msaeedi56.blogfa.com
عشق سال های وبا
http://msaeedi56.blogfa.com/8907.aspx
عشق سال های وبا. سفر چگونه دست من را. از آهنهه گرمی جدا کرد. گویی صدایی از ته گور. چون مرگ من من را صدا کرد. من و ترن در هم خزیدیم. از تو دگر چیزی ندیدیم. میان راهه آهن شهر. چگونه از هم دل بریدیم. از پشت دیواری پر از دود. تو را میان خانه دیدم. سبکتر از ابری سبکبال. زمین از آغازش جدا شد. هوا پر از قهر صدا شد. چگونه خالی از صدا شد. آیا در آن لحظه ندیدی. که من پر از احساس دردم. میمردم از ای غم که دیگر. هرگز به خانه بر نگردم. اکنون تو تنها مینشینی. من میخزم چون سایه ای دور. روی نگاه سرد و ماتت.
katayonhallajan.blogfa.com
همه چیز در هیچ - نازلی ستاره بود
http://www.katayonhallajan.blogfa.com/post-26.aspx
همه چیز در هیچ. با تاسف بسیار دوست عزیزم سروناز سیدی ، شاعر و نقاش ،روزپنجشنبه 27 فرودین ماه در سن 29 سالگی از دنیا رفت . بهار خنده زد و ارغوان شکفت . در خانه زیر پنجره گل داد یاس پیر . دست از گمان بدار! با مرگ نحس پنجه میفکن! بودن به از نبوده شدن ، خاصه در بهار .). نازلی سخن نگفت ،. از تیرگی بر آمد و در خون نشست و رفت . یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت . مژده داد: ( زمستان شکست! نوشته شده در شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۸۸ساعت 5:15 توسط کتایون حلاجان. ویژهنامه روز جهانی شعر - 1387والس. ده دقیقه به نه.
rasoolkamrani.blogfa.com
پاییزان(غزل امروز)
http://www.rasoolkamrani.blogfa.com/8911.aspx
مرا تو بی سببی نیستی. براستی صلت کدام قصیده ای. مردی به جرم رابطه محکوم شد غزل. از دست های باکره محروم شد غزل. گفتی به عشق کافری اما دروغ بود. با لرزش صدای تو معلوم شد غزل. تشویش و ذوق حادثه ی اولین سلام. در پای دار خاطره معدوم شد غزل. دستی شبیه فاجعه خم شد، هوای شعر. با زهرخند تلخ تو مسموم شد غزل. از پشت خط، نه، . هیچ پیامی نمی رسد. حالا مرام فاصله مفهوم شد غزل. اینجا کسی درون خودش مست می کند. این سبک گریه بعد تو مرسوم شد غزل. بغض و سکوت، حکم دل و کل ماجرا. با اشک های چشم تو محتوم شد غزل.
rasoolkamrani.blogfa.com
پاییزان(غزل امروز) - رابطه
http://www.rasoolkamrani.blogfa.com/post-48.aspx
مرا تو بی سببی نیستی. براستی صلت کدام قصیده ای. مردی به جرم رابطه محکوم شد غزل. از دست های باکره محروم شد غزل. گفتی به عشق کافری اما دروغ بود. با لرزش صدای تو معلوم شد غزل. تشویش و ذوق حادثه ی اولین سلام. در پای دار خاطره معدوم شد غزل. دستی شبیه فاجعه خم شد، هوای شعر. با زهرخند تلخ تو مسموم شد غزل. از پشت خط، نه، . هیچ پیامی نمی رسد. حالا مرام فاصله مفهوم شد غزل. اینجا کسی درون خودش مست می کند. این سبک گریه بعد تو مرسوم شد غزل. بغض و سکوت، حکم دل و کل ماجرا. با اشک های چشم تو محتوم شد غزل.
rasoolkamrani.blogfa.com
پاییزان(غزل امروز) - خنده توی فنجان
http://www.rasoolkamrani.blogfa.com/post-49.aspx
امشب به قصه ی دل من گوش میکنی. فردا مرا چو قصه فراموش می کنی. جام جهان ز خون دل عاشقان پ ر است. حرمت نگاه دار اگرش نوش می کنی. چپیده زیر پتو، غرق بوی نسکافه. مدام توی سرش گفتگوی نسکافه. ا لو، ببین منم آهو، چقدر بی خوابی! غروب منتظرم روبروی نسکافه. چقدر عقربه ها در سکوت ل ه ل ه زد). که مرد تشنه قدم زد به سوی نسکافه. سلام، مثل همیشه که دیر فرمودید! سلام، خنده و . تر شد گلوی نسکافه. و باز جمله ی مجهول باز باید رفت. که عکس سایه ای افتاد روی نسکافه. عزیز، فال تو را من سیاه می بینم. سیاه مثل شیاطین کوی نسکافه.
