KAGHAZEDIVARI.BLOGFA.COM
کاغذ دیواریکاغذ دیواری -
http://kaghazedivari.blogfa.com/
کاغذ دیواری -
http://kaghazedivari.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.4 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
17
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.391 sec
SCORE
6.2
کاغذ دیواری | kaghazedivari.blogfa.com Reviews
https://kaghazedivari.blogfa.com
کاغذ دیواری -
kaghazedivari.blogfa.com
کاغذ دیواری
http://www.kaghazedivari.blogfa.com/1391/07
زنی در میان چارچوب. بلند شدم و نگاه کردم. واقعن یه زن سیاهپوش بود که داشت به ما نگاه میکرد. گیلاسش را سر کشید و به سوال نفر دیگری که دور آن میز نشسته بود جواب داد. و نیشخندی پشتش آمد. خیلی تیره. کبود بود. انگاری که خفه شده باشه. بیرون پنجره ایستاده بود و نمیشد لباسهای تیرهاش را از بدن کبودش تشخیص داد. نگاهش گنگ و دور بود. خب دختره چیکار کرد؟ چه کاری میتونستم بکنم؟ همه ماتشان برده بود و کنجکاوانه منتظر بقیهاش بودند. نمیخوای بگی که روحه نمیگذاشت با اون تنها باشی. نفر سمت چپش بود که با بهت خندید.). دیر وقت،...
کاغذ دیواری
http://www.kaghazedivari.blogfa.com/archive
کاغذ دیواری
http://www.kaghazedivari.blogfa.com/1392/02
نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 13:33 توسط میثم. گربه ای که صاحبش را گم کرد.
کاغذ دیواری - موهایم سنگینی می کنند
http://www.kaghazedivari.blogfa.com/post/24
موهایم سنگینی می کنند. نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۹۱ساعت 23:16 توسط میثم. گربه ای که صاحبش را گم کرد.
کاغذ دیواری - ---اتاقک
http://www.kaghazedivari.blogfa.com/post/45
صدای ویبرهی گوشیام میآید. به مقنعهام دست میکشم و اساماس امین را زیر نیمکت میخوانم. امروز نه. مامانماینا خونهان. جواب نمیدهم. کلاس تمام میشود. مهناز همراهم است. نشد دیگه. خونشون پره. منو باش کلی به خودم رسیده بودم. داخل فروشگاه تاریک است. میبردم طبقهی بالا. چند نفر شکایت کردن از اینجا. واسه همینم پلمپ کردن اینجا رو. صداهایی میآید. روحالله نگاه میکند که ببیند چه خبر است. میخواهم بروم که نمیگذارد. رنگش پریده. میبردم یک گوشه. توی اتاقکی که از بیرون معلوم نیست. صدای قلب جفتمان میآید. نترس اینجا پیدامون نمیکنن.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
17
گربه ای که صاحبش راگم کرد
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/9208.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. در خیابان رها کردم. و به خانه بازگشتم. این گربه ی سیاه. همیشه راه خانه را. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم آبان 1392ساعت 2:9 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/9106.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. قلب من یک رقصنده ست. گاهی رومبا می رقصد. گاهی والتس گاهی باله. نوشته شده در یکشنبه نوزدهم شهریور 1391ساعت 10:38 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد -
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/post-182.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. به خیابان آمده بود. دست های بلندش را. در دست نمی گرفت. نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۱ساعت 18:58 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/9112.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. شاخه ی پر از کلاغ. نوشته شده در جمعه یازدهم اسفند 1391ساعت 22:1 توسط مریم. نه کبوتر داشت و. نوشته شده در شنبه پنجم اسفند 1391ساعت 2:4 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/9109.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. در جوهر خودکارم خوابیده. نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر 1391ساعت 19:0 توسط مریم. به خیابان آمده بود. دست های بلندش را. در دست نمی گرفت. نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر 1391ساعت 18:58 توسط مریم. حرفه ی من است،. نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر 1391ساعت 18:56 توسط مریم. تمام شب زده ها. لحاف بی خوابی را. نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر 1391ساعت 18:53 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/9108.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. بر پلک های خسته ام. نوشته شده در شنبه ششم آبان 1391ساعت 0:48 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/9111.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم بهمن 1391ساعت 23:2 توسط مریم. که مال هیچ پایی. نوشته شده در جمعه بیستم بهمن 1391ساعت 13:58 توسط مریم. نوشته شده در یکشنبه یکم بهمن 1391ساعت 0:46 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/9107.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. در فال ورق هم. برای من هیچ نبود. شاه درآغوش بی بی خوابیده بود. و سرباز مثل همیشه. ژوکر حرف های حکیمانه می زد. حرف هایی که برای من. تنها به دنبال یک آس می گشتم. و آس ها انگار. همه از من پنهان شده بودند. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر 1391ساعت 14:23 توسط مریم. چهره اش در آینه. که باران زده باشد. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر 1391ساعت 14:11 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد -
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/post-191.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. در خیابان رها کردم. و به خانه بازگشتم. این گربه ی سیاه. همیشه راه خانه را. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۲ساعت 2:9 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
گربه ای که صاحبش راگم کرد -
http://www.gorbevadivar.blogfa.com/post-187.aspx
گربه ای که صاحبش راگم کرد. دست نوشته های شخصی. که مال هیچ پایی. نوشته شده در جمعه بیستم بهمن ۱۳۹۱ساعت 13:58 توسط مریم. آوازدسته جمعی ملاحان گمشده. Shelfari: Book reviews on your book blog.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
كاغذباطله
هميشه نوشته هامو روي كاغذهاي باطله مينوشتم. يطوري خط خطي ميكردم . اما بعد از مدتي زندگيمو روي كاغذهاي باطله يافتم! تموم سهم من برای تو باشه. گفت و گوي دل. نویسنده: امیر رضا - سه شنبه بیست و پنجم تیر 1392. تقویم من وقتی به برج سرطان می رسد ورق هایش همه سیاه می شود. نویسنده: امیر رضا - سه شنبه بیستم فروردین 1392. آن که می اندیشد. به ناچار دم فرو می بندد. اما آن گاه که زمانه. زخم خورده و معصوم. به شهادت اش طلبد. به هزار زبان سخن خواهد گفت. نویسنده: امیر رضا - چهارشنبه چهاردهم فروردین 1392. نویسنده: امیر رضا...
