labhayedookhte.blogfa.com
لبـــــــــــهای دوختــــــــــــــــــهلب های دوخت ه - آریا شاه رودی mdf_ariya@yahoo.com - لب های دوخت ه
http://labhayedookhte.blogfa.com/
لب های دوخت ه - آریا شاه رودی mdf_ariya@yahoo.com - لب های دوخت ه
http://labhayedookhte.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
1
SSL
EXTERNAL LINKS
60
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.188 sec
SCORE
6.2
لبـــــــــــهای دوختــــــــــــــــــه | labhayedookhte.blogfa.com Reviews
https://labhayedookhte.blogfa.com
لب های دوخت ه - آریا شاه رودی mdf_ariya@yahoo.com - لب های دوخت ه
BLOGFA
http://www.labhayedookhte.blogfa.com/Profile
پروفایل مدیر این وبلاگ فعال نیست.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
1
بيكرانه عشق - سلام بر حسین(ع)
http://www.behnaz7777.blogfa.com/post/194
خدا ، خدای عشق است. در چشم باد، لاله فقط پرپرش خوش است. خورشید روز واقعه خاکسترش خوش است. از باغها شنیدهام این را که عطر یاس. گاهی نه پشت پنجره، لای درش خوش است. دریا همیشه حاصل امواج کوچک است. یعنی علی به بودن با اصغرش خوش است. در راه عشق دل نه که ما سر سپردهایم. حتی حسین پیش خدا بیسرش خوش است. جایی که آب همسفر ماه می شود. دلها به آب نه که به آبآورش خوش است. جایی که پیشمرگ پدر می شود پسر. اولاد هم نبیرهی پیغمبرش خوش است. عالم شبیه آن لب و دندان ندیدهاست. لبخند هم میانهی تشت زرش خوش است. خدا عشق است .
بيكرانه عشق - پنجره
http://www.behnaz7777.blogfa.com/post/191
خدا ، خدای عشق است. هوای سرد کوچه مان. پنجره ای که بسته است. نفس نفس ، تنفسم. بخاری از غم درون به سطح سرد شیشه ها نشسته است. و صورتش میان مه ، زچشم من نهان شده. کنون گر به دست خویش غبار شیشه برکنم. و او اگر خبر شود از این تلاش دست من. خیال میکند که من طرح وداع بسته ام. گمان کنم .گمان کند که دیده ام از این نظاره خسته است. گمان کنم .گمان کند که بنده اش ز بند عشق رسته است. از این به بعد هر زمان که مه جدایمان کند. به جای دست گونه را به روی شیشه می کشم. گمان کنم گمان کند که. بخار ز روی شیشه شسته است! بر دلم گ...
بيكرانه عشق - پنجره
http://www.behnaz7777.blogfa.com/tag/پنجره
خدا ، خدای عشق است. هوای سرد کوچه مان. پنجره ای که بسته است. نفس نفس ، تنفسم. بخاری از غم درون به سطح سرد شیشه ها نشسته است. و صورتش میان مه ، زچشم من نهان شده. کنون گر به دست خویش غبار شیشه برکنم. و او اگر خبر شود از این تلاش دست من. خیال میکند که من طرح وداع بسته ام. گمان کنم .گمان کند که دیده ام از این نظاره خسته است. گمان کنم .گمان کند که بنده اش ز بند عشق رسته است. از این به بعد هر زمان که مه جدایمان کند. به جای دست گونه را به روی شیشه می کشم. گمان کنم گمان کند که. بخار ز روی شیشه شسته است! سکوت من ...
بيكرانه عشق - بهانه ای به من بده...
http://www.behnaz7777.blogfa.com/post/192
خدا ، خدای عشق است. بهانه ای به من بده. بهانه ای به من بده که بی بهانه شاعرم. به پیچکی ترین نفس ، بیا به عمق خاطرم. به آسمان رسیدم و فرشته مردنی ست. که چند لحظه عابرم. به لطف دور بودنت نماز من شکسته شد. خلاصه وطن تویی . و من غریبه زائرم. همیشه چشم های من به بودن تو مومن است. زمین لحظه های من طراوت از دلش گرفت. ببار ابر فاصله . کنون زمین بایرم. تو با هوا. تو با خدا. تو در غزل روانه ای. و گیجم از نبودنت.چرا که بی جواهرم! و با اجازه شما به قلبتان نشسته ام. مرا مران که بی کسم . نماندنی مسافرم. خدا عشق است .
