KHARKHASAK.BLOGSPOT.COM
خارخاسک هفت دنده...
http://kharkhasak.blogspot.com/
...
http://kharkhasak.blogspot.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.5 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
1,973
SITE IP
172.217.7.1
LOAD TIME
0.454 sec
SCORE
6.2
خارخاسک هفت دنده | kharkhasak.blogspot.com Reviews
https://kharkhasak.blogspot.com
...
kharkhasak.blogspot.com
خارخاسک هفت دنده: August 2013
http://kharkhasak.blogspot.com/2013_08_01_archive.html
۴ شهریور ۱۳۹۲ ه.ش. موزه شکلات های ریاست جمهوری! وقتی میهمانان خارجی مان آمدند، همراه سوغاتی هایشان ( جاری که سوغات خاصی نمی آورد! 8204; برای بچه ها یکی دو لباس زمستانی آورده، نکرده است قبلش جی پی اس بیاندازد ببیند دقیقاً ما در کدام نقطه ی کره زمین زندگی می کنیم! کلی هنر کنیم اول زمستان قطبی یک سفر برویم قطب جنوب تا بلکه هم بتوانیم لباس ها را تن بچه ها کنیم تنشان گرم بماند! یک پیراهن هم آورده برای آقای خانه، خدا شاهد است عین پارچه اش را مادر شوهرهمین تابستان از مازاد ملحفه های قدیمی! من هم که دیدم بچه ا...
خارخاسک هفت دنده: April 2013
http://kharkhasak.blogspot.com/2013_04_01_archive.html
۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ ه.ش. عاشقانه های فیس بوکی (3). اجداد مادر آقای خانه همه از معماران سنتی اصفهانی بودند. اجداد مادر من همه آخوند، روحانی، خطیب! در مسائل عشقی و عاطفی اعتقاد دارم آدم ها بیشتر انرژی اشان را از مادرشان به ارث می برند. نمی دانم چرا اما اعتقادم این است که آدم ها عاشق شدن هایشان را از مادرشان یاد می گیرند. آقای خانه عشقش را بر مبنای هندسی پیش می برد. یک درجه خطا نمی کرد و آرام آرام خشت خشت روی هم می چید. یا هنگام عبور از میان صندلی ها ناخواسته پای آقای خانه را لگد کنم. یادم می آید یک بار کنفران...
خارخاسک هفت دنده: October 2013
http://kharkhasak.blogspot.com/2013_10_01_archive.html
۱۹ مهر ۱۳۹۲ ه.ش. مادرم همیشه برای ازدواج و دوستی با آدم ها تاکید ویژه ای روی تایید اصالتشان دارد. می گوید: وای به حالتان اگر راضی به دوستی یا ازدواج با آدم غیر اصیل و نانجیب شوید. یک عمر به مادرم خندیدیم، گفتیم: مگر آدم ها اسب هستند که اصل و نسبشان مهم باشد. گفتیم: تو خون شاهزاده ی قجری در رگهایت جریان دارد متوهم شده ای. گفتیم: مامان جان ول کن دیگر دوران اصیل زاده بودن و این حرف ها گذشته است. پول و پله را بچسب و تحصیلات را بقیه چیزها مفت گران است. این را که می شنوم حیران می شوم! مگر می شود آدم این انداز...
خارخاسک هفت دنده: September 2013
http://kharkhasak.blogspot.com/2013_09_01_archive.html
۱۷ شهریور ۱۳۹۲ ه.ش. فردا را دیگر تکرار نمی کنم. نوشتن رمان را تمام کردم. حالا باید ببینم اصلا چنین رمانی مجوز چاپ می گیرد؟ برای منتشر کردنش به شیوه الکترونیکی هم مشکلی ندارم. یعنی اگر نشود بدون سانسور و ممیزی منتشرش کرد، شیوه ی الکترونیکی شاید بهترین گزینه باشد. در هر صورت لازم بود در سال روز وبلاگ نویسی فارسی بنویسم که فعال نبودنم در وبلاگ به چه بهانه ای بوده است. اگر بخواهم قسمتی از رمان را برای معرفی در پشت جلد بیاورم شاید این قسمت باشد:. برو بنشین زندگی ساده خودت را بکن! با رایانامه ارسال کنید.
