left-hand.blogfa.com
دستکش های چرمیدستکش های چرمی - روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم!
http://left-hand.blogfa.com/
دستکش های چرمی - روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم!
http://left-hand.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
37
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.171 sec
SCORE
6.2
دستکش های چرمی | left-hand.blogfa.com Reviews
https://left-hand.blogfa.com
دستکش های چرمی - روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم!
left-hand.blogfa.com
دستکش های چرمی
http://www.left-hand.blogfa.com/1391/09
روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم! وقتی که روز، هنوز شروع نشده. مناظر طبیعی این اطراف بی نظیره. کشت هایی که با دست باد شونه شدن و یک متر اون طرفترش خاک خشک تشنه ای که از بارون بی دریغ این روزها جون گرفته! دهانه های قناتی که ازش بخار بیرون می زنه و من . من که از لابه لای این مه لوس بانمک توی گرگ و میش هوایی که خورشیدش خواب مونده، گوشام لبریز می شه از صدای خرناسه ی همکارای خواب داخل ون و چشمام دنبال زیبایی های بیشتری می گرده توی بی نوری هوا! که شروع کنم از صبح به خیرش عکاسی کردن. خب، چیز عجیبی نیست!
دستکش های چرمی - ....
http://www.left-hand.blogfa.com/post/13
روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم! امشب اومدم مختصر از اتفاقات این مدت بنویسم. دلم می خواست آرشیو کاملی هر چند کوتاه از این سال ها داشته باشم، از خنده و گریه ش، از خوشی و ناخوشیش. اما حالا که اومدم از اتفاقای اخیر نوشتم نه از ماهی که گذشته! دلم تنگه. دارم از پله های اون چیزی که مردم بهش میگن موفقیت، یکی یکی می رم بالا ولی حالم بده. حالم بده و به این می گن ناشکری. بنویسم که آدم آهنی نشم، با دست چپ که به قلبم نزدیک تره. نوشته شده در ۹۱/۱۱/۳۰ساعت 21:31 توسط zamyad. به این فکر می کنم که دست.
دستکش های چرمی - "کیو سی" ایران کوچک من ...
http://www.left-hand.blogfa.com/post/10
روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم! کیو سی ایران کوچک من . هر کدوم از بچه ها اهل یه شهرین و یه خطه ای. ما در "کیو سی" یزدی داریم، شیرازی، یک گیلکی از شمال، یک عرب از جنوب، یک کرد از کرمانشاه، یک لر از توابع شیراز، یک لر از خرم آباد، یک ترک از تبریز، یک مشهدی و تنها یک بلوچ از زاهدان کم داریم که ایرانمان تکمیل شود. نصف بیشترمان چپ دستیم و اکثرمان دهه شصتی! سه نفر دهه پنجاهی داریم و یکی دهه هفتادی، بقیه دو ماه ، شش ماه، یک سال از هم کوچکتر و بزرگتریم! خب، چیز عجیبی نیست! یکی گفت: ما باغ گردو داریم.
دستکش های چرمی - چیزهایی که دارم یکی یکی به دست می آورم، قحطی وقت!!
http://www.left-hand.blogfa.com/post/11
روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم! چیزهایی که دارم یکی یکی به دست می آورم، قحطی وقت! تنها چیزی که به ذهنم خطور نمی کرد این بود که. یک ماه تمام وقت نکنم خاطرات پراکنده ی دفتر و موبایلم را تایپ کنم . چه رسد به آپ! من فقط یک ساعت . یک ساعت وقت می خواهم،. نوشته شده در ۹۱/۱۰/۳۰ساعت 0:51 توسط zamyad. به این فکر می کنم که دست. چه نقش مهمی در زندگیم دارد. حجاب خنده های قهقهانه. و اشک های سراسیمه. در یک رابطه فوق سنگین! که شاید برای خیلی ها. من تصمیم گرفته ام. دست هایم را مجبور کنم. گاهی پیش می آید که آدم.
