lotus2009.blogfa.com

patogh-85.blogfa.com

پاتوق

http://www.patogh-85.blogfa.com/8812.aspx

نوروز واسه همه یادآور لحظه های تلخ وشیرینه. سفره هفت سین،سبزی پلو ماهی شب عید،لباس نو. می گن دم سال تحویل بشینید فکر کنید ببینید چه قدر خوبی داشتین و چه قدر بدی! خوبیا رو ادامه بدین وبدیا رو جبران کنید. خلاصه جو می گیره همه رو! ما هم از همه حلالیت طلبیدیم. گفتیم یه سر هم به شما خواننده های عزیز این پاتوق کوچیک بزنیم. فکر نمی کنم سال 89 برسم زیاد آپ کنم. اما نظراتون رو می خونم و بهتون سر می زنم. شادی را هدیه کن حتی به کسانیکه آن رااز تو گرفتند.عشق بورز به آنها که دلت را شکستند. این ور،اون ور .

patogh-85.blogfa.com

پاتوق - تصمیمم رو گرفتم..

http://www.patogh-85.blogfa.com/post-62.aspx

میدونی هیچ چیز به اندازه ی نوشتن آرومم نمیکنه! به قوله اون درسه تو ادبیات. که می گفت:سراچه ی ذهنم آماس کرده! منم الان همین حس رو دارم. توی پست قبلی گفتم 1 2 3! اما باید یه چیزایی رو دور بندازی ،همین طوری که نمی شه رفت! چیزای سنگین قلبت رو اذیت میکنه.باعث می شه خرد بشی،افسرده شی. نگفتم که کل کوله رو خالی کن باهوش! هر چی برمی داری ،مختصر. ومفید باشه،کوله پشتی خیلی سبک همچین لطفی هم نداره. تازگی ها بهم ثابت شده،که کسی و چیزی که فکر می کردم همیشه به دردم می خوره،. حتی توی شادیم هم به دردم نخورد! نه کم نه زیاد.

patogh-85.blogfa.com

پاتوق - ای کاش یک افغانی بودم!!!!!

http://www.patogh-85.blogfa.com/post-64.aspx

ای کاش یک افغانی بودم! هیچ وقت از اینکه بگم یه ایرانی هستم افتخار نمیکنم و نخواهم کرد! خوب من دلایلم رو براتون میگم .اگه موافق یا مخالفید نظرتون رو بگید. به ایرانی بودنم افتخار نمیکنم. چون اگه یه روز به مکه برم سعی میکنم در فرودگاه داخل کاروان حتی شده افغانی ها! وارد شم .چون اگه. بفهمن که ایرانی هستم بازرسی بدنی و یدی و حبس در اتاق و. به ایرانی بودنم افتخار نمیکنم. چون اگه یه روز توی یه کشور خارجی مشغول به کار شم به محض اینکه بفهمن ارانی هستم با برچسب تروریست از کار بی کار میشم. موضع خود را نمیدانیم.

patogh-85.blogfa.com

پاتوق - ring my bells!!

http://www.patogh-85.blogfa.com/post-69.aspx

این ور،اون ور . هرکار میکنم با عقلم جور درنمیاد! نمیدونم چه جوری بعضی آدما میتونن در عرض 2،3 هفته یه تصمیم بزرگ. برای زندگی شون بگیرن . یه کم حرف زدن سخته برام،باورکن احساس می کنم داره از مغزم دود بلند می شه. نمی شه آدم خیلی راحت واسه همه چی تصمیم بگیره و بعضی وقتا یه آره مرگه! من هیچ وقت نتونستم راجع به یه چیز قطعی تصمیم بگیرم. حالا هم در شرایطی قرار دارم که باید حتما یه تصمیم قطعی بگیرم. هنوزم میخوام فکر کنم. نوشته شده در یکشنبه نهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 17:49 توسط الهه. در زندگی از سه چیز بدم میاد:.

