maghzepesteh.persianblog.ir
يک استعداد درک نشده!!یه وبلاگ با مزه!
http://maghzepesteh.persianblog.ir/
یه وبلاگ با مزه!
http://maghzepesteh.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.9 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
41
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.891 sec
SCORE
6.2
يک استعداد درک نشده!! | maghzepesteh.persianblog.ir Reviews
https://maghzepesteh.persianblog.ir
یه وبلاگ با مزه!
يک استعداد درک نشده!!
http://maghzepesteh.persianblog.ir/1386/2
يک استعداد درک نشده! یه وبلاگ با مزه! ساعت ۸:٥۱ ب.ظ روز ۱۳۸٦/٢/٢٥. مطلب امروز رو با يک تست شروع می کنيم! اين ها اثرات کنکوره ها! با توجه به نوشته زير من در حال چه کاری هستم؟ نا نا نا نی نا نا نا نی نی نااااا نی ی ی ی ی ی ی. ب)دارم فيزيک می خونم؟ ج)دارم چکش رو ميخ می زنم؟ د)دارم آهنگ جواهری در قصر رو می خونم! جدا يکی از خاله زنکی ترين سريال هايی که من در طول زندگيم ديدم همين سرياله! طوری که نرگس بايد پيشش لنگ بندازه! و با شدت شروع کرد به گفتن اينکه يانگوم(درست گفتم؟ چه هوای جالبی بر تهران حکمفرماست!
يک استعداد درک نشده!!
http://maghzepesteh.persianblog.ir/1386/9
يک استعداد درک نشده! یه وبلاگ با مزه! ساعت ٥:٥٧ ب.ظ روز ۱۳۸٦/٩/٩. و عزيزان و همراهان! گلان نو شکفته باغ زندگی! شکوفه های رو درختان! از همين جا اخبار مربوط به مردنم رو به شدت تکذيب می کنم! اصلا با هم جور در نمياد! اينکه اينجا روش يه وجب خاک نشسته(آرايه ايهام! دو تا دليل داره! ۱- سوژه کم گير می آد! فکر کنم ملت فهميدن که من سوتی هاشون رو اينجا می نويسم حواسشونو جمع کردن! ۲- بابا بالاخره من هم پيشی ام! کم الکی نيست تو پيش دانشگاهی بودن! ولی ما همچنان به کارمان ادامه می دهيم تا چشم مديرمان در بياد! مثلا زنگ ...
maghzepesteh - يک استعداد درک نشده!!
http://maghzepesteh.persianblog.ir/pages/1
يک استعداد درک نشده! یه وبلاگ با مزه! ساعت ۱۱:٤٧ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/۱۳. سر کلاس معادلات دیفرانسیل نشسته بودیم، استاد یه بنده خدایی رو صدا کرد بره پای وایت برد یه مسئله هیولا رو حل کنه! البته اینو بگم خود پسره هم کم هیولا نبود! خلاصه همین طور داشت می نوشت و می نوشت و می نوشت که بالاخره تو حلش یه سوتی داد! یارو اصلا انگار نه انگار! استاد دوباره گفت: مهندس با شمام! یارو تو مسئله مستغرق شده بود! آخر استاده داد زد: مهندس! یارو انگار بمب پشت سرش ترکوندن دو متر از جاش پرید و یه جمله باحالی گفت! کار خاصی هم ندارما!
يک استعداد درک نشده!!
http://maghzepesteh.persianblog.ir/1387/11
يک استعداد درک نشده! یه وبلاگ با مزه! اولین پست بعد از شش ماه! ساعت ۸:٢۱ ب.ظ روز ۱۳۸٧/۱۱/۳٠. راستش من یه چند وقتی افسردگی حاد داشتم! چراشو نمی دونم.راستش الانم دارم! چه می شه کرد! گفتیم بیایم بنویسیم شاید یه فرجی شد ما هم از این دپسردگی اومدیم بیرون! خدا رو چه دیدی! راستش کلا مردم دنیا دو دسته اند! اونایی که منو می شناسن و اونایی که منو نمی شناسن! اونایی که می شناسن که هیچی! ولی اونایی که نمی شناسن باید بگم که من به اون بی مزگی که فکر می کنید نیستم! افسردگی این بلا رو سرم اورد! تو همون بالن مذکور! این ب...