دستکش های چرمی
http://www.left-hand.blogfa.com/1391/11
روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم! امشب اومدم مختصر از اتفاقات این مدت بنویسم. دلم می خواست آرشیو کاملی هر چند کوتاه از این سال ها داشته باشم، از خنده و گریه ش، از خوشی و ناخوشیش. اما حالا که اومدم از اتفاقای اخیر نوشتم نه از ماهی که گذشته! دلم تنگه. دارم از پله های اون چیزی که مردم بهش میگن موفقیت، یکی یکی می رم بالا ولی حالم بده. حالم بده و به این می گن ناشکری. بنویسم که آدم آهنی نشم، با دست چپ که به قلبم نزدیک تره. نوشته شده در ۹۱/۱۱/۳۰ساعت 21:31 توسط zamyad. داری غرق می شی! چه نقش مهمی در زندگ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
هزار و یک حس - یازده حس: چایی و پولکی
http://www.callmyname.blogfa.com/post/63
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. یازده حس: چایی و پولکی. گم در زمانه و خویشم چون بادبادکی. که س رخورده ناگهان نخش از دست کودکی. اوج و سقوط ، لحظه ی برخورد با درخت. معنای زندگی است پیش می آید یکی یکی. احساس مزمنی ام ا ، این روزها مرا. بسیار می کشد پی اشعار رودکی. من مثل او"دلم از قیل و قال گشته ملول". کارم شده نشستن و چایی و پولکی. زل می زنم به مایع تلخی محبوس استکان. دلخوش به پولک شیرین ، توی نعلبکی. خونسردی م که سردی چای است در پی اش.
هزار و یک حس - شانزده حس: روز ابری بی باران!
http://www.callmyname.blogfa.com/post/69
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. شانزده حس: روز ابری بی باران! پشت یک ابر، گیر کرده خورشیدم. خاطرم را دلگیر کرده خورشیدم. مثل آفتاب پرست روی درخت. ک س لم، دیر کرده خورشیدم. مانده در خاطر مکدر ابر. بد مرا پیر کرده خورشیدم. دل به باران نبسته، شاهد باش. زبان شعر مانده مهم نیست. تا ابد صاحب اولین ماه سال. این دفتر خاک گرفته را. پس از سال ها نبودنم. باید به صفحه ی سیاهش. می خواهم روشن باشد. می خواهم 1001 شب. هزار و یک حس را. بر صفحه اش جاری کنم.
هزار و یک حس - پنج حس: شمع و پروانه
http://www.callmyname.blogfa.com/post/51
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. پنج حس: شمع و پروانه. چنان پروانه با شمع است حس من به چشمانت. عنادم از چه رو اما، چنین افتاده بر جانت؟ چه حس داغ نمناکی، چکد از آتشت اشکی. تو می سوزی و می سوزد، دلم از داغ هجرانت. نرو این راه را تنها، غروب توست مرگ من. نگو دیر است می میرم، نرو دستم به دامانت. تو زائر سوزی و اما، طوافت می کنم هر دم. نباشد خواهشم غیر از، فنا در فصل ر جعانت. چگونه می شود اما، نبینی اشتیاقم را. نوشتم رسم چشمت را، به پای حس ح رمانت.
هزار و یک حس - ده حس:رسیدن یا رسیدن؟!
http://www.callmyname.blogfa.com/post/62
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. ده حس:رسیدن یا رسیدن؟ گاهی مسئله بودن و نبودن نیست، رفتن و نرفتن نیست، مسئله " . تا پخته شود خامی" ست! قصه قصه ی منه من، قصه ی روباه بی د م! قصه گوشاش که گم شد، قصه ی حرفای مردم. حرف لاک پشته و خرگوش، حرف رفتن و نرفتن. نکته اینه که مهم نیس، این دفعه کی میشه چندم. جبر و احتمال شیرینه، تلخه اما اگه روزی. زندگی هم احتمال شه با یه انتخاب ر ند م '. واقعیت چه عجیبه . مثل قطع رگ می مونه، یا نه مثل قطع تاندم. می خواهم 1001 شب.
