KHODNEVISIHA.BLOGFA.COM

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی

http://www.arousakeman.blogfa.com/9309.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. 3 آذر هم گذشت. هیچی از امروز یادم نیست. فکر کنم به روز معمولی بوده. تنها یادمه صبحونه و ناهار خوردم و رژم رو پر رنگ کردم و رفتم دانشگاه. 12 تا 6. حس به خصوصی نداشتم. آها، شاید این خوبه واسه نوشتن. که بچه ها سر کلاس با هم حرفشون شد و به هم پریدن. از غیر منطقی بودنشون و بچه بازیاشون کلافه می شه آدم. امروز هم اتاقیم بهم گفت که به آنالیزات درباره شخصیت و رفتار دیگرون ایمان آوردم. امشب یه شعر از رسول یونان پشت تلفن واسه خوب کردن حالم کارگر بود. چرا هیچی از امروز یادم نمی یاد؟

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی - 710

http://www.arousakeman.blogfa.com/post-305.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. امشب کنسرت بودیم. جنیفر برامون on the ground اجرا کرد و ما براش جیغ کشیدیم. جای جوئی و کاترین خالی بود. البته که ما مثل اونا رقصیدیم. پیت بول هم برامون i know you want me خوند. بطری هایی که باید با جیغ می پاشیدیم روی سر همدیگه. دلم برای خودم تنگ شده. دلم می خواد واسه خودم بخونم: " رها رها رها من.". نوشته شده در دهم اسفند ۱۳۹۳ساعت 2 AM. خورشید جان، باد آمد و رویاها را با خود برد. کارشناسی - ترم آخر. از ریشه تا ریش. س اکن صح رای س کوت. صحبت های من و وجدانم.

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی - 714

http://www.arousakeman.blogfa.com/post-301.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. گقتم هر اتفاقی هم بیفته نمیتونه منو از حس این روزای طلاییم جدا کنه. صیج یه مقدار دیر شد. اما رسیدم. آشپزی اجباری نیست. اما غذاهای دانشگاه رو دوست ندارم. حس خوب ته دیگ لوبیا پلو. غذاهای فریز شده مامان. دست پخت ترکیبی من و مامان. حتی وقتی یه عالمه لباس شستم و پوست دستام می سوزه و زخم شده. حس 2 آذر رو خراب نمی کنه. یه عالمه ای که تصوری ازش نداری. باید چسب واسه زخمام بخرم. مهم نیست که میان ترم دارم. چرا یادم رفت از غروب عکس بگیرم؟ چرا هر وقت رضا زنگ می زنه من خوابم؟

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی

http://www.arousakeman.blogfa.com/9312.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. هیچی از چند روز گذشته یادم نیست. یادم نیست چطوری زندگی کردم. چه اتفاقایی افتاده. چه برنامه هایی داشتم. وقتی چیزی یادم نیست، نشونه خوبی نیست. اگه قراره چیزی از دیروز، گذشته، بادم نباشه، پس واسه چی امروزمو بسازم؟ امروزی که قراره به گذشته بپیونده. این طوری تموم انگیزه آدم برای ساختن از بین می ره. واسه همین خیلی تلاش می کنم جزییات و اتفاقارو توی ذهنم ثبت کنم. حجم عظیمی از اطلاعات برای فقط یک روز! و واسه جبرانش شروع می کنم به یادداشت کردن. دیوانه وار. می نرسم یه روز از سرم ب...

