KHATEREHA1373.BLOGFA.COM
خاطره هاخاطره ها -
http://khatereha1373.blogfa.com/
خاطره ها -
http://khatereha1373.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
1.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
1.109 sec
SCORE
6.2
خاطره ها | khatereha1373.blogfa.com Reviews
https://khatereha1373.blogfa.com
خاطره ها -
کافه خاطره - ای انسان در خود پیچیده بنشین و دمی به خود گشایی گذران
http://www.kafekhatere.blogfa.com/post/25
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. ای انسان در خود پیچیده بنشین و دمی به خود گشایی گذران. میشنیدم ولی گوش نمیدادم میدیدم ولی درک نمیکردم صدا ها همیشه یک تن خاص داشتن. مثل همهمه و هیاهو یکنواخت و مداوم. درون صحنه نمایش با در های بسته و پرده های کشیده نه صدای دیگری. به گوش آشنا میاد و نه تصویر دیگری دیده میشد. من درون صحنه نمایشی شده بودم که البته. تماشا چیان زیادی هم داشت بعضی ها صحنه را ترک میکردند و صدای حرف ها و اعتراض هاشان با هم دیگر به. باطل و غیر حقیقی قابل دیدن نبود. اضافه کنم میشی...
کافه خاطره
http://www.kafekhatere.blogfa.com/1394/01
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. خیلی خب بی مقدمه میریم سر اهدا جوایز. جایزه نفر اول یعنی یک عدد رمز کارت شارژ 50000 ریالی به کسی جز. به هرکسی که زودتر ببینتش تعلق میگیره. البته همونطور که خودتون میدونین. خب اجازه بدین اول این کد شارژ رو بگم:6906065556396082. بله همونطور که خودتون میدونین غرض از این جور مسابقات. صرفا جهت دوستی و نزدیکی بیشتر میباشد مثل بازی های المپیک یا از این قبیل. برای همین منم شک ندارم که تک تک شما انقدر جوان مردانه پا به این عرصه گذاشتین. لینک دانلودم خواستین موجوده.
کافه خاطره - کارتینگ
http://www.kafekhatere.blogfa.com/post/31
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. بچه که بودم یه قانونی تو دنیا رو خوب نمی فهمیدم یعنی درکش نمیکردم. اونم قانون: کارت زرد فوتبال و اخراج شدن بازیکنی وقتی دو کارته بشه بود.". آخه به نظرم یکی دو جای کار می لنگید:. شما ها که میگین هر بازیکنی دو فرصت داره کاملا غلطه یعنی در واقع فقط یک فرصت داره. چون نوبت دوم بلافاصله اخراج میشه. اگه حق با شما باشه و بیایم اینجوری به قضیه نگاه کنیم میتونستیم همون بار اول. که کارت گرفت دیگر هیچ فرصتی بهش داده نمیشد و اخراج میشد پس حتما فرصت دیگری.
کافه خاطره
http://www.kafekhatere.blogfa.com/1393/02
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. ای انسان در خود پیچیده بنشین و دمی به خود گشایی گذران. میشنیدم ولی گوش نمیدادم میدیدم ولی درک نمیکردم صدا ها همیشه یک تن خاص داشتن. مثل همهمه و هیاهو یکنواخت و مداوم. درون صحنه نمایش با در های بسته و پرده های کشیده نه صدای دیگری. به گوش آشنا میاد و نه تصویر دیگری دیده میشد. من درون صحنه نمایشی شده بودم که البته. تماشا چیان زیادی هم داشت بعضی ها صحنه را ترک میکردند و صدای حرف ها و اعتراض هاشان با هم دیگر به. باطل و غیر حقیقی قابل دیدن نبود. اضافه کنم میشی...
کافه خاطره
http://www.kafekhatere.blogfa.com/1392/03
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. به نظر شما آقایون چیکار میکردن؟ بر بالای تپه ای در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه افتخارشان است:. افسانه حاکی از آن است که در قرن 15، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند.اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می برند. به نظر شما اگر این قضیه برعکس بود آقایون چیکار میکردن؟ یک نفر در دل روز.
