LETTERS-TO-PEGAH.BLOGSPOT.COM

my-letters-to-me.blogsky.com

نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1390/02

نامه های من به خودم! شنبه 17 اردیبهشتماه سال 1390. دوازده پیله ی من:. مهدیس این روزها کمی دلش گرفته. دیدن آدم هایی که تکلیفشون با خودشون و زندگیشون مشخص نیست. اتفاق های قشنگ و مهم زیادی افتادن که نوشتنشون این جا قشنگ می بود، اما برآیندشون با اتفاق های بد خنثی شد. مثلا اون روزی که مهدیس ارائه ی فارسی داشت و کلی استرس، اما استاد از کارش بسیار راضی. یا یک شنبه ی پیش که برای استاد جشن گرفتن و روزش مبارک شد. نمایشگاه کتاب که کلی خوب بود، مخصوصا انتشارات ئه سخن. فعلا که ماییم و می و مطرب و این کنج خراب. رنج ئه...

my-letters-to-me.blogsky.com

بیست ـ اندر احوالات روزگار دانشجوییِ من: - نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1391/07/13/post-21

نامه های من به خودم! پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391. بیست اندر احوالات روزگار دانشجویی من:. صبح ها 4:45 بیدار می شوم، ساعت 5 پدرم را بیدار می کنم، 5:25 از خانه خارج می شویم، فاصله ی 9 تا 11 دقیقه ای تا مترو را با پدر شجریان گوش می دهیم، و من صبحم را آذین می بندم با این نوای ملکوتی. 5 دقیقه طول می کشد تا از ماشین پدر خودم را به سکو برسانم و سوار متروی 5:48 شوم. 6:18 صادقیه ام. 6:33تا 6:35 نواب ام.6:38 می رسم به صف بی آر تی. یک شنبه و سه شنیه هم از 8 تا 2.30 . 4 شنبه ها هم از 8 تا 3.45. 3 ساعت ریاضی 2 تدریس می...

my-letters-to-me.blogsky.com

نوزده- - نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1391/06/11/post-20

نامه های من به خودم! شنبه 11 شهریورماه سال 1391. هشیارکسی باید، ک ز عشق بپرهیزد. وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد. آن کس که دلی دارد آراستهی معنی. گر هر دو جهان باشد، در پای یکی. گر سیل ع قاب آید، شوریده ن ی ندیشد. ور تیر ب لا بار د، دیوانه نپرهیزد. آخر نه منم تنها در بادیهی سودا. عشق لب شیرینت بس شور برانگیزد. بی بخت چه ف ن سازم تا برخورم از وصلت؟ بیمایه زبون باشد هر چند که. فضلست ا گ ر م خوانی، عدلست اگرم رانی. قدر تو نداند آن، کز زجر تو. تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم. جایی که تو بنشینی بس فتنه که.

my-letters-to-me.blogsky.com

نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1389/10

نامه های من به خودم! جمعه 1 بهمنماه سال 1389. صبح که بیدار شدم، خشنودتر از همیشه بودم.کارهای روتین روانه ام را انجام دادم.صبحانه خوردم،دوش گرفتم، 1 لیوان شیر گرم نوشیدم، موهایم را شانه کردم.لاک زدم.وسایلم را مرتب کردم.نهار خوردم.فیلم دیدم.کتاب خوندم.عصرانه خوردم. و دوباره فیلم سنتوری را دیدم، پس از سال ها. چقدر غم پشتش دردناک بود.این روزها که بیش تر توی جامعه ام، شب ها و خیابان های تهران را بیضشتر لمس کردم و به اندازه ی دو سال تجربه هام بیش تر شده، درک بهتری نسبت به فیلم دارم انگار. این که ببینی بیش تر ه...

my-letters-to-me.blogsky.com

نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1391/07

نامه های من به خودم! پنجشنبه 13 مهرماه سال 1391. بیست اندر احوالات روزگار دانشجویی من:. صبح ها 4:45 بیدار می شوم، ساعت 5 پدرم را بیدار می کنم، 5:25 از خانه خارج می شویم، فاصله ی 9 تا 11 دقیقه ای تا مترو را با پدر شجریان گوش می دهیم، و من صبحم را آذین می بندم با این نوای ملکوتی. 5 دقیقه طول می کشد تا از ماشین پدر خودم را به سکو برسانم و سوار متروی 5:48 شوم. 6:18 صادقیه ام. 6:33تا 6:35 نواب ام.6:38 می رسم به صف بی آر تی. یک شنبه و سه شنیه هم از 8 تا 2.30 . 4 شنبه ها هم از 8 تا 3.45. 3 ساعت ریاضی 2 تدریس می...