رستگاری در 11/25!!! - يک استعداد درک نشده!!
http://maghzepesteh.persianblog.ir/post/94
يک استعداد درک نشده! یه وبلاگ با مزه! ساعت ۱:٢۳ ق.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/٢٢. امروز بسی خوشحال و مبسوط شده بودیم! خب برمی گردیم به حدود یه ماه پیش! تصور کنید عین این فیلما رنگا می پیچن تو همدیگه و یه صداهای عجیب غریبی هم شنیده میشه! بعد این جا صدای تایپ می آد که با رنگ سبز کنار تصویر نوشته می شه! مکان: جلوی در دانشگاه! زمان: 12:12:12:12 (اون آخری صدم ثانیه است! همه هم یه نخ سیگار گوشه لب! من هم دیدم ایول بحث داغه! سریع یه نخ درآوردم و کلاهمو کج کردم به سمت پایین رو چشام(مثلا تیریپ خفنی! و دویدم سمت بچه ها! شروع ک...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
کنکوری - پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/post/20
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). نمی دونم چی شد که تصمیم گرفتم بنویسم با اینکه به خودم قول داده بودم دست به وبلاگم نزنم تا موقعی که حرفی ندارم. الانم ندارم! یه مدت افتادم تو خط درس ولی بعد خسته شدم وقتی انرژی و انگیزه و امید ندارم چه فایده؟ از دست خیلیا ناراحتم از دست خودم بیشتر! آخه یکی نیست بگه پیش دانشگاهی وقت دچار یأس فلسفی شدنه؟
بد شانسی پشت بدشانسی! - پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/post/18
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). بد شانسی پشت بدشانسی! ۱- از این پس من بنا به عللی در وبلاگ آقا مسعود به نام یه دنیا حرف نگفته. هم می نویسم. البته این امر موقتی هست و یه مقدار زمان که بگذره و اوضاع این دوست خوبم رو به راه بشه خودشون وبلاگ رو اداره می کنند. تا پاگرد پایین اومدم و الان کل ا نشستن برای من حکم آرزو رو پیدا کرده! حتما باید پاسخنامه ...
من منتظرم... - پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/post/23
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). من منتظرم ، شانه ی من ساحل امنی است. آماده ی آن لحظه که لنگر زده باشی. بعد از مدت ها فکر کنم قریب ( درست نوشتم؟ زمین خوردنم سر یه کلاس پر پسر ، جا گذاشتن موبایلم تو تاکسی و WC دانشکده ی عمران معماری و خیلی کارای احمقانه ی دیگه که به تازگی منو متوجه این مسئله کرده که خیلی خیلی خیلی خرفت تشریف دارم!
قبوووووووووووووووووووووووووووووووووووووولی! - پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/post/22
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). آقا ما خیلی خر کیف شدیم! سراسری که امیدی به قبولی نیست ولی انتخاب اول دانشگاه آزادو با صمیمی ترین دوستمون قبول شدیم! برو تو کار کف! خانوم مهندس بعد از این! پيام هاي ديگران .
و اين آغاز زندگيست! - پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/post/19
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). و اين آغاز زندگيست! داشتم فکر می کردم آخرین کاری که دوست دارم تو زندگی انجام بدم چیه؟ و الان اینجام چون دوست دارم آخرین کار زندگیم آپدیت کردن وبلاگم باشه! چون اینجا باهاش آشنا شدم. چون اینجا عاشقش شدم. چون مطمئنم آخرین حرفامو همین جا می خونه. می دونمن سگ جونم می دونم الان که حالم بده چه سیریشیم! پيام هاي ديگران .
پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/1385/8
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). ولی کل ن وقتی پول تلفن ها مي خواد بیاد تمام بچه های مدرسه ي ما يه ولوله اي بينشون ميوفته كه چي كار كنيم. وقتی كافي نت مي رم مامانم مي گه چرا مي ري محيطش بده. اگه نرم مي گه پول تلفن زیاد میاد. آدم مي مونه به كدوم سازشون برقصه! آخه مگه عقل مو از دست دادم بهونه ي به این تابلويي بيارم؟ خب من باید برم الانه كه گير بده.
پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/1387/6
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). آقا ما خیلی خر کیف شدیم! سراسری که امیدی به قبولی نیست ولی انتخاب اول دانشگاه آزادو با صمیمی ترین دوستمون قبول شدیم! برو تو کار کف! خانوم مهندس بعد از این! پيام هاي ديگران . بابا اینجا چه قدر face off شده! یه نموره گشاد و اینا! برین خودتون آرشیو رو مطالعه کنید تا منو به جا بیاورید! من اهل این خفت نیستم!
پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/1386/1
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). بازم برگشتم چون واقعا نیاز دارم که حرف بزنم و خوشحالیم بیشتر از اینه که احتمال این که کسی یاداشتهام رو ببینه کمه چون برای کسی کامنت نمی زارم و اینجا حکم یه دفتر خاطراتو پیدا کرده که حداقل خیالم راحته که مامان بابام بهش دسترسی ندارن. واقعا غمگینم. چون کاری رو کردم که جبرانی نداره و چاره اش فقط . پيام هاي ديگران .
پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/1386/2
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). یه هفته پیش نصف بچه ها مریض شدن من در حالی که لبخند مکش مرگ مایی زده بودم بهشون می گفتم: .تون بسوزه ببینید من سالمم! البته این پز دادن علت داره چون من همیشه ی خدا مریضم و این بی سابقه بوده! ولی حالا کل ملت دارن بهم می گن .ت بسوزه ما سالمیم! علائمم عین اوناست اشکام چون اشک ابر بهاری می بارد! ته دلداری بود نه؟
دماغ کوچولو - پشت ديوار شب يه راهی داره...
http://eli-ghelgheli.persianblog.ir/post/16
پشت ديوار شب يه راهی داره. کتیبه های روی دیوار. جودی آبوتی به اسم خواهرزاده. يادداشت های يک استعداد درک نشده! دختری به نام لاهه. دلم می خواد ببينمت ولی نمی تونم. يگانگی خورشيد ( فاطمه و مهرداد ). ١ اول اینکه خوش آمدم! ٢- عمل بینی موفقیت آمیز بود و کجی بینی درست شد از تپه های ناحیه ی نوک هم مقداری کم شد! سرش هم بالاتر رفت ولی بازم به نظر من گنده هست! ٣ امروز جاتون خونه ی ما خالی بود خواستگار اومده بود! خوشحال نشید برای من نبود! منم که خواهر ندارم! خواستگاری مال یکی دیگه بود ولی نمی دونم چرا خونه ی ما بود!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
41
دفـتـ ـرچه خاطـ ـرات یکـ مغـ ـز خـ ـسته
Wellcome to my blog My Profile. ت م ام ا ح ساس ات م. د ر س خ تی هایم غ رق ش د ن د. ا ن گاری ا ش ت باه ش د. Can I call you baby? تو باس ه ف رام وش ک ردن م ن خودک شی ک ردی. م ن ا ص ل ن ی اد م نیس ت ک ی ر فتی. پ یش ب ه س وی ی ک روز ز ش ت ت ر. م غ زم غ رق شد د رون ت نهایی های ق لبم. ی ه ع م ری پی له ب ودم. حال ا پ روانه می ش م. د و روز نیس ک ه ر فتی. ام ا غ م ت ه زار سال ه. م ردم ت ا ز ن د ه ب ود ن. را ح س ک نم.