هزار و یک حس - سیزده حس: بی میلی
http://www.callmyname.blogfa.com/post/64
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. سیزده حس: بی میلی. اینجا جای معصومیت کودکانه ی چشمانت خالی ست،. خانه دلتنگ قهقهه و پشت سر هم حرف زدنت، مانده! من وقتی خانه نباشی، حال عجیب درهمی دارم. انگار نصف دنیای کودکی ام را با تیغی خراشیده اند. وقتی دلت تنگه ب ده، خیلی. شیرین نمی شی، خسته ای لیلی. یک روز آرومی، خوشی، خوبی. یک روز موجی، سرکشی، س یلی. به بدبیاری هات خوش بینی! به لحظه های خوب بی میلی. دارم مدام می پرسم از چشمات. بهتر نمی شه این دل طفلی؟
هزار و یک حس
http://www.callmyname.blogfa.com/1393/09
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. بیست و یک حس: ملودی! رقص جنون آمیز زیر تن بارون. چشمو دلو بستن رو منطق و قانون . زبان شعر مانده مهم نیست. تا ابد صاحب اولین ماه سال. این دفتر خاک گرفته را. پس از سال ها نبودنم. باید به صفحه ی سیاهش. می خواهم روشن باشد. می خواهم 1001 شب. هزار و یک حس را. بر صفحه اش جاری کنم. تا شاید جانی ببخشد. یا شاید جانی بگیرد. اینجا اگر حرف می زنم. اینجا اگر شعر می گویم. حرف های دلم است. یقین که نویسنده سالم است. بخوان و با من بگو.
هزار و یک حس - نوزده حس: سال نو، حس نو، زندگی نو، سال 92
http://www.callmyname.blogfa.com/post/72
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. نوزده حس: سال نو، حس نو، زندگی نو، سال 92. ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب. ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم. ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار. وقتی خدا دلش می خواهد تو باشی،. من چه کاره ام که نسرایمت :. باید شعری سرود از نو. پر از من باشه، غرق تو . زبان شعر مانده مهم نیست. تا ابد صاحب اولین ماه سال. این دفتر خاک گرفته را. پس از سال ها نبودنم. باید به صفحه ی سیاهش. می خواهم روشن باشد. می خواهم 1001 شب.
هزار و یک حس - هجده حس: حسی که شعر نیست!
http://www.callmyname.blogfa.com/post/71
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. هجده حس: حسی که شعر نیست! شده حست شعر نباشه؟ این روزها حسم شعر نیست! یه جور بدی عصبانیم. مثل وقتی که می خوای تند و بلند و اخمو، نقد کنی از نوشته ی بی سر و تهی که خوندنش وقتت رو تلف کرده، می خوام رو هر چی شعره خط قرمز بکشم. یه مشت لاف عاشقانه، م ث ل کلاغ و راه رفتن کبک! از اینکه اگه دهن باز می کنم به سرودن،. اگه قلم می چرخونم به نوشتن،. اول و وسط و آخرش پر می شه از ضمایری مرده،. از اینکه "من" نباشه. شعر کوک نمی شه،.
هزار و یک حس -
http://www.callmyname.blogfa.com/post/70
هزار و یک حس. هزار و یک شب را خوانده ای؟ کسی چه می داند یا شهرزاد شاعر بود یا من قصه گو. بارش غصه هایم را، تابش. را، هزار و یک حسم را. چیزی بگو، حرفی بزن، نقشی بگذار! زبان شعر مانده مهم نیست. تا ابد صاحب اولین ماه سال. این دفتر خاک گرفته را. پس از سال ها نبودنم. باید به صفحه ی سیاهش. می خواهم روشن باشد. می خواهم 1001 شب. هزار و یک حس را. بر صفحه اش جاری کنم. تا شاید جانی ببخشد. یا شاید جانی بگیرد. اینجا اگر حرف می زنم. اینجا اگر شعر می گویم. حرف های دلم است. یقین که نویسنده سالم است. بخوان و با من بگو.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
37
LEFTHAND made
left-hand-path-666.deviantart.com
Left-Hand-Path-666 (Sébastien) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Digital Art / Hobbyist. Deviant for 6 Years. Last Visit: 19 weeks ago. This deviant's activity is hidden. Deviant since Aug 25, 2010. Window...
left-hand-shoe's blog - Bloody Twins - Skyrock.com
26/05/2008 at 11:25 AM. 26/12/2009 at 7:45 AM. Soundtrack of My Life. Cocorosie [ Terrible Angels ] (La maison de mon rêve). Subscribe to my blog! Don't forget that insults, racism, etc. are forbidden by Skyrock's 'General Terms of Use' and that you can be identified by your IP address (66.160.134.3) if someone makes a complaint. Please enter the sequence of characters in the field below. Posted on Monday, 26 May 2008 at 12:17 PM. Edited on Saturday, 21 June 2008 at 6:33 AM. Add this video to my blog.