خارخاسک هفت دنده: May 2013
http://kharkhasak.blogspot.com/2013_05_01_archive.html
۵ خرداد ۱۳۹۲ ه.ش. علت عاشق ز علت ها جداست عشق اسطرلاب اسرار خداست. روزهایی که مدام آقای خانه را سرکار می گذاشتم و هیچ دوست نداشتم با او هم نشینی و مصاحبتی داشته باشم. هر وقت او به یک بهانه خودش را به من نزدیک می کرد، من با صد بهانه ی دیگر از او فرار می کردم، یا لحظاتی که به ناچار تن می دادم به شرکت در مجالسی که او نیز در آن حضور داشت. روزهایی بود که او را با تمام معایبش می دیدم و باز هم جاذبه ایی عجیب مرا به سوی او جذب می کرد، احساسی بین عشق و نفرت که مدام می جوشید و در غلیان بود. در رابطه ی میان عابد ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
در امتداد تنهايي
http://www.daremtedadetanhaee.blogfa.com/9005.aspx
در عادت گوش سپردن به. ايستاده در متن زمان. مجله انگلیسی زبان تایم. يادداشت هاي يك دختر ترشيده. من و ام اس. یادداشتهای یک گلابی دیوانه. یادداشت های دختر گلفروش مترو. یک گلوله برای ژنرال. شمال از شمال غربی. میگوید برمیگردم، جایی نری ها! مینشینم و با لبخند بدرقهاش میکنم. صدای رفتنش که در سکوت محو شد، بار و بندیلم را میزنم زیر بغلم و من هم میروم. کتابت نمود كرم كتاب خور در پنجشنبه ششم مرداد 1390. خدمات وبلاگ نویسان جوان.
در امتداد تنهايي
http://www.daremtedadetanhaee.blogfa.com/8911.aspx
در عادت گوش سپردن به. ايستاده در متن زمان. مجله انگلیسی زبان تایم. يادداشت هاي يك دختر ترشيده. من و ام اس. یادداشتهای یک گلابی دیوانه. یادداشت های دختر گلفروش مترو. یک گلوله برای ژنرال. شمال از شمال غربی. بهترین اتفاق هنوز نیفتاده. کتابت نمود كرم كتاب خور در سه شنبه بیست و ششم بهمن 1389. کمی مانده به دو ماه بعد. بیشتر آدمها وقتی هوای آلوده تنفس میکنند، سردرد و تهوع میگیرند . من هم همین بلا سرم اومد ولی یه اتفاق دیگه هم برام افتاد. دیگه نتونستم چیزی بنویسم، البته منظورم اینجا توی وبلاگمه!
sahra1362
http://sahra1362.persianblog.ir/1393/3
به شیرینی یک پیروزی. نوشته شده در سهشنبه ٢٧ خرداد ،۱۳٩۳ساعت ٩:٠٩ ق.ظ توسط صحرا نظرات . نوشته شده در دوشنبه ٢٦ خرداد ،۱۳٩۳ساعت ۱:٥٥ ب.ظ توسط صحرا نظرات . زنی در آستانه 29 سالگی که به همراه شاهزاده اش خود خوشبختی را به آغوش کشیده است. شروع داستان : دسامبر 2009 روز یکی شدن : 17 شهریور 1390. شمس الملوک و فخرالملوک. پیاده روی ، روی مین. لحظه های شیرین با هم بودن. ستاره ی رویایی من. من و ام اس. اقای زیپ و خانم زیگزاک. نانازي بانو و آقا خرسي. روزهای به هم ریخته. Design by : Night Skin.
