kiarashjoon.blogfa.com

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/8910.aspx

یک سال و نیم. چه زود داره دیر میشه و چه دیر من فهمیدم که لحظات با عسلی بودن زود می گذره. یک سال و نیم پیش با اومدن درسا معنای زندگی برام عوض شد و از اون لحظه به بعد با نگاه یه مادر به تمام دنیا و تمام کارها و تمام احساسها نگاه می کنم. انگار همین دیروز بود که روی تخت ریکاوری بیمارستان گذاشتنش توی بغلم تا شیرش بدم و من با تمام اون دردی که در وجودم بود احساس شیرینی را تجربه کردم که تا قبل حتی یک ثانیه هم نمی تونستم بهش فکر کنم. امروز نشستم و تمام روزهای گذشته رو مرورکردم. بازگشت بعد از دو سال. یک سال و نیم.

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/8901.aspx

سالی پر از اتفاق چه خوب و چه بد رو پشت سرگذاشتم.بهترین اتفاق زندگیم توی این سال یعنی ۸۸ رخ داد و من تونستم نازنینترین دختر روی زمین رو داشته باشم. خدایا به خاطر همه چیز ممنونم. همه ی بدیهای سال۸۸ به خاطر حضور شیرین درسا عسلیم از ذهنم پاک شده و فقط خاطرات با طعم عسل برام مونده. چه روزهای شیرینی که با درسا جونم خندیدم و هر روز نازگل مامان دنیام رو پر ازشادی و نشاط می کرد. سه هفته است که درسا مریض شده و هیچ جوری خوب نمی شه. ۳۱ام هم تولد خودمه. انشاالله تا اون موقع درسا عسلی خوب شده باشه تابهم خوش بگذره.

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان - هوراااااا......

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/post-15.aspx

سلام به همه دوستان عزیز. باز هم من اومدم برای خودم بنویسم. البته طبق قرارداد ترکمانچایی که با مامانی نوشتیم قرار شد که از این به بعد من خودم درباره زندگیم بنویسم. این چه معنی داره که مامانی خانم بخواد در مورد من بنویسه. مگه من زبون ندارم. تازه نه اینکه خیلی زود به زود هم می نویسه و منو خجالت می ده. بنابر این من هم تصمیم گرفتم مواد قرارداد رو قبول کنم و خودم درباره امور زندگیم براتون بگم. حالا خودمون هستیم حسابی سر مامانی رو عسل با روغن کنجد مالیدم.). اما خوب مامانی برام بالش گذاشت زیر پام و من تونستم برم...

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان - تولد...........

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/post-17.aspx

سلام به همه دوستان عزیزتر از جانم. باز هم من اومدم( این مامانی خیلی تنبل تشریف دارن). اومدم اینجا تا به خودم تبریک بگم که سال پیش همین موقعها تشریف قدوم نمودم و مامانی رو با وجود خودم خوشحال کردم. دقیقا پارسال ۳تیر ساعت ۸.۵ صبح بود که وارد این دنیای عجیب و غریب شدم. وای یادم که می یاد چقدر وحشتناک بود تا وقتی که مامانی رو ندیده بودم ولی وقتی رفتم توی بغل مامانی همه چیز آروم شد. امسال که یکسالگیم می شه توی روز تولدم چیزای جالبی دیدم که خیلی با حال بود. راستش اومدم اینجا تا از همه تشکر کنم. از ندا جون که ب...

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/8908.aspx

سلام به دوستان عزیز. بعد از مدتها غیبت خیلی چیزا برای گفتن دارم ولی اینقدر زیاده که نمی دونم از کجا شروع کنم. به همین دلیل این پست رو به چند قسمت تقسیم می کنم:. ۱) حرف دل مامانی با درسا عسلی:. عزیز دل مامان اول از همه باید ازت معذرت خواهی کنم که اینقدر وبت رو دیر به دیر آپ می کنم. نمی خوام عذر بیارم ولی توی این مدت خیلی گرفتار بودم و حتی یک روز فکرم باز نبود. هیچ جوری نمی تونم با لغات احساسم رو برات بگم. اما عزیز تر از جانم تمام عشق و احساسم تقدیم تو با تمام وجودم. ۲) مناسبتهای این دوران:. سرخ و سفید و).

