KHIALEMAH4.PERSIANBLOG.IR
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://khialemah4.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://khialemah4.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
1.1 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
24
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.058 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | khialemah4.persianblog.ir Reviews
https://khialemah4.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
!گورم را پس بده | قلم سبز
https://ghalamesabz.wordpress.com/2010/05/14/گورَم-را-پس-بده
سوگند به قلم و آن چه كه مينويسند. May 14, 2010. گورم را پس بده. Posted by PARAND under قلم سبز. ح لقهی شال دور گردنم را آزادتر میکنم. چونان عادتی جاودانه میپیچد باز به دور گردنم و از دو سو خفهام میکند مدام! تو گویی میخواهد دار بزند مرا به جرم لحظهای گشودنش! غم به دل راه مده. بر آن عرش کبریاییات آسوده تکیه بزن که عیشت را بر هم نمیزنیم. مایی که قهقهههای مستانهات را هم به جان خریدهایم دیگر چه به گلایه از تو؟ این آفتاب سوزانت در این هوای جهنمی اردیبهشت را هم به حساب الطاف بیپایانت میگذاریم. میخواهم همهی فریا...
…قلب عاشقان شکست و | قلم سبز
https://ghalamesabz.wordpress.com/2010/06/13/قلب-عاشقان-شکست-و
سوگند به قلم و آن چه كه مينويسند. June 13, 2010. 8230;قلب عاشقان شکست و. Posted by PARAND under قلم سبز. بین سیهروزیهای تقویم سیاه دههی شصت،. جام زهرآگین زندگانی را سر کشیدهام. درست از همان وقت که وطن داغدار روزهای سبزمان شد. از آن طلوع پر درد بیست و سومین روز خرداد پر از حادثه. از آن شب بیداری تا صبح. از آن کابوسهای شبانه و چه بسا جاودانه. از آن طعم تلخ سپیدهی صبح. از آن تاریکترین نیمه شب هستی. از آن نگاههای تبدار و بغضهای فرو خورده. از آن گرد مرگ پاشیده بر پیکر نیمهجان این شهر. تا هر روز و شب. لعنت به ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
24
خیال من
منم تو این موندم که. روزی دخترک از مادرش پرسید:مامان نژاد آدما از کجا امده؟ خداوند ادم و حوا رو خلق کرد و اینا بچه دار شدن و اینجوری نژاد انسانها بوجود اود:. دو روز بعد دختره این سوال و از پدرش پرسید :. خیلی سال پیش میمون ها تکامل یافتن و نژاد. نوشته شده در دوشنبه سوم بهمن ۱۳۹۰ساعت 19:22 توسط milad. نوشته شده در دوشنبه سوم بهمن ۱۳۹۰ساعت 19:19 توسط milad. زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج. یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند. دامادش فورا شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.
آقای معلم
باز گرداندن مطالب حذف شده قبلی بلاگفا. از برکات این ماه. روزتان مبارک ای بهترین ها (پدر - معلم ). علی رضا-درخت دانش (همکار). معلم مهربان (همکار ). انجمن مجازی معلمان ایران. دختری از جنس شب. آقای گلالی مهدی(علوم تجربی شهر لنده)همکار. بابا نان داد -گشتی (همکار). کتایون(عشق یعنی همه چیز). آقای محمد عزیز نژاد (همکار). زینب (زی زی گولو). آقای تهجدی - فیزیک( همکار ). انجمن معلمان ایران ( معلم گفت). یار مهربان (همکار-خانم عباسی). دل نوشته های یک معلم (همکار). دانش آموز اصفهانی (خانم دلیری). گونش ( استاد مجدفر).
khialeparvaz
باران رحمت خدا همیشه می بارد، این تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم! و اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست. شنبه 13 تیر 1394 : نویسنده : آقای معلم. خارپشتی ازیک مار تقاضا کرد که بگذار. من نیز در لانه تو ,. مأوا گزینم وهمخانه تو باشم. مار تقاضای خارپشت راپذیرفت. و او را به لانه تنگ وکوچک خویش راه داد. چون لانه مارتنگ بود. خارهای تیز خارپشت هردم به بدن نرم مار فرو می رفت. و وی را مجروح می ساخت. اما مار از سر نجابت دم بر نمی آورد. نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شده ام. میتوانی لانه من را ترک کنی؟