sahra1362
http://sahra1362.persianblog.ir/1393/2
نوشته شده در چهارشنبه ٢٤ اردیبهشت ،۱۳٩۳ساعت ۳:٤٧ ب.ظ توسط صحرا نظرات . نوشته شده در دوشنبه ۱٥ اردیبهشت ،۱۳٩۳ساعت ۳:۱٠ ب.ظ توسط صحرا نظرات . نوشته شده در سهشنبه ٩ اردیبهشت ،۱۳٩۳ساعت ٩:٥٠ ق.ظ توسط صحرا نظرات . نوشته شده در دوشنبه ۱ اردیبهشت ،۱۳٩۳ساعت ۸:۳٦ ق.ظ توسط صحرا نظرات . زنی در آستانه 29 سالگی که به همراه شاهزاده اش خود خوشبختی را به آغوش کشیده است. شروع داستان : دسامبر 2009 روز یکی شدن : 17 شهریور 1390. شمس الملوک و فخرالملوک. پیاده روی ، روی مین. لحظه های شیرین با هم بودن. ستاره ی رویایی من.
sahra1362 >> من یا او
http://sahra1362.persianblog.ir/post/423
زنی در آستانه 29 سالگی که به همراه شاهزاده اش خود خوشبختی را به آغوش کشیده است. شروع داستان : دسامبر 2009 روز یکی شدن : 17 شهریور 1390. شمس الملوک و فخرالملوک. پیاده روی ، روی مین. لحظه های شیرین با هم بودن. ستاره ی رویایی من. من و ام اس. اقای زیپ و خانم زیگزاک. نانازي بانو و آقا خرسي. روزهای به هم ریخته. Design by : Night Skin.
sahra1362
http://sahra1362.persianblog.ir/1392/12
نوشته شده در پنجشنبه ۱ اسفند ،۱۳٩٢ساعت ٢:٠۱ ب.ظ توسط صحرا نظرات . زنی در آستانه 29 سالگی که به همراه شاهزاده اش خود خوشبختی را به آغوش کشیده است. شروع داستان : دسامبر 2009 روز یکی شدن : 17 شهریور 1390. شمس الملوک و فخرالملوک. پیاده روی ، روی مین. لحظه های شیرین با هم بودن. ستاره ی رویایی من. من و ام اس. اقای زیپ و خانم زیگزاک. نانازي بانو و آقا خرسي. روزهای به هم ریخته. Design by : Night Skin.
زاغچه - ما آزمودیم در این شهر بخت خویش
http://zaghche.mihanblog.com/post/64
گروهی از زیست شناسان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند که زاغچه از نظر سیستم بینایی و ساختار چشم مشابه انسان است. ما آزمودیم در این شهر بخت خویش. شنبه 3 اردیبهشت 1390 07:59 ب.ظ. جام جم داشت تصاویری از خیابان ولی عصر برای ایرانیان خارج از کشور پخش می کرد. زیرنویس کرده بود: هدیه برنامه آفتاب مهربانی. فیلمبرداری از داخل یک ماشین در حال حرکت انجام می شد. بیشتر، تصاویر ترافیک و ماشین های جلویی پخش می شد تا فضاهای شهری خود خیابان. نه به خاطر اینکه طولانی ترین خیابان تهران و خاور میانه ست. نع. آنجا امامزاده ...
هذیان های یک بیمار تب دار! - گزارشیانه هایم
http://www.mahshidkhanom.blogfa.com/category/10/گزارشیانه-هایم
هذیان های یک بیمار تب دار! یه تبدار هذیون گو! که البته بیشتر ترجیح میده تبدار به نظر بیاد تا حرفاش همواره. سرپوش خوبی داشته باشن. سرپوشی به نام هذیان! آوای بودن (پگاه نازنین). تولدی دیگر( کیمیا جون). نشئگی های پرزیدنت بلوند (مهشید همزادم ). خارخاسک هفت دنده( خارخاری). زری و روزهای نامزدی (زری جون). ردپای یک زن (آبجی رد پا عزیز). واگویه های ونوس ( آبجی ونوس). زیبا سرای پانیذ ( آرایشگر ماهر ). یاد داشت (یه مهشید دیگه ). بردیا شاهزاده کوچولو ( جیگر خاله ). خیلی دور ، خیلی نزدیک (اقای ارتباطات). از دستم بیرو...