بيكرانه عشق - پادشاه فصل ها
http://www.behnaz7777.blogfa.com/post/190
خدا ، خدای عشق است. کاش چون پاییز بودم. کاش چون پاییز بودم. کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم. برگ های آرزویم یکایک زرد می شد. آفتاب دیدگانم سرد میشد. آسمان سینه ام پر درد می شد. ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد. اشک هایم همچون باران. دامنم را رنگ میزد. چه زیبا بود اگر پاییز بودم. وحشی و پرشور و رنگ آمیز بودم. شاعری در چشم من می خواند. در کنارم قلب عاشق شعله می زد. در شرار آتش دردی نهانی. همچو آوای نسیم پر شکسته. عطر غم می ریخت بر دلهای خسته. چهره تلخ زمستان جوانی. آشوب تابستان عشقی ناگهانی.
بيكرانه عشق - پست ثابت
http://www.behnaz7777.blogfa.com/post/145
خدا ، خدای عشق است. نوشته شده در یکشنبه ۱۰ دی۱۳۹۱ساعت توسط بهناز. اگر به زبان مردم و فرشتگان سخن بگویم و عشق نداشته باشم ، به نحاس صدادهنده و سنج فغان کننده مانند شده ام. اگر صاحب عطیه پیشگویی باشم و آگاه باشم بر تمام اسرار و تمامی دانش ها اگر ایمانم چنان کامل باشد ، تا آنجا که کوه ها را جا به جا کنم وعشق نداشته باشم هیچم . و اگر تمامی اموالم را میان فقرا تقسیم کنم و اگر بدن خود را به آتش بسپارم. اما عشق نداشته باشم هیچ حاصلی به دستم نیست. عشق راز زندگی است . جایی که عشق باشد ، انسان هست و خدا هست.
بيكرانه عشق - پاییز
http://www.behnaz7777.blogfa.com/tag/پاییز
خدا ، خدای عشق است. کاش چون پاییز بودم. کاش چون پاییز بودم. کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم. برگ های آرزویم یکایک زرد می شد. آفتاب دیدگانم سرد میشد. آسمان سینه ام پر درد می شد. ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد. اشک هایم همچون باران. دامنم را رنگ میزد. چه زیبا بود اگر پاییز بودم. وحشی و پرشور و رنگ آمیز بودم. شاعری در چشم من می خواند. در کنارم قلب عاشق شعله می زد. در شرار آتش دردی نهانی. همچو آوای نسیم پر شکسته. عطر غم می ریخت بر دلهای خسته. چهره تلخ زمستان جوانی. آشوب تابستان عشقی ناگهانی.
بيكرانه عشق - اشعار فروغ فرخزاد
http://www.behnaz7777.blogfa.com/tag/اشعار-فروغ-فرخزاد
خدا ، خدای عشق است. کاش چون پاییز بودم. کاش چون پاییز بودم. کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم. برگ های آرزویم یکایک زرد می شد. آفتاب دیدگانم سرد میشد. آسمان سینه ام پر درد می شد. ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد. اشک هایم همچون باران. دامنم را رنگ میزد. چه زیبا بود اگر پاییز بودم. وحشی و پرشور و رنگ آمیز بودم. شاعری در چشم من می خواند. در کنارم قلب عاشق شعله می زد. در شرار آتش دردی نهانی. همچو آوای نسیم پر شکسته. عطر غم می ریخت بر دلهای خسته. چهره تلخ زمستان جوانی. آشوب تابستان عشقی ناگهانی.
