KHATERATEPARI.BLOGFA.COM
خاطرات من ...خاطرات من ... - تو خودت حافظ من باش ،به یغما نروم...
http://khateratepari.blogfa.com/
خاطرات من ... - تو خودت حافظ من باش ،به یغما نروم...
http://khateratepari.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
1
SSL
EXTERNAL LINKS
2
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.437 sec
SCORE
6.2
خاطرات من ... | khateratepari.blogfa.com Reviews
https://khateratepari.blogfa.com
خاطرات من ... - تو خودت حافظ من باش ،به یغما نروم...
khateratepari.blogfa.com
Error 404 - Page not found
http://www.khateratepari.blogfa.com/Profile
صفحه ای با این آدرس پیدا نشد!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
1
عبور - اندیشه توانگر
http://www.monoblog.blogsky.com/1394/05/09/post-25/عبور
سلام علیکم و رحمت الله و برکاتو. منم خوب و خوش و خرمم. این روزا تیتر روزنامه ها و خبرهای اخبار همش مربوط میشه به توافق هسته ای . اونایی که منو میشناسن میدونن که من حسابم با مذهب و سیاست صاف شده . یعنی کار به کار هم نداریم اونا اون ور جوب من اینور جوب . همه خوبن چه راستیا چه چپیا همه راست میگن چه امریکاییا چه ایرانیا و . و اینم بگم که انرژی هسته ای حق من نیست چند ساله بخشیدم . بودن انرژی هسته ای نه برای من مهمه و نه تاثیری در زندگیم داره . اگه نیست بگید . انسان معمولا سراغ منبع انرژی میره و اهمیتی به نوع ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
2
khateratepaeizi.persianblog.ir
به آنان که پاییز را دوست دارند بگویید پاییز بهاریست که عاشق شد
لحظه دیدار نزدیک است. خدا هم صبور بود. خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود:. به آنان که پاییز را دوست دارند بگویید پاییز بهاریست که عاشق شد. نویسنده: حمیدی - ۱۳۸۸/٦/٤. طراوتی به دل ببخش برای آنکه خسته است. ز هر هجوم و حمله ای ز خود به خود شکسته است. نگاه پر سکوت تو که بر دلم نشسته است. همان ندای عشق توست که بر دلم نشسته است. روانه شو بسوی من که دل به تو رسیده است. که از غم نبودنت به خون دل گریسته است. به پاکی وجود تو قسم که دل سروده است. ترانه ایی به عشق تو ترانه ای که صادق است. ره میخانه شود باز جوابم چه کنم.
خاطرات پاییزی
تاريخ دوازدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 15:38 PM. تاريخ دوازدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 15:27 PM. چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند! انگار تقصیر هم ندارند! انگار زیاد منتظر ماندند ، و شاید حدیث بی قراریست و یا عاشقانه هایی که نوشتن ندارد و من هنوز رویا می بافم. تاريخ یازدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 0:47 AM. تاريخ یازدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 0:12 AM. دیده اید گاهی در واگن مخصوص خانمها در قطار مترو، کسی از راه می رسد و از شش نفری که در یک ردیف نشسته اند می خواهد کمی جمع و جور بنشینند تا او هم بنشیند؟ بعضی زن ها مودبانه وارد زندگی زن های دیگر می...
خاطرات سفرهای من
شنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۵. خاطرات مارماریس عروس ترکیه. نوروز سال 1395 بود که با توجه به تبلیغات گسترده ای که آژانس ها برای شهر مارماریس در کشور ترکیه انجام داده بودن یه بار دیگه تصمیم گرفتیم که به ناچار بریم ترکیه خلاصه بعد از کلی تحقیق هتل پنج ستاره all مارتی ریزورت رو انتخاب کردیم که تقریبا بهترین هتل مارماریس بود که برای هر نفر 2840000 هزار تومان پرداخت کردیم و میشه گفت بهترن زمان رفت و برگشت رو انتخاب کردیم . آب و هوای مارماریس. با توجه به اینکه ما سفرمون تو فصل بهار و تعطیلات نوروز بود هوای اونجا...
khaterateparakandeh.blogfa.com
دربارهٔ...