کافه خاطره - تراوش
http://www.kafekhatere.blogfa.com/post/29
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. سلام و عرض ادب به شما یاران همیشگی. خب در خدمت شما هستیم با یکی دیگر از سری مسابقات این هفته. مسابقه که چه عرض کنم یه جور دست گرمی واسه شما ها شاید یکم یه تکونی به خودتون بدین. عرضم به حضور عنبر مبارکتون که بنده لینک یه موسیقی بی کلام زیبا و بسیار بسیار فرهی از هانس زیمر. وقتی گوش فرا به این آهنگ میدی انگار دریچه ای از یک جهان دیگر به پیش رویت باز شده. یا در جایی دیگر سعدی میفرمایند: این مدعیان در طلبش بی خبران اند. کان را که خبر شد، خبری باز نیامد.
کافه خاطره - گمشده
http://www.kafekhatere.blogfa.com/post/24
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. دفتر خاطرات ذهن دوران کودکی پر از تصاویر و اتفاقای قشنگ و جذابه تصاویر و اتفاقای. قشنگی از زندگی که تو حال و هوای دوران کودکی دوست داشتیم ببینیمشون و به یادمون. مونده اما تو ذهن من یه دفتر خاطرات موزیکال هم وجود داره که باز کردن هر باره اش با شروع. آواز خوش پرنده خوشخوان درخت گلابی خونه پدری که صدای دلنشینش گوش نوازی نه. که روح نوازی میکرد هربار که شروع به خواندن میکرد چشمهایم را میبستم فقط گوش به. چشم بر هم نمیگذاشتی! حالا این زنده شدن دوباره درختان نوی...
کافه خاطره
http://www.kafekhatere.blogfa.com/1392/12
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. همه چی و هیچی! سلامی چو بوی خوش بازسازی! این تاخیر حدودا ۲۱۰ روزه بازسازی بدلیل عدم همکاری بعضی عوامل. اصلی پروژه نظیرخود جناب وبلاگ بود! نمیدونم علت اصلیش چی بود حالا یا حال حرف زدن نداشته یا گوشی. برای شنیدن و چشمی برای دیدن نداشته یا هم اینکه به دعوت جناب. شاعر مبنی بر کم گویی و گزیده گویی لبیک گفته! بگذریم ما هم که این شرایطو دیدیم محلش نذاشتیم و رفتیم سراغ. وب دوستان تا چشاش دران یه مدت این کارو کردیم و خدایی. اونا به تو احتیاج دارن برگرد برگرد.
کافه خاطره
http://www.kafekhatere.blogfa.com/1394/02
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. بچه که بودم یه قانونی تو دنیا رو خوب نمی فهمیدم یعنی درکش نمیکردم. اونم قانون: کارت زرد فوتبال و اخراج شدن بازیکنی وقتی دو کارته بشه بود.". آخه به نظرم یکی دو جای کار می لنگید:. شما ها که میگین هر بازیکنی دو فرصت داره کاملا غلطه یعنی در واقع فقط یک فرصت داره. چون نوبت دوم بلافاصله اخراج میشه. اگه حق با شما باشه و بیایم اینجوری به قضیه نگاه کنیم میتونستیم همون بار اول. که کارت گرفت دیگر هیچ فرصتی بهش داده نمیشد و اخراج میشد پس حتما فرصت دیگری.