بيكرانه عشق - ما دو تا...
http://www.behnaz7777.blogfa.com/post/193
خدا ، خدای عشق است. باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا. جوی و دو جفت چکمه و گ ل بود و ما دو تا. وقتی نگاه من به تو افتاد، سرنوشت. تصدیق گفتههای ه گ ل بود و ما دو تا. روز قرار او ل و میز و سکوت و چای. سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا. افتاد روی میز ورقهای سرنوشت. فنجان و فال و بیبی و د ل بود و ما دو تا. کمکم زمانه داشت به هم میرساندمان. در کوچه ساز و تمبک و ک ل بود و ما دو تا. تا آفتاب زد همه جا تار شد برام. دنیا چهقدر سرد و کسل بود و ما دو تا. از خواب میپریم که این ماجرا فقط. روحت شاد نجمه زارع. بر دلم...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
60
لب های فراموشی
عشق کم و بیش نزدیکی را که کشته ام از یاد می برم. چهره ات در برودت نگاه ساعت ها گم می شود و در شیارهای حرکات جاودانیت رویاهای من دیگر باره انحراف می گیرد. در شعاع چشم های من تنها تویی که میان سایه های ساکن لحظه چرخ می زنی و با هر حرکت رنگ می بازی، و هر حرکت موجی را که انعکاس دهنده ی تصویر توست کدر می کند. زمان، خطوطی را که رنگ زداینده ی توست به هاله یی و سلطه ی کفن شده ات را به افسانه یی مبدل می کند کلمات خاطره انگیز را ناتمام می گذارد و لب های فراموشی را مهر می کند. بی خوابم ای رویا. مانتویش را می گذارد ...
☀دریـــ ـــ ـــ ــ ـ ـای خُشـــ ـک☀
دری ای خ ش ک. می دونی بزگترین عذاب زندگی چیه؟ اینکه همه بگن تو بدی من بگم همه اونا دروغ می گن و تو خوبی. بعدش بفهمی اره همه اونا راست می گفتن این من بودم که دروغ می گفتم. تاريخ چهارشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۰ساعت 18:55 نويسنده اسماعی ل. خاطرات من و ثنا. خودتون می دونین که این وب ثناس. وبش رو هدیه داد به من. من خاطراتمون یا هرچیزی که در موردش باشه اینجا می نویسم. تاريخ یکشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 20:40 نويسنده اسماعی ل. بچه ها من زیاد اینجا نمی ام بیایین به وبلاگم خودم. امیدوارم دوستای خوبی واسه هم باشیم .
نگفتنی ها
حرف هایی برای گفته نشدن. کازابلانکا / یغما گلرویی. تو دیگه داری میری، اين اختتام رؤیاست. اين آخرین سکانس فیلم کازابلانکاست. من مرد نقش اول، مغرور و بیتبسم. تو اون زنی که میره با مرد نقش دوم. بارون بباره یا نه، صحنه دراماتیکه. تصویرت از تو چشمام می ریزه چیکه چیکه. دوربین یواش یواش از تو صحنه میره بیرون. من میمونم با سایهم، من میمونم با بارون. اين اشکا مصنوعی نیست، تو دیگه داری میری. داری چشاتو از من، از نقش من میگیری. راهی نمونده باقی، فیلمنامه اینو میگه. من و یه جای خالی، تو و یه مرد دیگه. سه قدرت بر جها...
لب های دوخته
محبوس به مه بوس! پنجشنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۲. مامانم هی بهم گفت زود بخوابا ولی گوش نکردم مثه همیشه لج کردم. حالا با کی.معلوم نیست. ولی این شب بیداری خوبه. انگار تحمل روزای تاریک از تاریکی شب برام سخت تره. ولی امشب که میگذره. قول میدم فردا بخوابم، فقط بزار یه امشب مشقامو بنویسم میخوابم. اشکام یکمش مونده اینارم تموم کنم فک کنم . میخوابم از این به بعد. چهارشنبه هجدهم دی ۱۳۹۲. تازگیا هر شب گریه میکنم. شنبه چهاردهم دی ۱۳۹۲. م ثل ه میشﮧ ب راے ت و مے نویس م . ت و بﮧ نیت ه ر ڪ ﮧ دوست دآرے ، ب خوآט! چﮧ ڪ ن م؟ یا اصلا...
