kolbadost.blogfa.com

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - فقط و فقط برای تو...

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/110

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. فقط و فقط برای تو. با همان ر زها در گلدانی. میان طاقچه ی دلم می گذارم. هرشب برایشان اشک می ریزم. وصبح از نبودنت می شکنند! دستتو بذار رو قلبت. حتی اگه برا من نباشه! بغض گلویم را گرفت. اشکهایم چشمانم را محاصره کردند. لحظه ای که پیام رفتنت را خواندم! نمیدانی تا چه حد دلتنگت خواهم شد. نمیدانم دیگر آیا دوباره تو را خواهم دید؟ بگو با لحظه های نبودنت. کاری برای دل غمگینت. از من ساخته نیست. این بزرگترین زجری ست که می کشم. شبهای تار زندگی الهام است. طاقت انتظار را ندارم. هفته دوم ب...

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - (((خدآآآآآ جووووووونم دوستت دارم)))

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/106

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. خدآآآآآ جووووووونم دوستت دارم) ). هر یه قدم که ازم دور میشی. هر یه قدم که ازم دور میشی. داری میری جایی که من نیستم. ولی نمی تونم جلو ی رفتنتو بگیرم. و اینجا وایسادم و گریه میکنم. داری ازم دور میشی. داری منو اینجا تنها میزاری. اگه بلند بگم هم نمی شنوی. چون دارم تو دلم داد میزنم. هر روز می خوام از ذهنم پاکت کنم. ولی به یادم میای. هر روز میگم خداحافظ. ولی به یادم میای. داری به جایی میری که. هر چی هم دستمو دراز کنم بهش نمی رسم. نمی تونم پیدات کنم و اینجا وایسادم و گریه میکنم.

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - خدایا لدفن یه دو قدمم با من راه بیا،از صبح داری یک سره حالمو میگیری ها!!!!

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/103

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. خدایا لدفن یه دو قدمم با من راه بیا،از صبح داری یک سره حالمو میگیری ها! ڪاش بوבے . . . مے ڪرבم . . . و میگفتے . . . ببینم چشماتو . . . منو نگاه کט. اگہ گریہ ڪنے قهر میکنم. میرما . . ! ولے زیر لب این را میگفت:. او یقینا پے معشوق. ولے روے لبش زمزمہ بود:. مطمئنا ڪہ پیشمان شده. عشق قربانے مظلوم غرور است هنوز . بہ ترین لذتےڪہ توے בنیا ہ ست اینہ ڪہ . . . خیلے בوس ت داره . . . من دوباره با یه پست جدید اومدم. متاسفانه دوباره دلم گرفته، آسمون دلم دوباره بد ابریه. تاريخ پنجشنبه هشتم...

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - ((هـــــــــــــــی خداااااا))

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/105

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم گفتم باشه منم خدایی دارم. از بچگی تا الان هر وقت زمین خوردم یک جمله شنیدم :خدا بزرگه! هر روز باهات درد و دل میکنم؟ خدا حواست باشد دیگر نفس کم آوردم. لعنت به بعضی آهنگا. لعنتیا تو چند ثانیه. ادمو می برن به روزایی که. واسه از بین بردنشون توی ذهنت. یه عمر ویرون شدی. وقتی کسی در کنارت هست، خوب نگاهش کن. به لبخند بین حرف هایش. به سبک ادای کلماتش،. به شیوه ی راه رفتنش. به چشم هاش خیره شو. گاهی آدم ها انقد سریع میروند، که حسرت یک نگاه سرسری را هم به.

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - من بی تو یه درد بی نهایتم.......

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/108

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. من بی تو یه درد بی نهایتم. گریه های ممتد، عذاب نبودنت. دنیا بد تا می کنی. تاوان چه گناهیو میدم؟ بغض سرزده سر زد. سخت ترین قسمت نمایشنامه ی زندگی اون قسمتش هست که بغض باید بعد شکستن دل بره روی سن. وروزها ی خوب وبدگذشت. هرگزیاد وخاطره هات ازدلم نگذشت! امشب شبه ارزو هاست دوستای خوبم التماس دعا دارم. روز معلم رو پیشاپیش به همه ی معلمای خوب دنیا تبریک میگم. مخصوصا به مامان و بابای خودم. بابا جونم دلم برات تنگ شده. کاش پیشم بودی تا میتونستم دستاتو محکم ببوسم و ازت تشکر کنم.

