
KIMIA96.BLOG.IR
گاوصندوق قلب گیجبه خدا حیف تو گل رفتی و من اینجایم. به خدا نیست مرا راه، به سویت آیم. به خدا جان به فدای تو کنم درد اینست،. که تو از جان ببریدی و هنوز اینجایم. خواستم از رفتنت بر سر بریزم خاک را. آنقدر که گریه کردم،گل بکردم خاک را. ناگهان از قلب من آتش برون زد و بسوخت. آن گلی را که بزادم،کوزه کردم خاک را. به یک نظر چو چشمم به یار افتاد. جهان به پیش نظرم همچو خار افتاد. بگویید خبری زان مرد وفا. ز بی خبری گردنم در طناب دار افتاد. وقتی میخواستی بری از پیش ما. بد زدی تو رو دل ما نیش ما. ولی بدون حقمو پس میگیرم. اون دنیا خدا...
http://kimia96.blog.ir/