...اراجیف نامه یه مغز مریض...
اراجیف نامه یه مغز مریض. آغاز کلام به نام او. و به یاد کسانی که دوستشان داریم و نمیدانند. و آنانی که دوستمان دارند و نمیدانیم. یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۲ ]. یادته بهم گفتی اگه خواستی گریه کنی برو زیر بارون گریه کن که نکنه یه نامرد اشکاتو ببینه و بهت بخنده. گفتم اگه بارون نیومد چی؟ گفتی مگه میشه چشمای تو بارونی بشه و آسمون گریه نکنه؟ اماحالادارم گریه میکنم و بارون هم نمیاد.تو هم اون دور وایسادی وداری بهم میخندی. شنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۲ ]. بعضی وقتا باید سردشد! تا بدونه اگر موندی. جمعه هجدهم بهمن ۱۳۹۲ ].
*^*^*اتاق افکار من*^*^*
اتاق افکار من* * *. دلم به تشنگی این جهان چه غمگین است/فقط به جرعه آبی مرا حیاتم بخش. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 2:11 توسط مغزمتفکر. رون گوش شب به آرامی زمزمه کردم:. صبح فقط چند قدم مانده است. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲ ساعت 23:30 توسط مغزمتفکر. آسوده باش که انگار جهانی چشم براه توست. آری زمانی به خود میکنی نگاه و به دنیا خیره میشوی. آرام و پر تلاطم از درشتی کلام. رو بسوی کسی میکنی که چشمهایش همیشه بدنبال توست. بگذار ابرهای سیاه آسمان هرچقدر که میخواهند بتازند.
مغز انسان
آیا میدانید مغز انسان چه مقدار فضای ذخیره سازی دارد؟ سریع ترین کامپیوتر جهان و مغز انسان. فقر مغز انسان را کوچک می کتد! رابطه بزرگی مغز انسان و افزایش توانایی ها. تاثیر دعا بر مغز انسان. تفاوت مغز انیشتین با سایر انسان ها. ١١شگفتي مغز كه نميدانستيد! آیا میدانید مغز انسان چه مقدار فضای ذخیره سازی دارد؟ برخی دیگر از نکات جالبی که احتمالا درباره حافظه خود نمیدانستید به شرح زیر است:. حداقل ۱۴ نوع مختلف حافظه شامل ادارکی، فرهنگی، مرحله به مرحله، حافظه گردآوری کننده و وجود دارند. گروه بزرگی از دانشمندان و محقق...
مغز استخوان
مدل جدید آهن زدای خوراکی. ترجمه: ساره محمدی باغملایی. نوشته شده در سه شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 11:13 توسط گلبول قرمز. بیمار به عنوان شریک و همکار در ترویج سیاستهای درمانی ، بهداشتی و تحقیقات. آیا فرد بیمار یک مشکل و معضل بحساب می آید یا اینکه بیمار فردی است که مشکل دارد؟ بطور معمول بیمار توسط سیستمهای بهداشت و درمان ، دولت ویا جامعه به عنوان یک فرد مشکل ساز در نظر گرفته می شود ،. اما بطور صحیح باید گفت که بیمار فردی است که مشکل دارد ونه مشکل ساز. چقدر باید هزینه درمان پرداخت کنید؟ آیا باید پذیرفت که کش...
يک استعداد درک نشده!!
يک استعداد درک نشده! یه وبلاگ با مزه! ساعت ۱:٢۳ ق.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/٢٢. امروز بسی خوشحال و مبسوط شده بودیم! خب برمی گردیم به حدود یه ماه پیش! تصور کنید عین این فیلما رنگا می پیچن تو همدیگه و یه صداهای عجیب غریبی هم شنیده میشه! بعد این جا صدای تایپ می آد که با رنگ سبز کنار تصویر نوشته می شه! مکان: جلوی در دانشگاه! زمان: 12:12:12:12 (اون آخری صدم ثانیه است! همه هم یه نخ سیگار گوشه لب! من هم دیدم ایول بحث داغه! سریع یه نخ درآوردم و کلاهمو کج کردم به سمت پایین رو چشام(مثلا تیریپ خفنی! و دویدم سمت بچه ها! شروع ک...
