m0tafavet.blogfa.com

shiva-mohammad.blogfa.com

ما خوشبختیم ♥ - 72

http://www.shiva-mohammad.blogfa.com/post/81

خوشبختی لمس دستای تو بود از امروز صبح تا همین الان ساعت 1 شب . :) خوشبختی. بودن تو امروز و تا این ساعت کنار خودم بود! هو بشدت سرد شده و هنوزم که هنوزه وقتی تو پارک قدم میزنیم کتتو در میاری و میندازی رو شونه ام. که سردم نشه :* عاشق تو نباشم عاشق کی باشم مرد مهربونم؟ ساعت ۰:۳۴ قبل از ظهر نويسنده شیوآ. 2 اسفند 90 بود که با یه آقای فوق العاده مهربون و دوست داشتنی اما با ابهت یکی شدم رفتیم زیر یه سقف درست روز تولدش :) 4 سال از اون اتفاق شیرین میگذره ما همچنان مشغول دوست داشتن همیم عشقمون بهم روز به روز بیشتر.

shiva-mohammad.blogfa.com

ما خوشبختیم ♥ - 69

http://www.shiva-mohammad.blogfa.com/post/78

مرسی که همیشه هوامونو داشتی مهربان معبودم. روزی که میخواستم به محمد جواب بدم حالا رد یا بله. رفتم امامزاده با خدا شرط بستم و گفتم اگه خودت صلاح میدونی بله رو بگم؟ همون شب خواب دیدم کنار محمدم. و خوشبخت داره بهم چشمک میزنه . کناره یه جوی آب بودیم که داخل اون جوی پر از سیب های قرمز و زرد بود. این بود که بهش جواب مثبت دادمو شدم خوشبخت ترین زن دنیا . فردا کلی کار دارم باید برم خرما بخرم بعد گلاب بعد کلی گل رنگارنگ و خوشگل مخصوصا رز! که آقا جونم عاشق رز بود. ساعت ۲۰:۲۴ بعد از ظهر نويسنده شیوآ.

shiva-mohammad.blogfa.com

ما خوشبختیم ♥ - 77

http://www.shiva-mohammad.blogfa.com/post/86

نت نداشتم یه چند روزی . مراسم برگزار شد با نظارت و کمک های بی اندازه ی محمدم! هنوزم باورم نمیشه عموی محمد فوت شده جای پدر شوهرم بود خیلی مرد با شخصیت و بزرگ منشی بود! حیف شد . محمد هم 3 روز نرفت بیمارستان و مطب و دانشگاه . به دانشجوهاش که تعطیلی داد گفت کلاس برگزار نشه خدایا. هیچ خانواده ای رو با غم از دست دادن عزیزشون. ساعت ۱۷:۱۸ بعد از ظهر نويسنده شیوآ.

shiva-mohammad.blogfa.com

ما خوشبختیم ♥ - 81

http://www.shiva-mohammad.blogfa.com/post/90

وقتی بهش میگم تو ناراحتی از اینکه بچه نداریم؟ میگه تو خودت نی نی منی،همسر منی،خوشگل منی،کوچولوی منی اصلا همه کاره ی منی. هروقت صلاح دونستی برام یه نی نی بیار هیچ اجباری نداریم. ساعت ۱۵:۳۶ بعد از ظهر نويسنده شیوآ. 2 اسفند 90 بود که با یه آقای فوق العاده مهربون و دوست داشتنی اما با ابهت یکی شدم رفتیم زیر یه سقف درست روز تولدش :) 4 سال از اون اتفاق شیرین میگذره ما همچنان مشغول دوست داشتن همیم عشقمون بهم روز به روز بیشتر.

shiva-mohammad.blogfa.com

ما خوشبختیم ♥ - 85

http://www.shiva-mohammad.blogfa.com/post/94

هیچوقت هیچوقت وقتی همسرتون از سرکار میاد خسته ست باهاش حرفای مهم نزنین،چرا؟ آقای دکتر ما ظهری اومد خونه و شروع کردم به حرف زدن! آره مامانت زنگ زد امروز دعوتمون کرد واسه فردا شب شام توام اگه تونستی فردا یه خرده زود مطب ببند و بیا باشه محمد؟ دیدم حواسش نیست خستگی داره از سر کولش میباره دوباره گفتم: محمد جان؟ برگشت گفت چی گفتی مگه؟ رفتم اتاق تختو حاضر کردم و گفتم بیا برو نیم ساعت استراحت کن ، با اکراه فرستادمش رفت و نیم ساعت خوابید! ساعت 5:0 بعد از ظهر نويسنده شیوآ.

