می خندید. می خوام بنویسم و تو بخونی.
talkhyashirin.blogfa.com
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ - فردای سبز!!!
http://www.talkhyashirin.blogfa.com/post-126.aspx
تا حالا یه چیز تلخو با شکلات خوردی؟ میتونی اینجا امتحانش کنی! برویم فتح کنیم فردا را. اگه من بخوام،اگه تو بخوای،اگه ما بخوایم،فردا سبز رنگه. نوشته شده در پنجشنبه ۴ آذر۱۳۸۹ساعت ۱۴:۳۵ بعد از ظهر توسط شیما. اسمشنمی دانم.شیرین شاید.نه.شیوا بود یا شیلا؟ یا شاید هم.شیما! مگر فرقی هم می کند؟ همه ی اینها می توانست باشد.می توانست شیرین باشد یا فرشته یا مهسا یا. شبیه چیزی بود.چهره اش از روز اول آشنا بود.هیچ وقت نفهمیدم که شبیه چه کسی است! خودش که می گفت:من شبیه هیچکس نیستم! و بعد با شیطنت می خندید.