lk4smile.blogfa.com

delnavaaz.blogfa.com

دلنواز....

http://www.delnavaaz.blogfa.com/8904.aspx

دل نوشته های من و حرفای تو.فقط همین! شاید این حرفا رازی باشه بین من و تو. از این به بعد تصمیم گرفتم که از شعرای معروف براتون شعرای قشنگ بذارم شاید یکی از این شعرا اونی باشه که دنبالش بودین.پس بهم سر بزنین و دنبال شعر مورد علاقتون بگردین یا بهم بگین چه شعری دوس دارین ما در بست در خدمتیم! مگه ما چند تا دوست خوب مثه شما داریم؟ اینم اولیش نشانی از سهراب سپهری. خانه ی دوست کجاست؟ در فلق بود که پرسید سوار. رهگذر شاخه ی نوری که به لب داشت به شن ها. و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:. پس به سمت گل تنهایی می پیچی،.

delnavaaz.blogfa.com

دلنواز....

http://www.delnavaaz.blogfa.com/8905.aspx

دل نوشته های من و حرفای تو.فقط همین! شاید این حرفا رازی باشه بین من و تو. گفتنش سخته اما نمی خواستم بی خبر برم نمی خواستم یکی مثله تو که دوست خوب منه. وقتی به وبم سر میزنه ببینه که چندین ماهه آپ نشده اونم بی خبر.دوستای خوبم کسایی که یا منو. دیدین و می شناسین یا فقط از پشت این کامپیوترو دنیای مجازی باهام آشنایین فرقی نمیکنه این خبر. به همه ی شما مربوط میشه می خوام بگم که این وبلاگ دلنواز شاید دیگه اصلا آپ نشه شاید تعطیل. پایان رسید من هنوزم کلی دوست خوب دارم و کلی خاطره ی قشنگ.اطمینان داشته باشین که من.

delnavaaz.blogfa.com

دلنواز.... -

http://www.delnavaaz.blogfa.com/post-7.aspx

دل نوشته های من و حرفای تو.فقط همین! شاید این حرفا رازی باشه بین من و تو. اینم یه شعر از شاعر آزادی و به مناسبت سالمرگ او. روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد. و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت. روزی که کمترین سرود بوسه است و هر انسان. روزی که دیگر در های خانه شان را نمی بندند. برای زندگی بس است. روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است. تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی. روزی که آهنگ هر حرف زندگیست. تا من به خاطر آخرین شعر، رنج جست و جوی قافیه نبرم. روزی که هر لب ترانه ایست.

delnavaaz.blogfa.com

دلنواز.... - نهمین در بهشت...

http://www.delnavaaz.blogfa.com/post-12.aspx

دل نوشته های من و حرفای تو.فقط همین! شاید این حرفا رازی باشه بین من و تو. شاعر و فرشتهاي با هم دوست شدند،*. فرشته پري از بالهايش به شاعر داد و شاعر شعري از دفترش به فرشته.*. شاعر، پر فرشته را لاي دفتر شعرش گذاشت و شعرهايش بوي آسمان گرفت. و فرشته. شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت. *. خدا گفت: ديگر تمام شد. ديگر زندگي براي هر دوتان دشوار ميشود. زيرا شاعري. که بوي آسمان را بشنود، زمين برايش کوچک است و فرشتهاي که مزه عشق را. بچشد، آسمان برايش تنگ.*. ناچار نشاني درخت ممنوعه را به او داد.*. فرشته حقي...

mischung.blogfa.com

راه پله ی مختلط

http://www.mischung.blogfa.com/89113.aspx

راه پله ی مختلط. اينم راه پله ي زندگي منه ديگه. مرگ تدریجی یک رویا! نمیدونم جدیدا چرا اینجوری شدم. وقتی ندارمش حال ندارم چون نیست. وقتی هم که هست حال ندارم. نمیدونم چرا. خیلی وضعیت خزی شده. خودمم قاطی کردم. هر چی بهش فکر میکنم نمیفهمم دلیلش چیه. به قول آهنگ وبلاگ روژان. روبروم دیواری از مه. هر چیزی که دور و برمه رفته توی یه هاله ای از مه و به هیچ کدومشون هم به خاطر اون دیوار سنگی ای که دورمه نمیتونم نزدیک بشم. شاید تقصیر منه. شایدم. نمیدونم. فقط کابوس. بقیش هم که تعریف کردن نداره. نوشت: خیلی دوست دارم عز...