وقتی رسیدیم به پارک، من دیگه تقریبا ساکت ساکت شده بودم. یه پسر فال فروش از کنارمون رد شد. حامد صداش کرد. پسرک با لبخند تلخی اومد جلمون و گفت، "آقا، چی کار داری؟ الان نمیفروشم." من و حامد خندمون گرفت. من پرسیدم، "مگه تو هم ساعت کار داری؟ پسرک عصبانی شد و گفت، "خانوم مسخره نکن. نه ساعت کار ندارم، اما اون جا رو ببین، بچهها دارن گ ل کوچیک میزنن. منم دروازه بان هستم. میبینی! نوشته شده در یکشنبه یکم اردیبهشت 1392ساعت 2:54 توسط تانیا احمدی. برای تو که در آغوش من جان دادی. روز های بی قراری. دلم می خواهد به او بگ...
خاطرات عشقمون
ای کاش همه ی موانعمون فقط با اسم الله برداشته شه.دوست دارم تا بی نهایت های زندگیم. دوستای خیلی عزیز و مهربونم. من این وبو حذف نمیکنم و کم کم پست هامو عوض میکنم. الآن دوتا داستان گذاشتم.از اونجایی که دلم نمیخواد نظراتتون رو از دست بدم پستای قبلیمو ویرایش میکنم. توی این وبی که پایین نوشتم خاطراتمو مینویسم. توی همین وبی که الآن هستی داشتان های آموزنده مینویسم. یکم بهم مهلت بدین بخدا خیلی کار رو سرم ریخته. طول میکشه تا خودمو جمع و جور کنم. ولی بدونید که من خیلیییییییییییییییییییییییییییییی دوستتون دارم.
خاطرات من ...
تو خودت حافظ من باش ،به یغما نروم. نویسنده ی این متن هرکسی که بوده. انگشتانش عبادت گاه منه. نوشته شده در یکشنبه دهم آبان ۱۳۹۴ساعت 17:17 توسط پری. منزلگه عشاق دل آگاه حسین است ، بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است. از مردم گمراه جهان راه مجویید ، نزدیکترین راه به الله حسین است . . . فرا رسیدن ایام عاشورا و تاسوعای حسینی را تسلیت عرض میکنم. نوشته شده در پنجشنبه سی ام مهر ۱۳۹۴ساعت 10:20 توسط پری. به مناسبت تولد سهراب. نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم مهر ۱۳۹۴ساعت 12:7 توسط پری. و آدمهای مثبت به زیباییهای طول جاده.
واقعیتِـ سوسکـ زده ...
واقعیت سوسک زده . واقعیت سوسک زده . بسم الله الرحمن الرحیم. نقاشی از : Maria Surducan. اینجا را گذاشته اند که مثلا درباره خودت توضیح بدهی خیلی مسخره است خیلی! الفبا 32 حرف بیشتر ندارد فقط 32 حرف حالا گیرم هزار هزار کلمه را ردیف کنی،قافیه بسازی نمی شود جانم نمیتوانی خودت را قد این 32 حرف قد الف ب پ ت . ی قد همین ستون تنگ کنار وبلاگ کوچک کنی، تعریف کنی . بگذار یک چیزی را برایت بگویم: هر چقدر بیشتر از خودت بگویی بیشتر کم می آوری، بیشتر کم میشوی، بیشتر به خودت و به دیگران خیانت می کنی . ۱۴ مرداد ۹۴ , ۱۴:۳۵.
