khalesei.blogfa.com
رنگ خدا
خلاصه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی، عمرانی و. مسجد امام حسن عسکری (علیه السلام). مسجد امام حسن عسکری واقع در (جاده قدیم قوچان) کوی کافی- کافی18. رنگ، جلوه ای از نور در طبیعت زیبای خداوند است. تو در محاصره کامل رنگ هایی. قرار گرفته ای که هر کدام پیام و سخنی دارند. رنگ سفید مظهر پاکی و لطافت و درخشندگی است. رنگ سبز نشانه حیات و طراوت و گاهی سیادت و آقایی است. رنگ آبی آرامش و سکون و آسمان آبی را به یاد می آورد. رنگ زرد، رنگ طلا، امید و فعالیت و شادی بخش بینندگان است. تا روانشناسی رنگ ها بگوید چگونه شخصیتی هستی؟
khalesetare.mihanblog.com
مهدکودک و پیش دبستانی خاله ستاره
مهدکودک و پیش دبستانی خاله ستاره. نام آشنای کودکان پاکدشت. دوشنبه 1 شهریور 1395. 04:29 بعد از ظهر. مهدکودک و پیش دبستانی خاله ستاره. با مدیریت : خانم عبدالمحمدی. همه در پاکدشت خاله ستاره را می شناسند. از کودکان دلبند شما با محدودیت پذیرش ثبت نام به عمل می آورد. با برنامه های ویژه - کنترل کیفی کلاسها با سیستم دوربین مداربسته - دارای سیستم وبکم برای ارتباط شما با کودک دلبندتان - تئاتر درمانی - آموزش های زبان انگلیسی ، سفالگری ، ژیمناستیک و موسیقی (بلز). ارتباط با مدیریت :. تلفن تماس : 36022813. پنجشنبه 8 آ...
khalesi.nikteacher.com
حميد خالصي | نيك تيچر
پورتال ارتباط با دانشجو. سوابق كاري و اجرايي. آزمايشگاه ميکروپروسسور - كد 521705 - گروه 62. دانشگاه بين المللي امام رضا(ع) - گروه برق و مهندسي پزشکي. سال تحصيلي 93 - ترم مهر. ظرفیت کلاس: 0 نفر - حد نصاب: 0نفر - ثبت نام شده : 11 نفر. آزمايشگاه ميکروپروسسور - كد 571208 - گروه 82. دانشگاه بين المللي امام رضا(ع) - گروه برق و مهندسي پزشکي. سال تحصيلي 93 - ترم مهر. ظرفیت کلاس: 0 نفر - حد نصاب: 0نفر - ثبت نام شده : 10 نفر. اصول ميکروکامپيوترها - كد 513708 - گروه 91 و 92 و 93. سال تحصيلي 93 - ترم مهر.
khalesii.blogfa.com
بشکن دنیای مادی راباسرزمین عجایب
بشکن دنیای مادی راباسرزمین عجایب. دنیای اینترنت و دانلودستان خالصی. بادانلودستان خالصی بهترین ها راشما اتخاب کنید. بيوگرافي و عکس بازيگران. درشكن وآن/ت/ي ف/ل/ت/ر/هاي جديد. يخ شكن همراه با/ب/ش/ك/ن/و/ب. بهترين وبلاگ جهان براي بهترينها. دنیای سرگرمی اس ام اس عکس طنز. بهترین برنامه هابرای دانلود. طرفداران سی سی مانکن. درشکن بهترین بشکن دنیا. بهترين وبلاگ دنيابراي دانلودانواع بازي ونرم افزار. كد لينك به ما :. بشکن دنیای مادی راباسرزمین عجایب. اشعارخالصي برای نسل مدرن. گزیده اشعار ره گشای خالصی.
khaleso0ske.blogfa.com
کاش ...
من و تو رازی مشترک داریم که حتی گوش های خودمان محرمش نیستند و زبانمان حتی در خلوت و تنهایی یکبار جرات بیانش را نیافته است! خوشگل ترین قالب های بلاگفا -. به درد می خورن. خاله سوسکه تموم کرد.خداحافظ! امروز ظهر نیم ساعت مونده به اتمام ساعت کار یهو احساس کردم در و دیوارهای بانک رو سرم خراب شدن و حس خفه گی عجیبی بهم دست داد.این بود که از بانک زدم بیرون.با یه حس لاقیدی راه می رفتم یه حس درد عجیب عین بختک افتاده بود رو دلم! آرهخسته ام.از اینکه نمی دونم چی می خوام خسته ام.از خسته بودن هم خسته ام! اما اون خیلی دس...
khalesooooo.persianblog.ir
نم نم بارون
آمدی و مهمان قلبم شدی. آمدی و مهمان قلبم شدی. آرام آرام بر من نشستی. قلب مهربانت را بر من هدیه کردی. و من همچون کودکی خردسال , الفبای عشق را در تو خواندم. آمدی آرام تر از آرام. دلم را سرشار از غنچه های زیبای یاس کردی. و وجودم را همچون بید مجنون. و من را عاشق. دست دعا بر همه این خوبی ها بر کجا ستایم. و چه زبیاست بهار زیبای با هم بودن. آن روز ها که در رنگارنگ آرزوهای شیرینمان. به دورت حلقه میزنم. تا شوم قطره ای بر این همه زیبایی. ای همه نفس زندیگم. دوستت دارم دل آرامم. تقدیم به فرشته خوشبختیم و مایه آرامشم.
khalesooske70.blogfa.com
خاله سوسکه
خوب هم که باشی ، از بس ب دی دیده اند. خوبیهایت را باور نمیکنند. نفرین به شهری که در آن غریبه ها آشناترند. دوشنبه چهاردهم اسفند 1391 ] [ 20:10 ] [ مهرناز ] . گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد. در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم . حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است. و این آب فایده ای ندارد. شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ،. اما آن هنگام که خداوند می پرسد :. زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟ هر آنچه از من بر می آمد!
khalesooske8.mihanblog.com
×♥×خــالــــه سوســکــه×♥×
من مهدیه یه دختر 8 ساله ام که این وبو به کمک خواهربرادربزرگترم ساختم. یه بوس از اون لبای نازت. نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 25 مرداد 1391 توسط Mahdiye باحووول. مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت :. می خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید :. مرد جوان گفت :. نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید و گفت :. من متاسفم به جهت این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت. و نباید به تو بگویم .