شمارش معکوس
و زندگی شمارش معکوسیست برای رسیدن به اصل خویش . شعرهایم فاتحه ای بیش نیستند بر مزار عشق. حرفهایم شعر شوند همه. نوشته شده در پنجشنبه 20 شهریور1393ساعت 16:33 توسط (ام.). نوشته شده در سه شنبه 14 مرداد1393ساعت 21:37 توسط (ام.). اصحاب کهف کاش بودم. می خوابیدم این روزها را. بیدار که می شدم. به تو رسیده بودم. نوشته شده در سه شنبه 14 مرداد1393ساعت 21:36 توسط (ام.). پناهنده ی دل تو ام. نوشته شده در سه شنبه 14 مرداد1393ساعت 21:35 توسط (ام.). دوریت را روزه ام قربه الی تو. از نفس نفس های تو ترانه دزدیدم من. تو مستقی...
left-hand-talent.deviantart.com
LEFT-HAND-TALENT (VICTOR RIVERA) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Traditional Art / Hobbyist. Deviant for 2 Years. This deviant's full pageview. Last Visit: 37 weeks ago. You can drag and drop to rearrange.
دستکش های چرمی
روزمرگی هایی که می خواهم از خودم دور کنم! داری یک مشت درد دل می خوانی. یک مشت خاطرات در هم و بر هم که می نویسم تا ذهنم آماس نکند! می نویسم که از خودم دورشان کنم! اگر غمباد های روزمره ام درخور نظری بود، برایم بنویس. نوشته شده در 91/08/24. ساعت 0:0 توسط zamyad. امشب اومدم مختصر از اتفاقات این مدت بنویسم. دلم می خواست آرشیو کاملی هر چند کوتاه از این سال ها داشته باشم، از خنده و گریه ش، از خوشی و ناخوشیش. اما حالا که اومدم از اتفاقای اخیر نوشتم نه از ماهی که گذشته! نوشته شده در 91/11/30. داری غرق می شی!
無題ドキュメント
レフトハンドのホームページ
www.left-hand.net – このドメインはお名前.comで取得されています。
Rosemary West's Left Handed Page
Rosemary West's Left Handed Page. Your left hand, your right hand, and both sides of your brain. August 13, 2014. I have no idea who first designated August 13 as International Left-Handers Day. But today it is recognized around the world. Everyone, righty or lefty, can celebrate by performing left-handed handshakes, waving their left hand in the air, and struggling with canopeners. From around the web:. A page from the Left Handers Club. List of Top Ten Lefties. Posted by Rosemary West. June 12, 2014.
چپـــــــ دســــــتـــــ
این روزها بدجوردلم هوای گریه کرده. ولی مرد که گریه نمیکنه. دلم هوای درددل کرده ولی مردکه حرفاشوبه کسی نمیگه. دلم میخاد یه پاکت سیگار روتنهایی بکشم. تابفهمم ایاباسیگارکشیدن ازدرد یه مرد کمترمیشه؟ دلم میخاد دادبزنم اینقدر که حتی کوه ها هم توان انعکاس صدامو نداشته باشن. ولی مرد نبایدسبک باشه. نهنمیخاهم مردباشم.بزار تواین دنیا نامرد باشم. بزاردرد دل کنم دل من ازدرد پرشده. بزار کمی خالیش کنم. ریه های من بدون تو به چه دردم میخوره. بزاربه کوه هابگم که یه مرد هم تا یه جایی دردومیکشه. جمعه بیستم دی ۱۳۹۲ 23:25.