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی - 713

http://www.arousakeman.blogfa.com/post-302.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. 3 آذر هم گذشت. هیچی از امروز یادم نیست. فکر کنم به روز معمولی بوده. تنها یادمه صبحونه و ناهار خوردم و رژم رو پر رنگ کردم و رفتم دانشگاه. 12 تا 6. حس به خصوصی نداشتم. آها، شاید این خوبه واسه نوشتن. که بچه ها سر کلاس با هم حرفشون شد و به هم پریدن. از غیر منطقی بودنشون و بچه بازیاشون کلافه می شه آدم. امروز هم اتاقیم بهم گفت که به آنالیزات درباره شخصیت و رفتار دیگرون ایمان آوردم. امشب یه شعر از رسول یونان پشت تلفن واسه خوب کردن حالم کارگر بود. چرا هیچی از امروز یادم نمی یاد؟

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی - 712

http://www.arousakeman.blogfa.com/post-303.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. گم شدم. حل شدم تو خودم و ذهنیاتم. Hey you از گروه pink floyd دبوانه کننده ست. و هم چنین Lost control از Anathema. من دارم چیکار می کنم؟ در واقع، چرا هیچ کاری نمی کنم؟ دلم برای خودم می سوزه. یه خلا های بزرگی توی زندگی و شخصیتم هست که هنوز نتونستم پرشون کنم. چرا انقدر ضعیفم من؟ چرا نمی تونم درست فکر کنم؟ همیشه حسرت داشتن یه مشاور خوب رو داشتم. هنوز نتونستم تصمیم بگیرم چیکار می خوام بکنم. دیر شده. اشتباه کردم و دیر شده. خیلی اشتباه کردم. چی می خوام از زندگیم؟ من از زندگی ل...

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی - 716

http://www.arousakeman.blogfa.com/post-299.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. تنها توی سوئیت پشت میز مطالعه نشسته م. چند ساعته. ظهر بعد دوش لباس گرم پوشیدم و الان چند ساعته با کلاه کاموایی م نشستم این جا و زل زدم به صفحه های کتاب. با این لباس کاموایی کلاه منگوله دار، می دونم که خنده دار شدم. بعد دوش 32 تا تماس بی پاسخ روی گوشیم داشتم. 32 تا. و می دونم رضا دیگه تا 11 شب زنگ نمیزنه. باید برم لباسامو از رو بند بردارم. سردمه. چند ساعته نشستم این گوشه رو صندلی و زل زدم به صفحات کتاب. چرا نمی خونم؟ هنوز نفهمیدم. دلتنگم؟ الان نباید این جا می بودم. باید ...

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی

http://www.arousakeman.blogfa.com/9401.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. یه چیزی توی این روزهام اشتباهه. چیزی که با هیچ حسابی نفهیدمش و با هیچ کتابی پیداش نکردم. می خوام دیگه فکر نکنم بهش. استراحت لازمم اما ذهن خاموش نمیشه. روز به روز دارم خسته تر میشم. تعطیلات بیخودی بود. نوشته شده در دهم فروردین ۱۳۹۴ساعت 3 AM. خورشید جان، باد آمد و رویاها را با خود برد. کارشناسی - ترم آخر. از ریشه تا ریش. س اکن صح رای س کوت. صحبت های من و وجدانم. ساعت،قدم زدن،شب و شبگرد،منتظر! گاهی دلم برای خودم تنگ می شود.

arousakeman.blogfa.com

عروسک های نامرئی

http://www.arousakeman.blogfa.com/9311.aspx

حراج کرده ام همه رازهایم را یک جا. گم شدم. حل شدم تو خودم و ذهنیاتم. Hey you از گروه pink floyd دبوانه کننده ست. و هم چنین Lost control از Anathema. من دارم چیکار می کنم؟ در واقع، چرا هیچ کاری نمی کنم؟ دلم برای خودم می سوزه. یه خلا های بزرگی توی زندگی و شخصیتم هست که هنوز نتونستم پرشون کنم. چرا انقدر ضعیفم من؟ چرا نمی تونم درست فکر کنم؟ همیشه حسرت داشتن یه مشاور خوب رو داشتم. هنوز نتونستم تصمیم بگیرم چیکار می خوام بکنم. دیر شده. اشتباه کردم و دیر شده. خیلی اشتباه کردم. چی می خوام از زندگیم؟ من از زندگی ل...