کاغذ بی خط
تاريخ : یکشنبه هفتم آذر ۱۳۹۵ 16:36 نویسنده : فرسلون. و چقدر دیر می فهمیم. همین روزهاییست که منتظر گذشتنش هستیم. تاريخ : یکشنبه هفتم آذر ۱۳۹۵ 15:53 نویسنده : فرسلون. تاريخ : پنجشنبه چهارم آذر ۱۳۹۵ 16:1 نویسنده : فرسلون. آمدم مجلس ترحیم خودم. همه را می دیدم. همه آنهایی که نمی دانستم. عشق من در دلشان ناپیداست. واعظ از من می گفت،. و به خانم ها گفت:. تا که مجلس بشود سنگین. راستی این همه اقوام و رفیق. من خجل از همه شان. من که یک عمر گمان می کردم. تاريخ : پنجشنبه چهارم آذر ۱۳۹۵ 16:1 نویسنده : فرسلون.
كاغذ بي خط
کاغذ بی خط به Facebook. دوستان اگه تو فیسبوک هستن ادد کنن. سه شنبه 19 آذر1392 ] [ 9:57 ] [ بهروز ] . قابل توجه آدما بی توجه. این کاغذ بی خط است ملت وبلاگی از طرف 99% یها برای استیفیا حق خود از1% ها. یه دریا میان دو شهر. خود را دراین پست در میان بگذارید ودر هر پست در مورد همان پست. وبلاگ ایران و ایرانی. برای وطنم هر چند. پنجشنبه 3 مرداد1392 ] [ 13:7 ] [ بهروز ] . آهنگ با الهام از آهنگ لیلای اریک کلابتون. دوشنبه 24 آذر1393 ] [ 19:40 ] [ بهروز ] . اين پارک پارکينگ مي شود. اين درخت ،تير برق. و نيوتن، پشت وانت.
کاغذ بی خط
کاغذ بی خط، خلوتگاه منه. روی تن کاغذم مینویسم بدون اینکه خطی برای دنبال کردن داشته باشه. بی مسیر نوشتن هم بد نیست.خط افکارم رو دنبال میکنم نه خط کاغذم رو. مسیر افکار و احساساتم رو در خلوتگاهم کاغذ بی خط دنبال کنید.نظر بدین خوشحال میشم. کاغذ a2* * * * * * *. چت روم محبوب فارسی زبانان. ارسال اس ام اس شهرستانی. تاريخ : یکشنبه هفدهم دی 1391 18:21 نویسنده : حریر. یار من یوسف نیا . . . . . . اینجا کسی یعقوب نیست . . . لحظه ای چشمانشان از دوریت مرطوب نیست . . . ای گل زیبای من از غربتت اشکی نریز . . . تاريخ : جم...
گندم زار
آن سوی همه دلتنگی ها. خدای هست که داشتنش. جبران تمام نداشتن هاست. نوشته شده در پنجشنبه 19 خرداد1390ساعت 12:3 توسط گندم. از این ساده تر بلد نیستم. نوشته شده در جمعه 18 بهمن1392ساعت 13:30 توسط گندم. در نوبتی دوباره دلت را مرور کن. ازغم به هر بهانه ممکن عبور کن. گیرم تمام راه تو مسدود شد بگرد. یک آسمان تازه یک جاده جور کن. بنام خدای اردیبهشت وباران.
