KINGBLUEWISH.BLOGFA.COM

john-hoon.blogfa.com

می خوام دور بشم... - حسرت

http://www.john-hoon.blogfa.com/post-6.aspx

می خوام دور بشم. بعضی وقتا دلم می گیره . دوست دارم گریه کنم . اونقدر که آروم بشم . بعضی وقتا هم اصلا نمی تونم گریه کنم . دلم اونقدر گرفته که حتی نمی تونم گریه کنم . اون وقته که احساس می کنم هر ثانیه به اندازه یک ساعت از عمرم می گذره . ولی دیگه برام اهمیت نداره. نوشته شده در یکشنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 21:47 توسط ناشناس. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹. هفته سوم بهمن ۱۳۸۹. هفته دوم بهمن ۱۳۸۹. درد را از هر طرف نوشتم درد بود. خسته از خنده های اجباری.

john-hoon.blogfa.com

می خوام دور بشم...

http://www.john-hoon.blogfa.com/89112.aspx

می خوام دور بشم. قربون نیم رخ تو برم. نوشته شده در سه شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 13:33 توسط ناشناس. همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و به. دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟ روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم. تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود. ظرفی پر از شیر برنج در مقابلش قرار داشت. آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود. گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟ تقاضای او همین بود. سعی کرد...

john-hoon.blogfa.com

می خوام دور بشم... - بذار عاشقت بمونم

http://www.john-hoon.blogfa.com/post-8.aspx

می خوام دور بشم. حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم. مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم. قلب من می گه که هستی اما چشمام می گه نیستی. خیلی سخته باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی. بگو که هنوز چشاتو رو به عشق من نبستی. چشم من می گه تو رفتی اما قلبم می گه هستی. مگه میشه تو نباشی تو مثه نفس می مونی. دستای گرمتو کاشکی تو به دستم برسونی. دستم بی تو بی پناه می میرم وقتی نیستی. مگه میشه باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی. حالا که همش خیاله بذار دستاتو بگیرم. بذار تو فرض محالم با تو باشم تا بمیرم.

john-hoon.blogfa.com

می خوام دور بشم... - حسرت

http://www.john-hoon.blogfa.com/post-7.aspx

می خوام دور بشم. بعضی وقتا دلم می گیره . دوست دارم گریه کنم . اونقدر که آروم بشم . بعضی وقتا هم اصلا نمی تونم گریه کنم . دلم اونقدر گرفته که حتی نمی تونم گریه کنم . اون وقته که احساس می کنم هر ثانیه به اندازه یک ساعت از عمرم می گذره . ولی دیگه برام اهمیت نداره. نوشته شده در یکشنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 21:47 توسط ناشناس. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹. هفته سوم بهمن ۱۳۸۹. هفته دوم بهمن ۱۳۸۹. درد را از هر طرف نوشتم درد بود. خسته از خنده های اجباری.

john-hoon.blogfa.com

می خوام دور بشم...

http://www.john-hoon.blogfa.com/89113.aspx

می خوام دور بشم. بعضی وقتا دلم می گیره . دوست دارم گریه کنم . اونقدر که آروم بشم . بعضی وقتا هم اصلا نمی تونم گریه کنم . دلم اونقدر گرفته که حتی نمی تونم گریه کنم . اون وقته که احساس می کنم هر ثانیه به اندازه یک ساعت از عمرم می گذره . ولی دیگه برام اهمیت نداره. نوشته شده در یکشنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 21:47 توسط ناشناس. نوشته شده در یکشنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 21:47 توسط ناشناس. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹. هفته سوم بهمن ۱۳۸۹. هفته دوم بهمن ۱۳۸۹. درد را از هر طرف نوشتم درد بود. خسته از خنده های اجباری.

john-hoon.blogfa.com

می خوام دور بشم... - دهقان پیر

http://www.john-hoon.blogfa.com/post-2.aspx

می خوام دور بشم. دهقان پیر، با ناله می گفت:ارباب! آخر درد من یکی دو تا نیست، با وجود اینهمه بدبختی، نمیدانم دیگر خدا چرا با من لج کرده و چشم دخترم را چپ آفریده است؟ دخترم همه چیز را دو تا می بیند! ارباب پرخاش کرد که بدبخت! چهل سالست نان مرا زهر مار میکنی! مگر کور بودی ندیدی که چشم دختر من هم چپ است؟ گفت چرا ارباب دیدم.اما.چیزی که هست، دختر شما همه ی این خوشبختی ها را دوتا می بیندولی دختر من اینهمه بدبختی ها را. نوشته شده در یکشنبه دهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 22:26 توسط ناشناس. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹.

john-hoon.blogfa.com

می خوام دور بشم... - دختر فداکار

http://www.john-hoon.blogfa.com/post-4.aspx

می خوام دور بشم. همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و به. دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟ روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم. تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود. ظرفی پر از شیر برنج در مقابلش قرار داشت. آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود. گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟ فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت:. تقاضای او همین بود. سعی کر...

john-hoon.blogfa.com

می خوام دور بشم... - می خوام رگم رو بزنم...

http://www.john-hoon.blogfa.com/post-3.aspx

می خوام دور بشم. می خوام رگم رو بزنم. يه اتاقي باشه گرمه گرم . روشنه روشن . تو باشي، منم باشم . کف اتاق سنگ باشه سنگ سفيد. تو منو بغلم. کني که نترسم .که سردم نشه .که نلرزم . اينجوري که تو تکيه دادي به ديوار . پاهاتم دراز کردي . منم اومدم. نشستم جلوت و بهت تکيه دادم . با پاهات محکم منو گرفتي . دو تا دستتم دورم حلقه کردي . بهت ميگم. بعد چشماتو ميبندي . بهت ميگم برام قصه ميگي تو گوشم؟ شروع ميکني آروم آروم تو گوشم قصه گفتن . يه عالمه قصة طولاني و بلند که هيچ وقت تموم نميشن . من ميترسيدم خودمو بکشم! نوشته شده...

tabarin.blogfa.com

دو قدم تا قاف - دلم برای روزهای با تو بودن تنگ می شود...

http://www.tabarin.blogfa.com/post-3.aspx

دو قدم تا قاف. گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید.هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور. دلم برای روزهای با تو بودن تنگ می شود. این آپ یک آپ اختصاصی هست و فقط و فقط برای یک نفر نوشته شده. دوست گلم که ۷ سال باهاش بودم و اوجش ۴ سال اخیر بود. دوستی که در لحظه های شادی و غم کنارم بود و واقعا احساسش میکردم،حالا میخواد از شهر پراز خاطرمون بره و تنهامون بذاره. هنوز شونه هام از گریه ای که در آخرین ملاقاتمون کرد گرمه. از همین جا بهش میگم:. خیلی خیلی دوستت دارم و هیچ وقت نمی تونم خاطره هامون رو فراموش کنم.