KOUHPAYEH.BLOGFA.COM

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال

http://www.azaryar.blogfa.com/89051.aspx

فرا رسیدن شب ها ی قدر را گرامی و ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان علی (ع)را تسلیت می گوییم. مولا قبولت شد پیمان کوفیا ن ز ناچاری شکستند عهد انان انگار نبود چنین کاری. پروراندی زیر سایه ات ابن ملجم یا علی بست شمشیر به کمر کرد محکم یا علی. کوفه را تا تو بودی رسمش همین بود به خانه ات کنار سفره دشمن در کمین بود. خبرت بود این همه را تو مدارا کردی گدا و مسکین به لطف خود تو دارا کردی. تمام کردی عمر را به پای این مردم چه دیدی جز شکستن نمکدان زین مردم. ابن ملجم شد به مسجد اسمان لرزید دست گیره سرنوشت سجده ات فهمید.

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال - شعر شهادت امام علی (ع)

http://www.azaryar.blogfa.com/cat-1.aspx

طنز در طنز همه چیز هست کار طنز،طنز است. گفت اینجا بیمارستانه،یه ساعت دیگه هم میری خونه.داشتم بهش می گفتم که کبری ما رو کرده دربه در که کبری رسید سر به سر.نه حالی نه احوالی،گفت مرد یه کیلو پیاز خریدن که این کارا رو نداره،خانوم پرستار، هر وقت می فرستمش جایی دنیا رو رو سرش می ذاره.منم جوابشو دادم. گفت اختلاف خانوادگیه دخالت نمی کنم،اگه کاری دارین من می کنم.اقا کبری ما رو برداشت برد،تا بکنیم سبزی خ رد. نوشته شده توسط مهدی آذریار در ساعت لینک. با سلام خدمت دوستان. می سرایم انچه می دانم. همت می گذارم من ز جانم.

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال

http://www.azaryar.blogfa.com/90082.aspx

شب گرد کوچه ها یم همچو شب پره پیچیده روزم به دور شب خورده اند گره. خواب شبم شده کارم به روز کار روزم شده رفتن پی شب به شب چره. شده میخ خاطراتم روی دیوار اتاق یک به یک بر روی هم تا زیر نور پنجره. دل هوس دارد بخواند در اتاق گرچه کز کرده صدا زیر سایه سرد حنجره. می لغزد روی دفتر این قلم ذهن من رفته تا کجا در پی یک منظره. چه هیاهویست در این منظره شد سیاه در یک نگاه با کلاغ و ولوله. من ندانم حکم این کلاغ با این ولوله گرچه دارم در دلم من زین هیاهو بس گله. نوشته شده توسط مهدی آذریار در ساعت لینک. وقتی که می خوانم.

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال

http://www.azaryar.blogfa.com/89061.aspx

طنز در طنز همه چیز هست کار طنز،طنز است. گفت اینجا بیمارستانه،یه ساعت دیگه هم میری خونه.داشتم بهش می گفتم که کبری ما رو کرده دربه در که کبری رسید سر به سر.نه حالی نه احوالی،گفت مرد یه کیلو پیاز خریدن که این کارا رو نداره،خانوم پرستار، هر وقت می فرستمش جایی دنیا رو رو سرش می ذاره.منم جوابشو دادم. گفت اختلاف خانوادگیه دخالت نمی کنم،اگه کاری دارین من می کنم.اقا کبری ما رو برداشت برد،تا بکنیم سبزی خ رد. نوشته شده توسط مهدی آذریار در ساعت لینک. دلم ز عشق فراریه. تو زندگی معشوق نمی خواد. چشم به راهش نیست که بیاد.