...من آن گلبرگ مغرورم
http://www.kherse63.blogfa.com/9112.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. دوستای عزیزم هرکس آدرس جدیدم رو میخاد بگه. فقط حتما یه آدرس از خودتون بذارید. ممنون بابت تک تک لحظاتی که اینجا و با من گذروندید. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 13:52 توسط آریانا. خیلی وقته اینجا نوشتن برام سخت شده. برام سخته باز کردن این صفحه وقتی میدونم دیگه سر نمیزنی بهم. اینجا روزهای خوب و بد زیادی داشتم. اما از 29 اسفند 90 که شدی فرشته مهربونم روزای خوبم بیشتر. شد تا همین چند روز پیش که رفتی. گرچه کفتر جلد دلم رفتنت رو باور نمیکنه. و هنوز امیدواره به. یا طلبم را بده.
...من آن گلبرگ مغرورم
http://www.kherse63.blogfa.com/9104.aspx
من آن گلبرگ مغرورم. در مجالي که برايم باقيست. باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم. که در آن همواره اول صبح. و سراينده ي عشق. آفريننده ماست مهربانيست که ما را به نکويي. و به خود مي خواند. جنتي دارد نزديک ، زيبا و بزرگ. دوزخي دارد به گمانم -. در پي سودايي ست. که ببخشد ما را. ترس ما بيرون از دايره رحمت اوست. در مجالي که برايم باقيست. باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم. که خرد را با عشق. علم را با احساس. و رياضي را با شعر. دين را با عرفان. همه را با تشويق تدريس کنند. و نخوانند کسي را حيوان. و نگويند کسي را کودن.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
1,973
kharkhar20 (kharkhar) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Deviant for 9 Years. This deviant's full pageview. Last Visit: 411 weeks ago. This is the place where you can personalize your profile! Persona...
املت مغز
یعنی من یک لذتی میبرم. وقتی به خواهر زادم میگم مامانتو گرگ خورده . عکس العملش اخر خنده ست . نامبر وان : گاهی وقتا لازمه دکتر به جای یه مشت قرص ، واسه ادم فریاد تجویز کنه . نامبر تو : اعتراف میکنم من ادم هیزی ام و خدا یه چیزی می دونست که من پسر نشدم . هوووووف. نامبر تیری : امان از دست دلایل منطقی اما دور از احساس و مهربانی . نامبر فور : بابام دیشب داشت سخنرانی میکرد بعد یهو برگشت گفت ادمای بزرگ همه چیزشون بزرگه . من از دیشب تو فکرم دارم این جمله رو واسه خودم سبک سنگین میکنم تا درکش کنم . واقعا نفهمید ریده...
موی دماغ شما خواهم شد...
موی دماغ شما خواهم شد. نوشته شده در سه شنبه دهم تیر 1393ساعت 11:47 توسط alireza.
خارخاسک هفت دنده
نزدیک عید شد آمدم گردو خاکی بگیرم. یادش به خیر، چه روزگاری بود دوران وبلاگ و وبلاگ بازی. چقدر ارتباط هنرمندانه و دو سویه بود. چقدر وبلاگستان زنده و پر هیاهو بود. این حقیقتی است که همیشه بودها می روند و است ها می آیند. به هر حال برای خودم اینجا می نویسم چون می دانم اکثر کسانی که خواننده این صفحات بودند، حالا خودشان را با انواع کانالها و گروه های تلگرامی و اینستاگرام سرگردم کرده اند. آدرس کانال این است:. هفت وادی داستان " که آدرسش این است:. اگر به قاعده انگشتان دست هنوز خواننده ای این صفحات را می خواند.
خارخاسک
این وبلاگ، تنتان را به خارش خواهد انداخت. مراسمی که بیشتر به زنگ برجام شبیه بود تا زنگ انقلاب. تاریخ : دوشنبه 12 بهمن 1394 08:25 ب.ظ نویسنده : امیر محمد ج. پس از برگزاری کلاس درس برجام برای دانش آموزان چشممان به زنگ برجام. در مدارس هم روشن شد. به گزارش خارخاسک به نقل از پایگاه خبری نسیم خنداب. غیاثی اظهار کرد: انقلاب اسلامی با خون شهیدان تشکیل و نهال آن کاشته شد و امروز درخت تنومندی است و در دنیا حرفی برای زدن دارد، ایران اسلامی در بحث علم، فناوری و پزشکی در رتبههای بالا در سطح جهان قرار دارد،. غیاثی گفت...