dalakk.blogfa.com

دالک

http://www.dalakk.blogfa.com/1393/09

فریاد برآید ز دل هر که بخواند. بعضی ها انگار آفریده شدن تا آدم رو اذیت کنن. به هر نحوی ، آسیب روحی بهت بزنن و ککشون هم نگزه. متاسفانه دور و بر من اینجور آدمها کم نیستن. رو به افزایشن. دبیرستان که بودم، از یکی از معلمهامون خوشم نمیومد. اصلا. البته بعدها می تونم بگم دوستان خوبی شدیم. نگاهش کردم. حرف خوبی نزده بود. یهو ساکت شد و گفت : " زینب خانوم ، نگاه مثل تیره " . خیلی وقتها ، وقتی اشتباه می کنیم، قبل اینکه اشتباهمون رو درست کنیم، یه اشتباه دیگه می کنیم، اشتباهی که به نظرمون جبران اشتباه اولیه . نوشته شد...

shiva-mohammad.blogfa.com

ما خوشبختیم ♥ - 82

http://www.shiva-mohammad.blogfa.com/post/91

وقتی باهم میریم یه مهمونی رسمی صاحب مجلس میاد جلو در گوشم میگه همسرتون شباهت خیلی نزدیکی به "بابک جهانبخش " دارن. مثلا این عکس بابک جهانبخش شبیه محمد منه " کیلیک. ساعت ۱۵:۵۹ بعد از ظهر نويسنده شیوآ. 2 اسفند 90 بود که با یه آقای فوق العاده مهربون و دوست داشتنی اما با ابهت یکی شدم رفتیم زیر یه سقف درست روز تولدش :) 4 سال از اون اتفاق شیرین میگذره ما همچنان مشغول دوست داشتن همیم عشقمون بهم روز به روز بیشتر.

shiva-mohammad.blogfa.com

ما خوشبختیم ♥ - 75

http://www.shiva-mohammad.blogfa.com/post/84

محمد : به خودم تبریک میگم. شیوا : بابت چی محمد جان؟ محمد : انتخاب تو . تو جزو بهترین انتخاب هام بودی! محمد : خیلی خوب شد که منو به غلامیت قبول کردی شیوا وگرنه خیلی شکسته میشدم و چشمم مدام دنبالت بود. شیوا : این کار خدا بود . ما قسمت هم بودیم. محمد : قربون این قسمت خدا برم که هیجوقت بد از آب در نمیاد. ساعت ۲۳:۱۲ بعد از ظهر نويسنده شیوآ.

shiva-mohammad.blogfa.com

ما خوشبختیم ♥ - 71

http://www.shiva-mohammad.blogfa.com/post/80

فردا هم که کلا باهمیم . جمعه ی دوست داشتنی من. ولی یکشنبه پیشم نیست. ساعت ۰:۳۶ قبل از ظهر نويسنده شیوآ. 2 اسفند 90 بود که با یه آقای فوق العاده مهربون و دوست داشتنی اما با ابهت یکی شدم رفتیم زیر یه سقف درست روز تولدش :) 4 سال از اون اتفاق شیرین میگذره ما همچنان مشغول دوست داشتن همیم عشقمون بهم روز به روز بیشتر.

dalakk.blogfa.com

دالک -

http://www.dalakk.blogfa.com/post/238

و من به جز آهی که می شد کشید ،. نه کاری برای انجام دادن داشتم. و نه حرفی برای نوشتن . با این حال ، مطمئنم که اگر یک آکاردئون زن بودم که در کشتی های مدیترانه ای ،. در عرشه می ایستاد و برای مسافران خیره به آبی دریا آهنگ غمگینی می نواخت ،. از زندگی ام راضی و خشنود بودم . نوشته شده در ساعت ۴ قبل از ظهر توسط زینب هاشمی. دال نام پرنده ایست از تیره شاهین سانان. هر نوع استفاده از مطالب وبلاگ بدون اطلاع نویسنده. ممنوع کلمه بدیست -. هر نوع استفاده از مطالب وبلاگ بدون اطلاع نویسنده. کلمه خوبی پیدا نمیشود. -.