کافه خاطره
http://www.kafekhatere.blogfa.com/1394/04
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور میترسم. حرفی نیست فقط یکی دوتا سوال دارم. وقتی میخواین دور یک چیزی بدویین در جهت عقربه های ساعت میدویین. یه سوال دیگه دوتا انگشت از دو دست متفاوت یا یک دستو همزمان روی دوتا دکمه. پایین و بالای کامپیوتر یا لب تاپ تون بذارین میتونین کاری کنین که صفحات نه پایین برن. یعنی انقد همزمان باشه که صفحات از جاشون تکون نخورن. آها یه چیز دیگه! یه چندتا خزعولات فلسفی برای فاطمه ( جنگلی ) جان بنویسم چون احتمال میدم. فعلا تنها مخاطب این وب ایشان باشن. همه چی رو بهم ریخت.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
💕 خاطــره ها 💕
سلام به وبلاگ خاطره ها خوش اومدید امیدوارم لحظات خوشی داشته باشید به دلیل به روز شدن از صفحات دیگر وبلاگ هم دیدن فرمائید با نظراتتون به بهبودی وبلاگ کمک کنید پست اول در صفحه اصلی مختص نظرات شما میباشد. 💕 خاطره ها 💕. هیچ کس نمیدونه ک ی آخرین خداحافظیمون. نوشته شده در بیست و هفتم آذر ۱۳۹۲ ساعت : توسط رضا. این روزا گوزنو سر نمیبرن. این روزا گوزنو سر نمیبرن ، میشکنن شاخشو میفرستن تو باغ. این روزا طاقو نمی ریزن سرش ، سر گلشونو می کوبن به طاق! آخر نمایشا عوض شده، همه نقش همو بازی می کنن ،. این روزا کجاست ،.
دفترچه خاطرات من
تمام ناتمام من با تو تمام می شود. هیچ وقتی به اندازه الان احساس تنهایی نمی کردم. همه چیز داره بد پیش میره. دانشگاه ، سرکار، زندگی خصوصی و . خلاصه همه چی. معمولا وقتی تو غذاخوری سرکار یا سلف دانشگا تنها می نشستم واسم مهم نبود. ولی دیروز بهترین غذای سرکار که به شدت دوز میداشتم تهنا تهنا خوردم. بدترین ککش بادمجون دنیا. آخه چر ا همه چی باید اینجوری می شد؟ من نه بچم و نه بچه بازی در میارم. فقط دوس داشتم یه زندگی شاد داشته باشم. بلغور شده درپنجشنبه بیست و هفتم آذر 1393ساعت 14:52 توسط من نه منم. 3 یه غذای لبنان...
خاطره هایم
خاطره هایی برای زندگی. دشمن و پول کثیف. نگارش در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۴/۰۲/۰۷ توسط قاسم. دشمن" منتظر سخنان آقای وزیر است؟ اینکه انقلاب اسلامی در کشور ما از روز اول مخالفینی داشته و هنوز هم دارد ،نه شکی است و نه بحثی. هر انقلابی در هر جای دنیا حتما مخالفینی دارد و این مخالفت ها حتما ریشه در کسب یا عدم کسب منافع برای مخالفین و موافقین آن انقلاب دارد و امری کاملآ طبیعی است. این بار صراحت و تاکید گفتارجناب رحمانی فضلی جایی برای تحلیل و تفسیر باقی نگذاشت به همین جهت هشدار "خطای استراتژیک" نصیبشان شده است که جناب و...
خاطره ها ...
شاید زندگی همین کوچه ی خاطره ها باشد و بس. تعداد بازدیدکنندگان : 5664. Powered by blogsky.com. ساخت کد موزیک آنلاین.
عاشقانه ها
سر به هوا نیستم. همیشه چشم به آسمان دارم. دیدن همان اسمانی که. به آن نگاه کردی. نوشته شده در شنبه سوم مرداد ۱۳۹۴ساعت 18:39 توسط ترنم. شامپو رفع سفیدی مو.
خاطره ها
این وبلاگ توسط صاحبش داغون شده است. به جای اخم کردن و دری وری گفتن به این صاحب نیمه محترم به آدرس زیر تشریف ببرید. نوشته شده در پنجشنبه سی ام خرداد ۱۳۹۲ساعت 1:26 توسط.