my-letters-to-me.blogsky.com

نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1391/05

نامه های من به خودم! پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391. یه وقتایی هست که یک سری اتفاقات کوچیک یا بزرگ، خواسته و ناخواسته. وادارت می کنن به فکر کردن راجع به خودت. و این خیلی بده که اگه فقط اتفاقات و آدم ها مجبورت کنن به خودت فکر کنی و تو هیچ وقت برای خودت وقت نگذاشته باشی.چیزهایی که می خوام این بار بنویسم، همه ی اون. خواسته هایی ئه که همیشه برای مهدیس داشتم و این چند روز به خاطر یک اتفاق مهم، بهش بیش تر فکر کردم و به قول روان شناس ها ریشه یابی! تا پنجم ابتدایی همیشه می گفتن: مهدیس، بیست! آینده ای که مهدیس برای...

my-letters-to-me.blogsky.com

نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1389/12

نامه های من به خودم! شنبه 28 اسفندماه سال 1389. ده سال نو مبارک:. لذتها را تنها بردن. و چه زشت است:زیبائیها را تنها دیدن. و چه بدبختی آزار دهنده ای است:تنها خوشبخت بودن. در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است. ننه سرما داره بار و بندیلش را جمع می کنه که بره و عمو نوروز با پیشاهنگی ئه حاجی فیروز از راه می رسه. فکر کنم که وقتش ئه مهدیس خانوم، 1 نگاهی به گذشته اش بندازه تا ببینه چقدر بزرگ تر شده، چقدر رشد کرده، چقدر پیش رفته. سال 89 پر ئه دوستی های نو بود.اتفاقات هیجان انگیز، دانشگاه،تجربه های نو و. از پگاهی ...

my-letters-to-me.blogsky.com

نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/page/2

نامه های من به خودم! چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391. هجده از نو می سازم! یه وقتایی هست که فکر می کنی چه قدر لازم ئه که تغییر کنی، ولی می دونی هر چیزی که از تو کم بشه یا بهت اضافه بشه، اگه تغییری باشه که بخاطرش مجبور باشی حس هات را تغییر بدی و این یک اجبار بیرونی باشه، نه درونی، باعث می شه چیزی ازت نمونه.یعنی اون چیزی که باقی می مونه، دیگه تو نیستی. می بینی که چقدر سوراخ داری، چه قدر جای خالی داری. و چه قدر این چیزی که هست، تو نیستی. توی این شرایط اگر هر کسی جز تو بخواد که اون تکه های از هم جداشده را با دق...

my-letters-to-me.blogsky.com

نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1393/12/27/post-26

نامه های من به خودم! چهارشنبه 27 اسفندماه سال 1393. تمشب همه ی نظرات و نوشته های وبلاگمو از اول خوندم! دوست دارم از نو بنویسم، دلم تنگ نوشتن بود :). ایستگاه آخر بدون توقف. نامه های مسعود به شاهزاده ی رویاهایش. رنگ های رفته ی دنیا. مسیح سوزی بی صلیب. شما که غریبه نیستید. بیست و دو اگه امروز آخرین روزی باشه که زنده ای. بیست و یک چه قدر من خوشبختم! بیست اندر احوالات روزگار دانشجویی من:. هجده از نو می سازم! پانزده . :. دوازده پیله ی من:. ده سال نو مبارک:. لیست کامل عناوین یادداشتها.

my-letters-to-me.blogsky.com

نامه های من به خودم!!!

http://www.my-letters-to-me.blogsky.com/1391/09

نامه های من به خودم! پنجشنبه 16 آذرماه سال 1391. بیست و دو اگه امروز آخرین روزی باشه که زنده ای. تفال امروز صبح من:. صبحست ساقیا قدحی پر شراب کن. دور فلک درنگ ندارد،شتاب کن. نیم ساعت پیش یک برنامه ای دیدم توی تلوزیون، یک آقای معلول که دست و پا نداشت و قدش در حدود یک کودک 2.5 یا 3 ساله بود به گفته ی خودش.برای یک سری دختر پسر دبیرستانی حرف می زد. یاد دوران دبیرستانم افتادم و مسعود عزیز که اون موقع با همه ی جونش تلاش می کرد به ما بفهمونه که انسانیت چیه، زندگی چیه، یا. چه قدر امروز لباست بهت میاد! خوشبختی ای...