patogh-85.blogfa.com

پاتوق

http://www.patogh-85.blogfa.com/8810.aspx

حرفی برای گفتن ندارم. گاهی وقتا سکوت سرشار از ناگفته هاست. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم دی ۱۳۸۸ساعت 15:45 توسط الهه. در زندگی از سه چیز بدم میاد:. دروغ بی معرفتی بی بند وباری. و خداوند عشق را آفرید. سکوت سرشار از ناگفته هاست. من اونی که تو فکر میکنی نیستم. تصور کن تو می تونی. چه زود دیر شد! دلم گرفته ای هم نفس. سایت تفریحی توپ جوکینگ*.

patogh-85.blogfa.com

پاتوق

http://www.patogh-85.blogfa.com/8901.aspx

The life is not logical. انگار دنیا داره دور سرم می چرخه! چرا قبول نمیکنم حرف کسی رو! چرا نمیخوام قبول کنم بعضی چیزا دست خود آدم نیست! بعضی چیزا قابل جبران نیست. شدم مثه آدمای مسخ شده،وقتی علی باهام حرف میزنه انگار هیچی نمیفهمم،وقتی داره حرف میزنه من دارم می نویسم! آخرش هم میگه راست میگن جنس زن ناقص العقله،منم یه لبخند تلخ میزنم و بازم سرم رو قاطی کتابام. آخه هی به من می گه نقد رو بچسب نسیه رو ول کن! نمی خوام. اصلا دوس ندارم این جمله رو درک کنم،نمیتونم.دیگه نمیخوام. نمیدونم شاید هم من زیادی ناشکر شدم.

patogh-85.blogfa.com

پاتوق - دوست داری توی چند سالگی بمیری؟

http://www.patogh-85.blogfa.com/post-65.aspx

دوست داری توی چند سالگی بمیری؟ تا حالا به مرگ فکرکردی؟ به این فکر کردی که دوس داری چه جوری بمیری؟ اینکه خبرش توی در شهر. پخش بشه یا مثلا تو روزنامه ها بنویسن؟ این مطلب هم جزو چیزایی که اکثرا فقط بهش فکر میکنن اما کسی مکتوبش نمیکنه! شاید یه جور شهامت میخواد،شاید یه دلیلش اینه که آدم نمیدونه زندگی چه جور می خواد پیش بره. شاید یه دلیل دیگش اینه که هنوز واسه زنده بودن و زندگی کردن هدف داره،انگیزه داره. نمیدونم تو جزو کدوم دسته ای. اما خوب من از خودم می گم. پیش از اون لحظه بمیرم که داغ عزیزانم رو ببینم.

patogh-85.blogfa.com

پاتوق - چند روز بیشتر...

http://www.patogh-85.blogfa.com/post-63.aspx

یه چند وقتی نبودم،می دونم دلتون برام تنگ شده. اما خوب چاره ای نیست. بعضی پیشامدها به قدری آدم رو شوکه میکنه که آدم موقعیت مکان وزمان از. دستش در می ره! هر سال مهر با خوبی برام شروع شد. امسال اما فرق می کرد. مهری که با مرگ یه پدر بزرگ شروع شه .اصلا مهر نیست! مهری که با بی مهری تمام نذاشت لا اقل من تا خونشون برسم تا ببینمش. و براش از مهر امسال تعریف کنم. خیلی سخته که بخوای بری پیش کسی واسش از مهرت تعریف کنی یه دفعه با یه جماعت گریون مواجه شی. ماه مهر دیگه دوستت ندارم. دیگه دوست ندارم بگم من متولد ماه مهرم.

patogh-85.blogfa.com

پاتوق

http://www.patogh-85.blogfa.com/8809.aspx

دوست داری توی چند سالگی بمیری؟ تا حالا به مرگ فکرکردی؟ به این فکر کردی که دوس داری چه جوری بمیری؟ اینکه خبرش توی در شهر. پخش بشه یا مثلا تو روزنامه ها بنویسن؟ این مطلب هم جزو چیزایی که اکثرا فقط بهش فکر میکنن اما کسی مکتوبش نمیکنه! شاید یه جور شهامت میخواد،شاید یه دلیلش اینه که آدم نمیدونه زندگی چه جور می خواد پیش بره. شاید یه دلیل دیگش اینه که هنوز واسه زنده بودن و زندگی کردن هدف داره،انگیزه داره. نمیدونم تو جزو کدوم دسته ای. اما خوب من از خودم می گم. پیش از اون لحظه بمیرم که داغ عزیزانم رو ببینم.