خاطره های روزانه من
خاطره های روزانه من. این مدت سرم خیلی شلوغ بود ، خیلی درگیر بودم ، از روزی که عضو انجمن شدم دیگه یه روز تعطیلم ندارم. بس که این چند مدت هر روز رفتم دانشگاه دیگه از دانم خسته شدم . من و شبنم و فرشته هر سه باهم مشغول طراحی برد بودیم ، از روز2 شنبه هر روز یونی بودیم اما هنوز تموم نشده! تا حالاش که طرحامون خوب از آب در اومده ، خدا رو شکر. بگذریم این مدت اتفاق خاصی نیفتاد فقط اینکه دیشب یه جشن عروسی دعوت داشتیم. من و تمام بچه های انجمن! آخه مراسم عقد کنون دوتا از بچه های همکلاسیم تو دانشگا بود. ولی خدایی یخ ز...
خاطره های روزانه من
خاطره های روزانه من. یه مدته اصلا ننوشتم و نمیدونم از کجا باید شروع کنم . اول از کنکور بگم که سعی خودمو کردم و تا اونجایی که مغزم اجازه داد براش وقت گذاشتم ، اما از شانس من خیلی سخت بود . توکل کردم بخدا ، هرچی بشه خیره. اینروزا دارم استراحت میکنم ، کتاب میخونم ، به زندگیم میرسم ، فیلم میبینم و خلاصه سعی میکنم بهم خوش بگذره و دچار یکنواختی نشم . خداروشکر یه مدته از مهمون و مهمون داری راهت شدم ، از وقتی اومدیم تو این خونه مهمون پشت مهمون! آخریشم خانوم پسر پسر عمه محمد بود که از شانسم باهام هم مدرسه ای بود!
جادوی عشق
سلام دوستای گلم. بالاخره انتظار به پایان رسید . فردا راهی مشهد مقدس میشیم. من، همسرم، مامانم و بابام. برای همه دوستای گلم که پیغام گذاشتن و التماس دعا کردن دعا میکنم. البته من که رو سیاهم ایشاالله به خاطر دل پاک خودتون حاجت روا بشین. وقتی برگشتم میام و همه خاطراتمو براتون تعریف میکنم . عاشق همتونم. نوشته شده در یکشنبه ۱۳ شهریور۱۳۹۰ساعت ۱۴:۲۵ بعد از ظهر توسط ندا. نوشته شده در چهارشنبه ۲ شهریور۱۳۹۰ساعت ۱۱:۲۶ قبل از ظهر توسط ندا. داستانی جالب و آموزنده. حضرت خضر به دیدنش میآید و آرزوهایش را برآورده میكند.
...khateratam ba
راجب دستنوشته های یک فرد جهارده ساله. دختر در اولین هم اغوشی زن شد. هی پسر.تو در کدام هم اغوشی مرد خواهی شد؟ مرگ کجایی که زندگی مرا کشت. بعد از مدتها یکدیگر را دیدیم.دستانم را گرفت و گفت:دستانت تغییر کرده اند! سکوت کردم.در دل گفتم:دستان من تغییر نکرده اند.تو به دستان او عادت کرده ای! 20:46 ] [ . ] . نگه دگر به سوی من چه می کنی. چودربر رقیب من نشسته ای. به حیرتم که بعد از ان فریب ها. تو هم پی فریب من نشسته ای. به چشم خویش دیدم ان شب ای خدا. که جام خود به جام دیگری زدی. چو فال حافظ ان میانه باز شد. بغض کرد...
...فـاصــ ــله ...
این روزها زیادی ساکت شده ام نمیدانم چرا حرفهایم بجای گلویم از چشمانم بیرون می آید. تا روزی که بود،. دست هایش بوی گل سرخ. از روزی که رفت. بوی دست های او را می دهند . . نوشته شده در پنجشنبه سوم مهر 1393ساعت 2:5 توسط naziii jo0on. همین جاست آغوش من! که روزی هزار بار میخوانمت که :. صدا نازک میکنی . و باز هم می پرسی :. نوشته شده در پنجشنبه سوم مهر 1393ساعت 1:56 توسط naziii jo0on. سخت افسوس می خورم. که بی تو . که با تو . هنوز رویایت تمام زندگی من است! نوشته شده در پنجشنبه سوم مهر 1393ساعت 1:52 توسط naziii jo0on.
