limoo-torsh91.blogfa.com

ashena-ee-gharib.blogfa.com

آشنایی غریب

http://www.ashena-ee-gharib.blogfa.com/1391/03

غریب نه آنست که تنش درین جهان غریب است ،غریب آنست که دلش درتن غریب بود ، و سر ش در دل غریب. می توانم خوب، بد، خائن، وفادار،. خو یا شیطان صفت باشم. را دوست داشته یا از تو. می توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم. یک انسانم، و اینها صفات انسانى است. هم به یاد داشته باش:. نباید چیزى باشم که تو. را خودم از خودم ساخته ام، تو. را دیگرى باید برایت بسازد. هم به یاد داشته باش:. از خود ساخته ام، آمال. می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند. لیاقت انسان ها کیفیت زندگى را تعیین می کند نه آرزوهایشان. هم می توانى انتخاب.

padarka.blogfa.com

جدايي

http://www.padarka.blogfa.com/1391/08

Powered by : iran forum. دو نفر که همدیگرو خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی تونستند از هم. جدا باشند، با خوندن یک جمله معروف از هم جدا می شوند تا یکدیگر. رو امتحان کنند و هر کدام در انتظار دیگری، همدیگرو نمی بینند. چون. هر دو به صورت اتفاقی به جمله معروف ویلیام شکسپیر بر می خورند:. عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال توست و اگر برنگشت. از قبل هم مال تو نبوده. نوشته شده در شنبه ششم آبان ۱۳۹۱ ساعت 21:15 توسط saeed. نميدونم از کجا بايد شروع کنم ولي يه حسي منو وادار مي کنه که بنويسم. عشقت بهت پشت کنه.

padarka.blogfa.com

جدايي - جدایی...

http://www.padarka.blogfa.com/post/7

Powered by : iran forum. در تمام مسیر طولانی که خود را همراه آن کرده بودم. تسلیم دوست داشتنهایم شدم و هزاران بار بغض خود را در گلوی خود حبس کردم. تو در دلم جوانه زدی و زیستی اما به خواست من ,و حال من به این زیستن خاتمه میدهم. دل گمراهم بوی عطر عشق تو را ناخواسته و ندانسته به سوی من آورد. فکر میکردم در پاییز هم می توان جوانه ز. ساقه های محبت در دل من خشک و سیاه شدند. قلب عاشقانه ام را چه بی رحمانه سوزاندی. لحظه های سبز و شیرین مرا چه ناعادلانه به سیاهی و تلخی کشاندی. عشقت بهت پشت کنه. محکم تر از آنم .

padarka.blogfa.com

جدايي - خداحافظی

http://www.padarka.blogfa.com/post/1

Powered by : iran forum. دست هایش را در دست گرفته بود و به چشمانش خیره شده بود.نگاهش سرد و شیشه ای بود به چشمان پسرک نگاه کرد بغض گلولیش را گرفته بود .روزگار با او چه کرده بود که او را مجبور کرده بود اینک با دستانش عشقش را در دل و روح زخمیش دفن کند چه کرده بود که این چنین او را وادار کرده بود. نگاه کنجکاو پسر دلش را لرزاند .هر دو عاشق بودند. اما روزگار این بار ان دو را به عنوان طعمه بازیش نشانه رفته بود دخترک دست هایش را رها کرد و تنها جمله ای که به زبان اورد. که اخرین هدیه دخترک به پسر بود. از دست دادن ...

padarka.blogfa.com

جدايي - فاصله

http://www.padarka.blogfa.com/post/3

Powered by : iran forum. هزار خیابان فاصله دارم با او. هزار خیابان فاصله دارم با خود. وقتی در تاریکی قدم می زنم. وقتی که او مرا. و گلدان ها کنار پنجره را. از یاد برده است. زخم ها یم را نمی بندد. چشم هایش را می بندد. نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم تیر ۱۳۹۱ ساعت 21:41 توسط saeed. نميدونم از کجا بايد شروع کنم ولي يه حسي منو وادار مي کنه که بنويسم. خيلي از مسائل سخته عشقتو با يکي ديگه ببيني. عشقت بهت پشت کنه. عشقت ديگه تو رو نخواد و رو همه چيز پا بذاره و خيلي از مسايل ديگه. آی تو، تو که فریب من و چشمان منی.

ashena-ee-gharib.blogfa.com

آشنایی غریب - کم کم...

http://www.ashena-ee-gharib.blogfa.com/post/81

غریب نه آنست که تنش درین جهان غریب است ،غریب آنست که دلش درتن غریب بود ، و سر ش در دل غریب. کم کم یاد خواهی گرفت. تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را. اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر. و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند. و هدیهها، معنی عهد و پیمان نمیدهند. کم کم یاد میگیری. که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری. باید باغ خودت را پرورش دهی به جای اینکه. منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد. یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی. که محکم باشی پای هر خداحافظی.

ashena-ee-gharib.blogfa.com

آشنایی غریب

http://www.ashena-ee-gharib.blogfa.com/1391/02

غریب نه آنست که تنش درین جهان غریب است ،غریب آنست که دلش درتن غریب بود ، و سر ش در دل غریب. می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .*. عشق، تنها در آغوش مادر خلاصه میشد *. بالاترین نقطه ى زمین، شانه های پدر بود . *. بدترین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . *. تنها دردم، زانو های زخمی ام بودند. *. تنها چیزی که میشکست، اسباب بازیهایم بود *. و معنای خداحافظ، تا فردا بود! نوشته شده در جمعه بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 10:29 توسط آشنایی غریب. بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی".

firsttanha.blogfa.com

·•●نفس بودی ن یک هوس●•· -

http://www.firsttanha.blogfa.com/post/1074

نفس بودی ن یک هوس. وقتی نمیتونی قوانین و تغییر بدی پس خفه شو و بازی کن. ازت نمی گذرم . نه به خاطر خودم. که بعد از رفتنت تمام لحظه های بی قراری. یواشکی پشت در اتاقم گریه کرد ! یه ب ر به این زندگیمون بزن. شاید دو تا حکم افتاد دستمون. که هر نامردی آسش رو به رخ ما نکشه! از نبودنت گلایه ای نیست. وگرنه هزار و یک راه بود برای پابند کردنت. هنوز هم بهترین ها وجود دارند. دنبال ڪسی خواهم رفت ڪﮧ مرا. بﮧ خاطر خودم بخواهد. نه زاپاسی برای بازیچه بودن! یکی باش برای یک نفر. نه تصویری مبهم در خاطره های صد نفر! ஜ ஜ YOU ஜ ஜ.

firsttanha.blogfa.com

·•●نفس بودی ن یک هوس●•· -

http://www.firsttanha.blogfa.com/post/1077

نفس بودی ن یک هوس. وقتی نمیتونی قوانین و تغییر بدی پس خفه شو و بازی کن. مرگ در آستانه در ایستاده بود. و به من نگاه می کرد. که خیره به سقف بی ماهتاب اتاقم مانده بودم. با دست اشارتی کردم:. آمد و کنار من روی تختخواب دراز کشید. سرم را روی سینه اش گذاشتم. و او برای من قصه گفت:. یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون. حالا من در آستانه در ایستاده بودم. خیره به جسمی بی روح. که چشمش بر سقف بی ماهتاب خانه اش دوخته شده بود. و کنارش هیچکس نبود. یه ب ر به این زندگیمون بزن. شاید دو تا حکم افتاد دستمون. ஜ ஜ YOU ஜ ஜ.