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - ((اولین عشـــــــقم،آخرین عشــــــــــــقمه))

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/98

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. هنوز هم عاشقانه هایم. هنوز هم در ازد. این همه بی تو بودن. از با تو بودن. هنوز هم باور دارم ع. ما جاودانه است. . این روزها دیگر پشت پنجره. مینشینم و به استقبال باران. میدانم یکی از همین روزها کسی که نب. کسی که جز ت. میدانم تمام میشود و ما ره. میشویم پس بگذار بخوانم. من و آخرین عشق. نها نذار که سرنوشت. تاريخ چهارشنبه نهم بهمن 1392ساعت 13:27 نويسنده : Eʅԋαɱ :. ღ פ وش اومבیღ . פ یلۓ בوستت בارҐ ღ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺁﺩﻣﺎ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻦ : ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ. ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﻘﺼﺪ ﺧﺎﮐﻪ!

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - ✔عشق من،عاشقتم✔

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/83

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. بہ انہ ہ اے בنیا. تو را از یاב. مט تو را בر قلب م בار. تاريخ پنجشنبه بیست و ششم تیر 1393ساعت 17:26 نويسنده : Eʅԋαɱ :. ღ פ وش اومבیღ . פ یلۓ בوستت בارҐ ღ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺁﺩﻣﺎ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻦ : ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ. ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯﺵ ﻣﯿﺮﺳﯽ: ﭼﺮﺍ ﺳﺮﺍﻏﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﯼ؟ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻭ ﺭﻭﺯﻩ! ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﻘﺼﺪ ﺧﺎﮐﻪ! ﺍﻣﺎ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﭘﺸﺖ ﻧﻘﺎﺏ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯿﺎﺵ ﻗﺎﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ! ﻣﯿﺴﻮﺯﻩ ﻭﻟﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ! ﻋﺎﺷﻘﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ! ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺍﺯﺕ ﺣﻼﻟﯿﺖ ﻣﯿﻄﻠﺒﻪ. ﻣﯿﮕﻪ : ﺁﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ.

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - ((نبودنت بزرگترین تاوانی است که پس میدهم))

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/104

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. نبودنت بزرگترین تاوانی است که پس میدهم). سلام دوستای عزیزم.دوباره من اومدم با یه دل پ ر. میگم نمیدونم چرا دیگه از اینکه عید. داره میاد هیچ خوشحال نیستم.انگار هرچی بیشتر میگذره. نسبت به همه چیز بی احساس تر. میشمواقعا علتش رو نمیدونم. ببخشید. اگه دیر اومدم و پست. دیر گذاشتم براتون.شرمنده ام. .راستشو بخواین این چند وقت اصلا دستم به نوشتن. دلم میخواد برم یه جایی که تنهای تنها. باشماونوقت بشینم یکم با خودم خلوت کنم و. حرفای دلم گوش بدم. هم که نزدیکه.کمتر از یه هفته. گاهی وقتا ف...

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - ((هـــــــــــــــی خداااااا))

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/99

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. یکی بود یکی نبود، وقتی این یکی بود اون یکی نبود،. وقتی اون یکی بود این یکی نبود، مهم نیست کی بود و کی نبود، ولی حیف که هیچ وقت این یکی با اون یکی نبود. ماهی به آب میگفت بی تو میمیرم. میرم وبه حرفات فکرمیکنم. سرخاکم اونیکه بیشتر اذیتم کرد. اونیکه نخواست مارو ببینه. بالاخره میاد دیدن جنازم. اونیکه حتی نیومد تولدم. چه روز قشنگیه اون روز همه هستن حیف که خودم نیستم! روزی که به مامان و بابام میگن:. ایشالآ غم آخرتون باشه! تاريخ سه شنبه پانزدهم بهمن 1392ساعت 18:9 نويسنده : Eʅԋαɱ :.

saeedi912.blogfa.com

: NαႦȥҽ Eԋʂαʂ : - بیا و دستامو بگیر بابایی که الان بهشون احتیاج دارم...

http://www.saeedi912.blogfa.com/post/100

בوست ت בآر م.ق ב פ בآی م هربوל. بیا و دستامو بگیر بابایی که الان بهشون احتیاج دارم. سلام دوستم، امروز دلم خیلی گرفته بود و یه چند خطی از خودم نوشتم.ببخشید اگه بد نوشتم،آرزوی بهترین لحظه هارو براتون دارم. بآزم امشب از اون شب هاست. همون شبایی که دلم گرفته. شبایی که داغونم،همدردی ندارم،دلم برای یه نفر تنگ شده که دیگه نیست،به یاد خاطره هاش ام، به یاد لبخندهاش،مهربونی هاش. که دیگه قبول کنی اون نیست، خیلی سخته. یه سوالی ذهنمو خیلی مشغول کرده! مگه اون روز، روی تخت بیمارستان، بهم قول ندادی که منو تنها نذاری؟