KOSUF.BLOGFA.COM

nearsky.blogfa.com

آماده ام تا چترم را برایت ببندم... - لیوانم شعر می خواد...

http://www.nearsky.blogfa.com/post/91/لیوانم-شعر-می-خواد-

آماده ام تا چترم را برایت ببندم. بی خیال تمام شکست ها و شکستن ها! لیوانم شعر می خواد. از گریه لبخند درد. هرچه شعر از سماورت سرریز کرد. امروز خالیم از شعر از پنجره از آسمان. امروز گرد هیچ کوزه ای نمی گردم. و حتی نیم نگاهی هم به لبهای خشکیده ام نینداختم. امروز مهمانم کن به صرف شنیدن. در قهوه خانه ای که چایهایش بوی داغ تنهایی می دهند. خانقاه و مسجد با سکوت خداحافظی کرده اند. مرا از واژه های شکست خورده لبریز کن. نوشته شده در پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ساعت 19:24 توسط کودک پشت دیوار. دیروزا عاشق کبوتر بودم.

nearsky.blogfa.com

آماده ام تا چترم را برایت ببندم... - بر قله ای فرود آی ای کوکب هدایت

http://www.nearsky.blogfa.com/post/83/بر-قله-ای-فرود-آی-ای-کوکب-هدایت

آماده ام تا چترم را برایت ببندم. بی خیال تمام شکست ها و شکستن ها! بر قله ای فرود آی ای کوکب هدایت. فردا اربعین حسین ست. یا بهتره بگم اربعین حسینی ست. اربعین کسانی که هدایت شدند و نجات یافتند. فکر بدی نیست که برای نجات و هدایت خودمون دعا کنیم. وگرنه کربلا و عاشورا و زینب و حسین و حر چه ربطی به ما داشت؟ فکر بدی نیست که گاهی هم به بعد از مرگ فکر کنیم. هرچند که چیزهایی کمی ازش می دونیم . پ نوشت : دکتر شریعتی : آنها که رفتند کاری حسینی کردند آنها که مانده اند باید کاری زینبی کنند. دیروزا عاشق کبوتر بودم.

nearsky.blogfa.com

آماده ام تا چترم را برایت ببندم... - ذهنتو آب می کشم مواظب رویاهات باش....

http://www.nearsky.blogfa.com/post/90/-ذهنتو-آب-می-کشم-مواظب-رویاهات-باش-

آماده ام تا چترم را برایت ببندم. بی خیال تمام شکست ها و شکستن ها! ذهنتو آب می کشم مواظب رویاهات باش. این روزا وسواسی شدم زیاد آب و آبکشی می کنم مثل مادربزرگ که هروقت وضو می گرفت. آخرش دستاشو سه بار آب می کشید و به من می گفت شیر آبو تو ببند. این روزا آب می کشم به پاکی و نجاست شک می کنم دوباره آب می کشم. آدما رو می بخشم به حق و نا حقیشون شک می کنم دوباره باهاشون می جنگم تو ذهنم. تو ذهنم هی بدی رو آب می کشم دوباره به پاک بودنش شک می کنم دوباره آب می کشم. دوباره یه لکه توشون می بینم دوباره و دوباره دوباره.

nearsky.blogfa.com

آماده ام تا چترم را برایت ببندم...

http://www.nearsky.blogfa.com/1392/12

آماده ام تا چترم را برایت ببندم. بی خیال تمام شکست ها و شکستن ها! لیوانم شعر می خواد. از گریه لبخند درد. هرچه شعر از سماورت سرریز کرد. امروز خالیم از شعر از پنجره از آسمان. امروز گرد هیچ کوزه ای نمی گردم. و حتی نیم نگاهی هم به لبهای خشکیده ام نینداختم. امروز مهمانم کن به صرف شنیدن. در قهوه خانه ای که چایهایش بوی داغ تنهایی می دهند. خانقاه و مسجد با سکوت خداحافظی کرده اند. مرا از واژه های شکست خورده لبریز کن. نوشته شده در پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ساعت 19:24 توسط کودک پشت دیوار. دیروزا عاشق کبوتر بودم.

nearsky.blogfa.com

آماده ام تا چترم را برایت ببندم...

http://www.nearsky.blogfa.com/1392/03

آماده ام تا چترم را برایت ببندم. بی خیال تمام شکست ها و شکستن ها! تقدیم به معنایی که می خواست زاده شود. برای تو می نویسم. برای تو عشقی که نه دیدم ونه شناختم. برای عشقی که همیشه در پی تعریفش بودم. وهرلحظه وسعت ابهامش برایم بیشتر شد. برای تو می نویسم ای عشق. که از درک تو عاجزم. وتنها در این سرک کشیدن ها تنهایی خود را یافتم. حالا تو برای من اسطوره ای و من. به امید اینکه شاید وجود داشته باشی. مثل خدا مثل بهشت مثل جهنم مثل رستاخیز مثل عدالت. و یا مثل یک اسطوره. جرم ما کاش فرار کردن بود. و بزرگترین سنت ایل شکست.

nearsky.blogfa.com

آماده ام تا چترم را برایت ببندم...

http://www.nearsky.blogfa.com/1392/10

آماده ام تا چترم را برایت ببندم. بی خیال تمام شکست ها و شکستن ها! ذهنتو آب می کشم مواظب رویاهات باش. این روزا وسواسی شدم زیاد آب و آبکشی می کنم مثل مادربزرگ که هروقت وضو می گرفت. آخرش دستاشو سه بار آب می کشید و به من می گفت شیر آبو تو ببند. این روزا آب می کشم به پاکی و نجاست شک می کنم دوباره آب می کشم. آدما رو می بخشم به حق و نا حقیشون شک می کنم دوباره باهاشون می جنگم تو ذهنم. تو ذهنم هی بدی رو آب می کشم دوباره به پاک بودنش شک می کنم دوباره آب می کشم. دوباره یه لکه توشون می بینم دوباره و دوباره دوباره.

nearsky.blogfa.com

آماده ام تا چترم را برایت ببندم...

http://www.nearsky.blogfa.com/1392/08

آماده ام تا چترم را برایت ببندم. بی خیال تمام شکست ها و شکستن ها! آماده ام تا چترم را . ودختری که هفت سالگی را پشت دیوارهای کاهگلی قایم کرده بود. برای دل تنگی وقتی نیست. به مهتابی خیره می شوم. تمام ابرهای خاک گرفته در رگ هایم جیغ می کشند. آماده ام تا چترم را برایت ببندم . نوشته شده در جمعه دهم آبان ۱۳۹۲ساعت 21:41 توسط کودک پشت دیوار. دیروزا عاشق کبوتر بودم. امروز از نیش عقرب می ترسم و. زخم می خورم . می دونم که فرداها خیلی زود. عاشق عقاب ها می شم! من : سمانه (همان ابتدای عریانی سابق. دنبال پای خودش کشید.