دلنوشته های دختری از جنس سکوت
دلنوشته های دختری از جنس سکوت. مینویسم تا حرفهایم در قلبم ته نشین نشود. دلتنگی شبیه یه بچه دو سه ساله س. هر چقدر براش توضیح میدی. بازم ن ق خودشو میزنه . دوشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۵ ] [ 15:17 ] [ الی ]. هر وقت بهت گفت:. يه چيزي بپوش سرما نخوري،. شب زود برو خونه . تو در جوابش بگو منم دوستت دارم. یکشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۵ ] [ 16:59 ] [ الی ]. آدما كه میان فکر میکنی. قراره تنهاییتو پر کنن. ولی به خودت میای میبینی. تازه ترس از دست دادنشون هم. به غمات اضافه شده . یکشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۵ ] [ 10:48 ] [ الی ].
♀♂ دخمل مغز فندقی♀♂
به وبم خوش اومدید. نظر باید حتما بزارید. اهل تبادل لینک هم هستم! راستی یه وب قدمی تر هم دارم خوشحال میشم به اونم سر بزنید. جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۲ ]. عشقم تو الان پیشمی ولی میدونم میری .دلم خیلی گرفتههههه خیییییییلیییییییی.الان داره بارون میاد بیا ارزو کنیم که بمونیم پیش هم.خیلی دوست دارم عشقم. شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۴ ]. میبینم . میفهمم . میکنم تآ تو نفهمی. حوآسم به تمآم جزئیآت این دنیآ. تمآم و کمآل . بی هیچ سآنسوری. امآ به رویت نمی آورم که زخمش نآعلآج. نآعلآج است و . شآید همیشگی. و سپس به نبودنش.
دختره ی مغز فندقی | من دختره ی مغز فندقی هستم! به همین مینیمالی!
دختره ی مغز فندقی. برقص الهه ی ناز. روزی من موهای تو را بلند و مشکی میخاستم. روزی من صورتت را معصوم و بی هیچ بزکی میخاستم. روزی من سلام تو را آرام و نجیب میخاستم. روزی من تو را دختر شرقی میخاستم. روزی من مرد شرقی بودم. اکنون من مرد روشنفکرم. من هویتم را در تضاد غرب و شرق گم کردم. ولی تو شرقی باش. تو نگاهت را به من بیانداز و وقتی چشمانم به چشمانت افتاد با شرم شرقیت نگاهت را از من بربا. وقتی در آغوشت میگیرم مرا مهمان تپشهای تند و مضطربانه ی قلب کوچکت کن. موهایت را افشان کن! برای من تو شرقی باش. شاید بابای ...
❥ یـﮧ قطړهـ از خנا ❥
یﮧ قطړه از خנا. آرزوی من و تو به هم رسیدن نمیمیره نمیخوابه. سه شنبه دوازدهم آذر 1392. 9:55 بعد از ظهر. ح اҐ ۅ כ ازے. دلم گرفته و کم مانده تکه تکه. شبیه منطقه ای که مین. دوباره سفره ی عید. از نبودن تو پر است. قبول نیست مگر انتظار. چهارشنبه سی ام اسفند 1391. 12:55 بعد از ظهر. ح اҐ ۅ כ ازے. به جز دلم که همچون دانهای. شنبه بیست و ششم اسفند 1391. 0:39 قبل از ظهر. ح اҐ ۅ כ ازے. از من را از من جدا. تا زنده ام بمان. چهارشنبه بیست و سوم اسفند 1391. 4:31 بعد از ظهر. ح اҐ ۅ כ ازے. دوشنبه بیست و یکم اسفند 1391.