mischung.blogfa.com

راه پله ی مختلط

http://www.mischung.blogfa.com/90022.aspx

راه پله ی مختلط. اينم راه پله ي زندگي منه ديگه. ایستادن زیر باران و خیس. شدن با هم نیست. آنست که یکی چتری باشد برای دیگری. و او هرگز نداند که چرا خیس. اولین بار این جمله رو بابام بهم گفت. واقعا خیلی جالب بود! نوشت: اینکه یارو ازت بخواد تا براش چتر بشی که نشد عشق عزیز دلم! خودم نوشتم: جمع کنین این حرفای چرتو. عشق کیلو چنده؟ نوشت: اصلا حال نداشتم بنویسم. فقط یه لحظه لازم دیدم که اینو باید بنویسم! قالب نوشت: نمیدونم کی زده قالب ما رو پاکیده به جاش اینو گذاشته؟ هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۰. هفته او ل فروردین ۱۳۹۰.

shining-darkness.blogfa.com

تاریکی درخشان

http://www.shining-darkness.blogfa.com/9104.aspx

شکافتن تاریکی، بدون زمان، بدون مکان. کسی به نام خدا. مسیر زندگیتو هرجور بخوای طی میکنی. راحت و آسوده. ولی، شاید برا هرکسی پیش نیاد، ولی میرسی به جایی که یه دره عمیق جلو روته. از پل رو به روت هم فقط یه طناب مونده. شاید 99.9% مردم بشینن فک کنن. یه سری برگردن. یه سری بیخیال مسیر بشن. سعی کنن دورش بزنن و شاید هر راه دیگه ای. ولی تو دیوونه ای. چیکار میکنی؟ همون کاری که همه دیوونه ها میکنن. پاتو میزاری رو طناب. بعدم اون یکی پات. یه قدم دیگه میری جلو. یه نگاه به جلوت میندازی. وووف. ولی من، خودمو میرسونم. A Musi...

shining-darkness.blogfa.com

تاریکی درخشان - خستگی...

http://www.shining-darkness.blogfa.com/post-45.aspx

شکافتن تاریکی، بدون زمان، بدون مکان. نگاهی به درختان دور و برت بی انداز. هیچ کدام شکسته نیستند. تنه هیچ کدام خشکیده و مرده نیست. اما. همه شکسته اند. نزدیکشان که بروی بوی گند پوسیدگی شان حالت را بهم می زند. رایحه خستگی، شکستگی، آرامشی عجیب با طعم درد، حتا شاید عادت به درد، رخنه کرده در ذره ذره وجودشان. تا به حال پرسیده ای از خودت چرا این آسفالت لعنتی فریاد نمی زند؟ چرا از شرم آب نمی شود زیر قدم های دخترکی نیم عریان و گریان که با پاهای برهنه اش، کنار اتوبان می دود و فرار می کند؟ چشمه اشک آسمان خشک شده است.

shining-darkness.blogfa.com

تاریکی درخشان

http://www.shining-darkness.blogfa.com/9106.aspx

شکافتن تاریکی، بدون زمان، بدون مکان. گفت و گوی تنهایی. بازگشت به تاریکی، برای، شاید این بار، یافتن درخشش. چند وقت پیش، شاید چند ماه، یه مصاحبه دیدم از هنگامه قاضیانی. توی گفت و گوی تنهایی بود. راستش، سوادش خیلی بالا بود و کلا دوست داشتم بشینم حرفاشو گوش کنم. دکترای الهیات یا همچین چیزی داره اگه اشتباه نکنم. یه حرفی زد اما، که هنوز تاثیرش از ذهنم پاک نشده و هر روز بیشتر از قبل بهش فک میکنم. یه آیه از قرآن گفت. دقیقشو یادم نیست، اما همچین مضمونی داشت:. و او فراموش کرد. حرف نیست. درکش کردم. وقتایی که خیلی د...

shining-darkness.blogfa.com

تاریکی درخشان - اعجاز باران...!

http://www.shining-darkness.blogfa.com/post-44.aspx

شکافتن تاریکی، بدون زمان، بدون مکان. جدا خوشم نمیاد اینجا رو زود به زود آپ کنم (نمیدونم چرا) ولی خب امروز واقعا مجبور شدم! حس اولین بارون پاییزی که تجربه ش میکنی، اونقد مستت میکنه که. از قبل و بعد و مقدمه و موخره داستان شروع نمیکنم. کاری ندارم که قبلش چی شده بود و چرا من از اون آسانسور سر درآوردم و بعدش کجا رفتم و اینا. مهم اینه که، همه چیز، از آسانسور ایستگاه مترو هفت تیر شروع شد. منتظر بودم همچنان. اونقد آدم تو صف آسانسور بود که بعید میدونستم برا شام به خونه برسم! ممکن نیس این اتفاق نیفته! به شدت خبر خ...