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/8812.aspx

دارم خانم می شم. سلام به همه دوستان و مشتاقان. از بس مامانی برام توی وب ننوشت مجبور شدم خودم دست به کار بشم تا شاید مامانی خانم یه خورده از تنبلی شان بکاهند. توی این یه ماه اینقدر خانم شدم. هر روز چیزای خوبی کشف می کنم و عکس العملم مامان و بابایی رو هیجان زده می کنه. من که نفهمیدم منظورش چیه ولی کشفیدم که یعنی خوب ننشستم. بنابر این عزم را بر این گذاشتم که طرز صحیح نشستن رو یاد بگیرم. فکر می کنندخودشون از اول بلد بودند. تازه خوششون اومده بود و دنبال من راه می افتادند که نکنه بچه جونشون با صورت بخوره ز...

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/8909.aspx

مواد لازم: یه دونه مامان عزیز - یه دونه سارا گلی - یه سفره بزرگ یقه دار - یه شانه نارنجی - یه قیچی که خیلی تیزه. مراحل تولید : اول مامان عزیز ناز و قربونت می ره. و یه کیک بهت میده که خیلی خوشمزه است و می تونه تو رو سر جات بشونه. بعد سارا گلی برات شعر می خونه تا حواست پرت بشه و مامان عزیز اون سفره بزرگ یقه دار رو می ندازه گردنت و نوار دورش رو می چرخونه دور گردنت و گره میزنه . و تو در همان حال مات و مبهوت که برای این کیک که سفره به این بزرگی نمی خواد. قبل از پسر شدن:. بعد از پسر شدن:. بازگشت بعد از دو سال.

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/8904.aspx

سلام به همه دوستان عزیزتر از جانم. باز هم من اومدم( این مامانی خیلی تنبل تشریف دارن). اومدم اینجا تا به خودم تبریک بگم که سال پیش همین موقعها تشریف قدوم نمودم و مامانی رو با وجود خودم خوشحال کردم. دقیقا پارسال ۳تیر ساعت ۸.۵ صبح بود که وارد این دنیای عجیب و غریب شدم. وای یادم که می یاد چقدر وحشتناک بود تا وقتی که مامانی رو ندیده بودم ولی وقتی رفتم توی بغل مامانی همه چیز آروم شد. امسال که یکسالگیم می شه توی روز تولدم چیزای جالبی دیدم که خیلی با حال بود. راستش اومدم اینجا تا از همه تشکر کنم. از ندا جون که ب...

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/8903.aspx

شعر زیر از آقای مجتبی کاشانی است که امیدوارم درسا جونم همیشه به یادش باشه:. ذهن ما باغچه است. گل در آن باید کاشت. و نکاری گل من. علف هرز در آن می روید. زحمت کاشتن یک گل سرخ. کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است. تا مجال علف هرز فراهم نشود. بی گل آرایی ذهن. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۸۹ساعت 13:55 توسط مریم. سلام به همه دوستان عزیز. تازه نه اینکه خیلی زود به زود هم می نویسه و منو خجالت می ده. بنابر این من هم تصمیم گرفتم مواد قرارداد رو قبول کنم و خودم درباره امور زندگیم براتون بگم. حتی اینو ...

dorsaasalemaman.blogfa.com

درسا عسل مامان - دارم خانم می شم...

http://www.dorsaasalemaman.blogfa.com/post-11.aspx

دارم خانم می شم. سلام به همه دوستان و مشتاقان. از بس مامانی برام توی وب ننوشت مجبور شدم خودم دست به کار بشم تا شاید مامانی خانم یه خورده از تنبلی شان بکاهند. توی این یه ماه اینقدر خانم شدم. هر روز چیزای خوبی کشف می کنم و عکس العملم مامان و بابایی رو هیجان زده می کنه. من که نفهمیدم منظورش چیه ولی کشفیدم که یعنی خوب ننشستم. بنابر این عزم را بر این گذاشتم که طرز صحیح نشستن رو یاد بگیرم. فکر می کنندخودشون از اول بلد بودند. تازه خوششون اومده بود و دنبال من راه می افتادند که نکنه بچه جونشون با صورت بخوره ز...