rasoolkamrani.blogfa.com
پاییزان(غزل امروز)
http://www.rasoolkamrani.blogfa.com/8903.aspx
آنسان ستودمت که بدانند مرد مان. محبوب من به سان خدایان ستودنی ست. الحق و الا نصاف پری زاده ای صدف. لبریز از ظرافتی و ساده ای صدف. دریای گیسوان تو را پرسه می زنم. حالا برای غرق من آماده ای صدف. من در مسیر مبهم چشم تو گم شدم. تنها دلیل غربت این جاده ای صدف. شاید شبی خدای جهان مست بود و تو. از دست او به بخت من افتاده ای صدف. دلتنگی و ترانه و گیتار سهم من. دیگر بهانه دست دلم داده ای صدف. رسول کامرانی / 1386.6.27. نوشته شده در یکشنبه دوم خرداد ۱۳۸۹ساعت 19:46 توسط رسول کامرانی. شعرهای من در آوای آزاد.
katayonhallajan.blogfa.com
همه چیز در هیچ
http://www.katayonhallajan.blogfa.com/8611.aspx
همه چیز در هیچ. سفید کج بی انتها نشسته بود. با خالی کوزه ی لاجوردی روی میز. تو هم . اینجا. لمیده بر ماسه ها نرم. در کنار نشسته بودی مدام. بازار ماهی فروشان تاریک با خیل بی جان پراکنده. تو آن جاهیچ نبودی. حسرت فرسوده کنار لبهایت. با آن گلوبند روسی بلند. فرو می روم حجم کت پوستی را. با کشاله رانهایش در انتها. هیچ چیز در اتاق این تخت های خالی. جز حرکت مدام موج نیست. که روی پنجره ی پرتقال ها نمی ریزد. پهلو می گیرد کشتی هاشان در این ساحل. و سایه ها در اعماق هلاکت می کند. تهی ظرفی است که هر شب سگ فیلسوفی از آن ،.
msaeedi56.blogfa.com
عشق سال های وبا
http://msaeedi56.blogfa.com/9006.aspx
عشق سال های وبا. ببخشید خدا به همراه همتون. نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۰ساعت 17:28 توسط محمدعلی سعیدی. متولد 9 آبان 1356،. این سپیدی بناست سیاه شود با نگاشتن اندیشه ها، آرزوها، تصورات، تخیلات، حرف ها و احادیثی که هیچ ربطی به عشق ندارد به خصوص عشق در سالهای بد بختی و بیچارگی و. وبا، فکر می کنم علاقه به گابریل مرا به این وسوسه شیطانی انداخت! و صد البته بار سنگین روشنفکریی که با خود به همراه می آورد! به امید این تصور. تخته خاکستری (مصطفی جلالی فخر). کولی ها کنار آتش. حمید رضا پور نصیری.
msaeedi56.blogfa.com
عشق سال های وبا - نوبرانه
http://msaeedi56.blogfa.com/post-11.aspx
عشق سال های وبا. در این مکان به زودی پست جدیدی قرارخواهد گرفت. سرپرست موقت وزارت پست و تلگراف و تلفن. نوشته شده در سه شنبه بیستم اسفند ۱۳۸۷ساعت 22:57 توسط محمدعلی سعیدی. متولد 9 آبان 1356،. این سپیدی بناست سیاه شود با نگاشتن اندیشه ها، آرزوها، تصورات، تخیلات، حرف ها و احادیثی که هیچ ربطی به عشق ندارد به خصوص عشق در سالهای بد بختی و بیچارگی و. وبا، فکر می کنم علاقه به گابریل مرا به این وسوسه شیطانی انداخت! و صد البته بار سنگین روشنفکریی که با خود به همراه می آورد! به امید این تصور. کولی ها کنار آتش.
msaeedi56.blogfa.com
عشق سال های وبا -
http://msaeedi56.blogfa.com/post-20.aspx
عشق سال های وبا. مشغول ساخت میدان بودند راستی نامش را به خاطر نمی آورم. بگذریم عرض می کردم در زمان ساخت میدان استاد دفتر خاطراتی داشتند که در یک شب سرد پاییزی در همان حوالی ناپدید گردید، هنوز هم هر از گاهی که از میدان میگذرم از رفتگران پراکند، نشان دفتر خاطراتی را می جویم که جلد سبز رنگ داشت. آه وینسنت عزیز کوله بار خاطرت را جستجو کن شاید پیش تو جا مانده باشد. نوشته شده در چهارشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 4:16 توسط محمدعلی سعیدی. متولد 9 آبان 1356،. به امید این تصور. تخته خاکستری (مصطفی جلالی فخر).