کاغذ دیواری
منظرهی ویرانی آدمها غمانگیزترین منظرهی دنیاست. همنوایی شبانهی ارکستر چوبها- رضا قاسمی. نوشته شده در یکشنبه یازدهم خرداد 1393ساعت 16:40 توسط میثم. ته سطل را که میجورید، مردی محلی را دید که معلوم نبود چرا به این بیغولهی شهر آمده. دید که آن مرد چطور با تمسخر و تاسف نگاه میکند،. خودش را از روی سطل کنار کشید. از کجا شروع شده بود این غش کردنش برای کتاب و بوی آن؟ کتابهایی که گاهی حتی نمیتوانست عنوانشان را بفهمد. چطور فراموش کرده بود آن پوزخندی را که به یک سفیدپوست زده بود؟ خسته که مى شويم. خسته که مى شويم.
آتیییش
پنجشنبه ۳۱ شهریور ،۱۳٩٠. پنجشنبه ۳۱ شهریور ،۱۳٩٠. امان از اول و امان از آخر. پنجشنبه ۳۱ شهریور ،۱۳٩٠. پنجشنبه ۳۱ شهریور ،۱۳٩٠. پنجشنبه ۳۱ شهریور ،۱۳٩٠. پنجشنبه ۳۱ شهریور ،۱۳٩٠. پنجشنبه ۳۱ شهریور ،۱۳٩٠. از من ویران شده بگذر. باشگاه مدیران و متخصصان. شبکه اجتماعی بهشت من. لیست وبلاگ های تخصصی. سرمه ی انتظار به چشمانم می کشم. امشب دوباره تو را گم کرده ام. میان آشفته بازار افکار مبهمم. توی کوچه های بی عبور پاییزی. شانه های بی انتهایت را. نویسنده : الهه کلهر. چقدر فاصله اینجاست بین آدمها. نویسنده : الهه کلهر.
كاغذ کاهی
خرس کوچولو می خواست از خدا به خاطر همه زیبایی هایی که خلق کرده تشکر کند اما نمی دانست چطور. کلاغ پیشنهاد کرد که خرس برای خدا کلوچه بپزد.اما جوجه تیغی پیشنهاد دیگری داشت. به نظر شما پیشنهاد جوجه تیغی چی بوده؟ به این آدرس مراجعهکنید و بخونید تا بفهمید که خرس کوچولو. چه طوری از خدا تشکر کرده. عنوان کتاب :کلوچه های خدا. تصویرگر و نویسنده :کلر ژوبرت. تاريخ پنجشنبه 29 تیر1391ساعت 1:21 PM. فکر میکنی موشها دعا نمیکنند؟ و از خدا چی میخواد. راستی یادت باشه به. بگی وقتی دعا میکنه حواسش جمع. مغز و دستگاه اعصاب.
کاغذ کاهی
روز نوشت های غزل بانو. من غزلم هستم. متولد 27 فروردین 1360 . در شیراز. فروردین 85 با بهترین مرد دنیا اشنا شدم و 1 مهر 85 پیمان عقد با هم بستیم و 6 مرداد 86 جشن ازدواجمون را در کنار بزرگترا جشن گرفتیم. ما خوشبخت هستیم. و 9 دی 1388 هم فهمیدیم که داریم یه فرشته ی کوچولو را به این دنیا می اریم. کوچولو ی من الان 29 هفتشه و من عاشقانه دوستش دارم. اینجا را برای ثبت خاطرات زندگیم می نویسم تا یادم بمونه چقدر خوشبختم و به خاطرش همیشه از خدا متشکر باشم. Design By : Night Melody. قالب های نایت ملودی.
کاغذ کاهی
تو خونه نشستی یکی میزنه در. درا که وا کردی میبینی یه دختر. نذری آورده آش داغ رشته. نذر باباشه که مکه نوشته. حلال کنید مارو آخه شده قسمت. آخر هفته میریم زیارت. یه روز تو بانکی صف نمیره پیش. آخر صف کجا میدون تجریش. وقتی بپرسی بهت میگن که. فیش منویسن همه واسه مکه. حلال کنید مارو آخه شده قسمت. آخر هفته میریم زیارت. همسایه اینوری میره به مکه. همسایه اونوری همش تو لکه. دختر ماهش که دم بخته. جهیزیه دادن اینروزا سخته. پسر بزرگش ماهر و بیکار. حتما عیالشم بیچاره بیمار. حلال کنید مارو آخه شده قسمت. تورا خدا جواب بده.
چوب خط ...
یه چیزی تو مایه های درد و دل! درگیر یک خیال غم انگیز، خواب دیدن تو. خوابیست که جای پریدنش درد می کند. دردی ورای شکستن، دردی ورای درد. دردی که ذره ذره تو را مرد می کند. حال مرا مپرس که بغض صدای من. یخ می زند و روزگار تو را سرد می کند. نفرین نمی کنم تو را که سرانجام روزگار. با تو هر آنچه با دل من کرد می کند. دردی غریب ، همین بگویمت که تو را. از تک تک ترانه های خودت طرد می کند. خسته تر از همیشه ام و تمام بودنم. از درد دیدن خواب تو درد می کند . نوشته شده در دوشنبه 2 دی1392ساعت 22:48 توسط امید. از بس تو را نو...