لبـــــــــــهای دوختــــــــــــــــــه
بیا دنیا بسازیم نه با دنیا بسازیم! نه بهار با هیچ اردیبهشتی. نه تابستان با هیچ شهریوریfacebook:ariya shahroodi. و نه زمستان با هیچ اسفندی اندازه پاییز به مذاق خیابانها خوش نیامد. پائیز مهری داشت که بر دل هر خیابان می نشست! پروفایل فعال با تبادل لینک موافقم. با اسم لبهای دوخته بلینکین. خبرم کنید تا منم بلینکم., ,. یاد چشم های تو. کد نمایش افراد آنلاین. آریا شاهرودی mdf ariya@yahoo.com. نوشته شده در تاريخ جمعه هشتم اسفند ۱۳۹۳ توسط آریا شاهرودی. ﻣﻤﻠﮑﺘﯽ ﮐﻪ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ " ﺗﻤﺎﻡ. ﺑﺪﯾﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮﻡ ﺯﻧﺶ ﺑﺸﻢ .
Closed lips
زمانی آتش گرفتم که اعتماد کردم به کبریتی که رویش نوشته بودند بی خطر! این جا قانون،قانون جنگل نیست. اینجا همه برای هم زنده اند. نمیکشند.نمیمیرند.کینه نمیورزند و صادقانه دوست میدارند. نیمی از بهشت است. نکنه واقعا مرغ همسایه غازه؟ همیشه بهترین ها مال دیگرونه. در کل بهترین زندگی. نکنه واقعا مرغ همسایه غازه؟ دنیای من بدون فیس بوک. وقتی میبینی یه چیزی رو مخته و داره اذیتت میکنه. چرا میذاری اینکارو بکنه؟ توام خیلی ریلکس پاکش کن. اکانت ف ی س ب و ک م رو حذف کردم. حالا دیگه راحت به برنامه های آینده و کارام میرسم.
لب های خندون
تو به آینه، نه. آینه به تو خیره شده است. تو اگر خنده کنی، به تو خواهد خندید. اگر بغض کنی، آه از آینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد. پروفایل مدیر وب سایت. شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۴. نوشته شده توسط : pari$a در ساعت : 12:31. سلاممممممممممممممممممممممممممممم به دوستای گلم. وااااااااااااااااااای که چقد دلم برا وبلاگم تنگ شده بود.این روز ها با عشقم درگیر. خدا جووووووووووووووونم مررررررررررررسی بخاطر روزهای خوبت . یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۲. نوشته شده توسط : pari$a در ساعت : 16:35. یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۲. تا " دیروز ".
لب های خط خطی
وقتی مداد قرمز پررنگ، ناگهان. بر گونه اش رسید. حالا کلاس تمام است و من هنوز،. بر روی نیمکت سال و ماه ها. سرگرم مشق های همان سال اولم. لب های خط خطی. و خدا يكي بود و جز خدا هيچ نبود. و با نبودن چگونه مي توان بودن؟ خدا بود و با او عدم ،و عدم گوش نداشت. حرفهائي هست براي گفتن كه اگر گوشي نبود نمي گوييم و حرف هايي هست براي نگفتن. حرفهايي كه هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمي آرند. حرف هاي شگفت ، زيبا و اهورايي همين هايند و سرمايه ماورايي هر كسي به اندازه ي حرف هايي است كه براي نگفتن دارد. دل نوشته های شخصی.
لب هاى سرد
آخ که دلم میلرزد از تنهایی. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 18:21 توسط فردین. جمعی زتوحاضر.توغایب زمیانه. زندگی یعنی عشق رالمس کنیم. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 18:9 توسط فردین. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 18:1 توسط فردین. عشقه دیگه چی میشه کرد. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 17:58 توسط فردین. بیا کمی باکلاس ترعاشق هم شویم.به سبک.کروات. چقدرخوشبختند .کسانی که ساده دل میبندند. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 17:53 توسط فردین.