خاطرات
نوشته هاي گذشته رو كه مي خونم ميبينم اين روزا و ماه ها كه اينجا نبودمو ننوشتم چقدر حرفامو قورت دادم. انقدر زياد كه حتي نوشتن و حرف زدن يادم رفته.فكر نمي كنم سكوت خوب باشه حتي اگه بهش عادت كرده. باشيهيچ كسي نمي تونه توي چشم هاي آدم نگاه كنه و حرفاشو بخونه. بايد صحبت كرد بايد جيغ زد حتا اگر اولش به نظر سخت و ناموزون باشه. خوشحالم كه دوباره اينجام:). نوشته شده در یکشنبه چهاردهم آبان 1391ساعت 18:55 توسط پریما. نوشته شده در سه شنبه هفدهم آبان 1390ساعت 23:40 توسط پریما. شاید دوباره باید نوشت. من خودم یه اتفاقم!
( نسلِ سوخته )
از اوج عزت تا ! سال 59 - 58 بود . از طرف دبیرستان ما را به یک تظاهرات اجباری بردند . به ما دستور داده شد تا دو شعار را طوطی وار تکرار کنیم :. بازرگان .بازرگان . وزیر محبوب ماست". قطب زاده .قطب زاده . مورد تایید ماست". من شعار اول را با دل و جان همراه با بقیه تکرار میکردم . چون بازرگان را خیلی دوست داشتم, مهربانی و میانه روی اش را می پسندیدم . ولی شعار دوم را نه! یکی از دوستانم که بسیار حزب اللهی بود پرسید :. پروین چرا در هنگام سر دادن شعار دوم سکوت میکنی؟ گفتم : چون از قطب زاده اصلا خوشم نمیاد . آیا پدر ...
خاطرات پنهان
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺗﺎﺑﺤﺎﻝ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﺮﺩﯼ ﺯﻣﺎﻧﯿﮑﻪ ﺟﺎﻥ ﺑﻨﯽ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯽ؟ ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﯾﮏ ﺑﺎﺭﺧﻨﺪﯾﺪﻡ،ﯾﮏ ﺑﺎﺭﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﯾﮏ ﺑﺎﺭﺗﺮﺳﯿﺪﻡ. ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻡ " ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﯼ ﺟﺎﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍﺑﮕﯿﺮﻡ،ﺍﻭﺭﺍﺩﺭﮎ ﻧﺎﺭﮐﻔﺎﺷﯽ ﯾﺎﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﻔﺎﺵ ﻣﯿﮕﻔﺖ :ﮐﻔﺸﻢ ﺭﺍ ﻃﻮﺭﯼ ﺑﺪﻭﺯ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺩﻭﺍﻡ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ! ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺶﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﻭﺟﺎﻧﺶ ﺭﺍﮔﺮﻓﺘﻢ. ﺍﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻮﺯﺍﺩﯼ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍﮔﺮﻓﺘﯽ . ﻣﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺣﻤﺎﯾﺘﺶ ﺭﺍ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺑﻮﺩﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﮑﻦ ﮐﻪ ﺑﺎﻭﺟﻮﺩﻣﻦ،ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﺩﺭﺟﻬﺎﻥ ﺑﯽ ﺳﺮﭘﻨﺎﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. نوشته شده در سه شنبه چهاردهم مرداد 1393. ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳ...
هر چه دل تنگت می خواهد...
هر چه دل تنگت می خواهد. اینجا جاییست برای زیستن و نفس کشیدن. خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب. که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه ی عشق. قهرمان را بیدار کند. قایقی از تور تهی. و دل از آرزوی مروارید،. نه به آبی دل خواهم بست. نه به دریا-پریانی که سر از آببدر می آرند. و در آن تابش تنهایی ماهی گیران. می فشانند فسون از سر گیسوهاشان. مرد آن شهر اساطیر نداشت. زن آن شهر به سرشاری یک خوشه ی انگور نبود. هیچ آیینه ی تالاری،سرخوشی ها را تکرار نکرد. چاله آبی حتی،مشعلی را ننمود. شب سرودش را خواند،. باز ه...