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال

http://www.azaryar.blogfa.com/89094.aspx

ای که بسته فلک دامنش بر ساق پایت فکر آن باش می رسد فصل خزان لحظه هایت. بالهایت اوج گرفته سوی رویا بی توقف می کشد پر در آسمان کاخ شاهان خواب هایت. طاقتت نیست اگر آنکه خواهی نشود ته حرف و سخنت هست همیشه بشود باید. می نگاری هر جا وهم و خیال و آرزو را می گویی خوشبختی هست پروانه روی شانه هایت. خواستنت در این چرخش ایام بی اندازه ته آن باز می تازی جاده دراز است بی نهایت. پرکرده قلبو تنت جهل و تکبر سیاه است نمی گنجد در خیالت که نیازت به دیگران باشد شاید. نوشته شده توسط مهدی آذریار در ساعت لینک. وقتی که می خوانم.

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال

http://www.azaryar.blogfa.com/89052.aspx

باراللها به من نظاره کن و بگو که هستم به من که ندانم چه می کنم و چه خواهم و کجا هستم. مردم را می شناسم خود نشناسم چه کنم عمرم می گذرد و من نمی دانم چه کردم و ا لان کیستم. به وقت هایی نیست کارم از سر عقل عقل هم ز من بیگانه و دورست و نگوید من چی ستم. می رهایند مرا ز خود عقل و وجدانم نمی دهند به من هیچ یاری و می گذراند خالی دستم. کار را به عقل می کنم باز می ترسم به نا امیدی در های امید را به روی خود بستم. خود را به کارهایم می خواهم بشناسم ولی کارهایم نا تمام و من ز انها دل بریدم و خستم. انگار کودک هم ز عمر ...

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال - زمانه

http://www.azaryar.blogfa.com/post-41.aspx

زمانه ای بی در و پیکر ای بی خبر شده سنگین سایه ات اثر حرف و کلمات بی اثر. میدهی تو به هر لغت معنی دلخواه حرف ها همه هست ز کینه همه سخن بی شکر. قلم ها راهشان نیست خط دفتر بالا و پایین می روند یا روی خط ایستاده بی هنر. پیچکان پیچیده اند رشدشان فزون حربه تنگ نشانه سوی میدان ساده رویان بی سپر. جنگ است چکمه نقشش پر رنگ میبازد محو می شود انکه در زمانه باشد بی جگر. می زند هر کس پنبه ی خود چوب ببین نظاره کن که نیست هیچ نقطه زمین بی خطر. رفت زیر آب ان حماسه هشت سال مانده چند جزیره،شد فراموش بی پدر یا بی پسر.

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال - شعر مغرور

http://www.azaryar.blogfa.com/cat-28.aspx

ای که بسته فلک دامنش بر ساق پایت فکر آن باش می رسد فصل خزان لحظه هایت. بالهایت اوج گرفته سوی رویا بی توقف می کشد پر در آسمان کاخ شاهان خواب هایت. طاقتت نیست اگر آنکه خواهی نشود ته حرف و سخنت هست همیشه بشود باید. می نگاری هر جا وهم و خیال و آرزو را می گویی خوشبختی هست پروانه روی شانه هایت. خواستنت در این چرخش ایام بی اندازه ته آن باز می تازی جاده دراز است بی نهایت. پرکرده قلبو تنت جهل و تکبر سیاه است نمی گنجد در خیالت که نیازت به دیگران باشد شاید. نوشته شده توسط مهدی آذریار در ساعت لینک. وقتی که می خوانم.

azaryar.blogfa.com

میوه ی کال

http://www.azaryar.blogfa.com/89054.aspx

دوستان چه فهمیده اید ز زندگی در این دنیای رنگی. داشته اید به سر حتما هزاران هزار رویای رنگی. نشناخته ام من نمی دانم مفهوم زندگی را. ولی هر چه باشد دوست دارم به دینا بندگی را. بندگی او شاید بخشد به زندگی مفهوم. می کند تایین راه معنی زندگی را هم معلوم. بیداری شب را اوست علت و اجرش. اوست به این دنیا گناهکار را علت درد و زجرش. به امتحان ماست که لمس می شود وجودش. گرفتن حاجت ز او و صدا کردنش هست نمودش. انسان را نباشد به این زمانه رنگی قناعت. پایبند به دنیا نمی فهمد مفهوم تیک تاک ساعت. گفتی می رم مسجد نماز بخونم.